به نام قدرت مطلق الله،
جلسه پنجم از دور چهارم جلسات تغذیه سالم به استادی راهنمای محترم مسافر سامان و دبیری مسافر خالق در تاریخ چهاردهم آذر ماه راس ساعت ۷:۴۵ در بوستان رجایی آبیک برگزار گردید،
.jpg)
در ابتدای جلسه مسافر افشین در مشارکت خود از سی دی ساختمان جسم یک گفت که یک ساختمان را وقتی میسازند بعضی ساختمانها ۱۰ سال یا ۲۰ سال نیاز به بازسازی ندارد ولی جسم ما همیشه در حال بازسازی است .
مشارکت بعدی را مسافر مهدی از تجربه هفتهای که گذشت گفت که مثلاً امروز اضافه خوری میکنی و همین امروز این اضافه خوری خودش را نشان نمیدهد، من سه هفته است که بر این موضوع دقت میکنم همین امروز روی ترازو خودش را نشان نمیدهد ولی سه روز بعد یک کیلو اضافه میشوی و دو روز باید زحمت بکشی که برسی به وزن اولیه و دو روز باید زحمت بکشی، یعنی دقیقاً در جونز مطالبی که آقای مهندس گفتند را باید خیلی هوشیارانه و حواس جمع انجام دهیم و خود شخص اذیت میشود، من هفته پیش ۸۳ بودم این هفته هم ۸۳ هستم خیلی هنر کردم ۸۵ وسط هفته را توانستم بیارم ۸۳ ولی حواس جمع نبودم،
مشارکت بعدی را مسافر خالق انجام داد و گفت در طول سفر جونز طبق برنامه یک واحد میوه را ساعت ۵ عصر میخوردم، نیم ساعت قبل شام سالاد و ساعت حدوداً ۸ هم شام میخوردم، در ادامه مشارکت گفت یک روز میوه نبود من گفتم اشکال ندارد میوه نمیخورم منتظر میمانم تا سالاد و شام بخورم بعد از کمی استراحت دیدم به حدی احساس ضعف کردم که از خود بیخود شدم و هرچه که دم دستم بود را خوردم و متوجه اهمیت یک واحد میوه که در طول این سه ماه خوردم شدم،
.jpg)
مشارکت بعدی را مسافر امیر انجام داد و گفت کسی که یک وعده از برنامه خارج شود تا بخواهد برگردد باعث عادیسازی می شود و دفعه بعد دو وعده و دفعههای بعدی و وعدههای یشتری را اضافه خوری میکند من هفته گذشته یک و نیم کیلو کم کرده بودم ولی با یک وعده اضافه خوری باعث شد برگردم به وزن قبل نباید جای درز برایش بگذاریم و تمام اصول را باید رعایت کنیم نکته بعدی هم بعد ناهار اگر بخواهیم چرت بعد از ظهری بزنیم اوج جذب چربی برای بدن است که یکی از مشکلات من همین است،
در ادامه جلسه راهنمای محترم مسافر رضا در مشارکت گفتند آقای مهندس در سیدی نقاش در مورد جسم میگویند جسم را سالم نگه داریم خیلیها میگویند که جسم را مور و ملخ میخواهد بخورد، جسم را چرا سالم ببریم زیر خاک بزار بکشیم بزار بخوابیم، جملهای که آقای مهندس گفتند یک آدم لخت چاق زشتترین موجود دنیاست، آدم چاق که میگویم نه آدم ۷۰ کیلویی است نه ۱۰ کیلویی، چیزی که از تعادل میرود بیرون من خودم وقتی ۱۵ کیلو اضافه وزن دارم توجه نکرده بودم ولی الان که جلوی آینه میروم میبینم خیلی فرق میکند، اون شکمی که میزند بیرون از نظر من هر کس باید خودش خودش را چاق بداند ربطی هم ندارد بگوید من ۲۰ کیلو اضافه دارم یا ۸۰ کیلو اضافه دارم آقای مهندس گفتند من قصد بیاحترامی به کسی را ندارم میخواهم تلنگری به شما بخورد و جسم را سالم نگه دارید حالا اگر به شما برخورد اشکال ندارد ولی به این قضیه فکر کنیم که پیادهروی ما روی برنامه باشد خوردن غذای سالم زمان مناسب اینها را در نظر بگیریم به وزن متعادل میرسیم،
در ادامه مشارکت بعدی مسافر فرید گفت چند هفتهای بود نبودم و یکی از دلایل که کاهش وزن نداشتم همین موضوع بود، در مورد دستور جلسه صفت گذشته در سیدی نقاش که یکی از شاهکارهای آقای مهندس بود تمثیل نقاش برای من خیلی جالب بود که خداوند نقاش مطلق است و طرح را زده است هستی را آفریده این همه نعمت در اختیار انسان قرار داده و گفته همه اینها را آفریدم و در اختیار تو قرار دادهام تا تو استفاده کنی ولی از جایی به بعد قلمو را داده دست من که من خودم طرح بزنم حالا چه طرحی میزنم این خیلی مهم است، طرحی که میزنم چه آسیبی به جسم میرساند چه آسیبی به زندگی من میرساند چه آسیبی به خانوادهام میرساند، ولی الان دارم چه طرحی میزنم اعتیادم را درمان کردم، سیگارم را درمان کردم، حالا نوبت رسیده به سلامت کامل جسم، آدم وقتی اعتیاد را میگذارد کنار یک مسئله است وقتی سیگار را درمان میکنی یک گره دیگر را باز میکنی، ولی وقتی به تغذیه سالم میرسی دیگر کاملاً زوم میکنی روی جسم،
من خودم متوجه شدم که چه چیزهایی میخورم معده درد میگیرم چه چیزهایی میخورم فشارم میرود بالا در طول این هفته به این موضوع فکر میکنم که من برای این بدن چه کاری باید انجام دهم،
.jpg)
در مشارکت آخر راهنمای محترم آقا سامان گفتند دستور جلسه هر موضوعی باشد راجع همان صحبت میکنیم با محوریت جونز ،مثل لژیونهای سیگار یا dst.
در صفت گذشته چیزی که مهم است حس است، اگر یک صفتی بخواهد تغییر کند حس باید تغییر کند خیلی قشنگ داخل وادی توضیح داده شده است که باید چه کاری کنید و گفته صفت تغییر نمیکند مگر اینکه حس تغییر کند، این حس خیلی مهم است اما ببینید با چه حسی سفر جونز را دارید انجام میدهید یک بخشی اهرمهایی است که آقای مهندس گذاشته است مثلاً لژیون را از شما میگیرم، این یک بخش است ولی حس ما چه چیزی است؟، حس ما از روی ترس است؟ ترس از راهنماست؟ یک لحظه خود را رها کنیم از همه چیز فکر کنیم الان راهنما کاری به ما ندارد دفترچه را هم نگاه نمیکند مهندس هم اصلاً هیچ کاری با ما ندارد ۲۰ کیلو یا ۳۰ کیلو اضافه دارید آیا اینجوری که بخواهیم ادامه دهیم ۳۰ سال بعد شدیم ۶۰ ساله یا ۷۰ ساله یا ۸۰ سال حالمون خوبه؟ یا اگر وزن را کم کنیم خوبه، طول عمرمان در چه صورتی میرود بالاتر؟ حالمون چه جوری بهتره؟ این را باید در نظر بگیریم اگر یک کاری را آدم به خاطر خودش انجام دهد و بفهمد که این کار را واقعاً به نفع من است یا باید انجام دهد ماهی راحت ماهی ۳ تا۵ کیلو کم میکنید
تایپ : دبیر لژیون جونز مسافر خالق
تنظیم و ارسال مطلب : مرزبان خبری مسافر علی
- تعداد بازدید از این مطلب :
50