English Version
This Site Is Available In English

جایگاه بنیان،مسیر روشنایی از دل تاریکی ها

جایگاه بنیان،مسیر روشنایی از دل تاریکی ها

جلسه یازدهم از دوره هفدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگرۀ ۶۰؛ نمایندگی زال‌پارس؛ با استادی مسافر محسن، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر علی با دستور جلسه: «بنیان کنگره60» یکشنبه 16 آذر 1404 راس ساعت 17:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، محسن هستم؛ مسافر.
در ابتدا سپاسگزارم از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای عزیز لژیون هفتم که این فرصت ارزشمند را در اختیار من قرار دادند تا در این جایگاه خدمت کنم، آموزش بگیرم و بتوانم از این طریق ذره‌ای از دِینی که به کنگره دارم ادا کنم.
دستور جلسه این هفته بنیان کنگره ۶۰ است.
همه ما می‌دانیم که دستور جلسات هفتگی به‌صورت تصادفی انتخاب نشده‌اند؛ پشت هر دستور جلسه، سال‌ها تجربه، تفکر و جهان‌بینی نهفته است. هر دستور جلسه پیامی در خود دارد، و ما رهجوها وظیفه داریم آن پیام را دریافت کنیم، روی آن فکر کنیم و به مرحله عمل برسانیم.

وقتی راجع به بنیان کنگره صحبت می‌کنیم، درواقع داریم درباره شخصی صحبت می‌کنیم که روزی در تاریکیِ مطلق قرار داشت؛ کسی که شاید اگر در آن زمان از بیرون نگاه می‌کردیم، تصور نمی‌کردیم بتواند چنین راه عظیمی را خلق کند. اما جناب مهندس با یک تفکر سازنده آغاز کردند و آن تفکر را قدم‌به‌قدم، با صبوری و پشتکار، به یک ساختار نجات‌دهنده برای هزاران انسان تبدیل کردند.
ایشان این مسیر را از میان سختی‌ها و ناامیدی‌ها عبور دادند، چراغی روشن کردند و راهی را که خودشان با رنج طی کرده بودند، برای ما هموار و قابل عبور کردند. امروز ما بر روی جاده‌ای حرکت می‌کنیم که روزی تنها ردپای یک نفر بر آن بود.
یکی از زیباترین ویژگی‌های کنگره این است که بنیان‌گذار آن، نشانه‌ها و ابزارهای لازم برای رشد را برای ما کاملاً مشخص کرده است. کتاب‌ها، سی‌دی‌ها، جزوات، نوشتارها و آموزش‌های راهنماها، همه مسیرهایی هستند که به ما نشان می‌دهند چگونه از وادی تاریکی خارج شویم و وارد روشنایی شویم. این‌ها فقط وسایل آموزشی نیستند؛ هر کدام چراغی است که ممکن است در لحظه‌ای درست، مسیر زندگی ما را تغییر دهد.

در این میان، سؤال مهمی پیش می‌آید:
وظیفه منِ رهجو در قبال این همه محبت، زحمات و آموزش چیست؟
به نظر من مهم‌ترین خدمت من این است که اول از همه، روی حال خودم کار کنم. یعنی خواستم را دنبال کنم، به درمان برسم، و هدفم رهایی، آرامش و پیدا کردن "خودِ واقعی" باشد.
اگر من درمان نشوم، اگر جهان‌بینی من تغییر نکند، اگر تغییری در رفتار و کردارم ایجاد نشود، هیچ خدمتی که انجام می‌دهم معنای واقعی خود را پیدا نمی‌کند.
قدم اول این مسیر نیز پذیرش است.
اینکه بپذیرم مشکلات زندگی‌ام نتیجه رفتارها و انتخاب‌های خودم بوده است. بپذیرم اعتیاد من، مسئولیت من است؛ نه گردن خانواده، نه جامعه و نه هیچ‌کس دیگر. تا زمانی که این پذیرش در من اتفاق نیفتد، تغییر واقعی شروع نخواهد شد.
وقتی قبول کردم که مشکل از خودم بوده است، تازه اولین قفل باز می‌شود. آن‌وقت است که می‌توانم به سمت رهایی، آرامش، محبت، آرامش درونی و یک زندگی تازه حرکت کنم. این همان چیزی است که کنگره ۶۰ به ما هدیه می‌دهد: راه درست زندگی کردن.
در پایان، امیدوارم بتوانم رهجوی خوبی برای کنگره، برای راهنما و مهم‌تر از همه برای خودم باشم و آن‌طور که شایسته‌ این مسیر است، از آموزش‌ها بهره ببرم و در عمل نشان دهم که قدر این نعمت را می‌دانم.
تشکر می‌کنم از توجه شما.

لژیون خدمتگزار: لژیون هفتم
راهنمای محترم: مسافر محسن

مرزبان کشیک:مسافر محسن

گروه سایت نمایندگی زالپارس
مرزبان خبری: مسافر حامد
تایپ و ویراستار:  مسافر جعفر لژیون سوم
تنظیم برای سایت: مسافر رحمان لژیون سوم
عکاس: مسافر جلال لژیون ششم

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .