راهنما تازهواردین همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر منیره نمایندگی صائب تبریزی (ائلگلی) با قد ۱۷۳ و وزن اولیه ۱۰۶ کیلوگرم به مدت ۱۷ ماه و ۵ روز به روش Dezhakam سفر کردند؛ ۳۰ کیلو کاهش وزن داشتند و به وزن ۷۶ کیلوگرم رسیدند و با دستان پر مهر آقای مهندس آزاد و رها شدند.
اضافه وزن، سنگینی سالها ناامیدی، شروعهای نصف و نیمه و خستگی از رژیمهایی که به نتیجه نرسیده بودند؛ اما امروز در کنگره۶۰، جرقهای روشن شده است که انسان درک می کند هنوز فرصت دارد؛ هنوز میتواند خودش را از نو بسازد، از نو برخیزد و به جسم سالمی که سزاوارش است دست یابد. روش دژاکام در کنگره۶۰ دقیقاً بیانگر به تعادل رسیدن با تغذیه سالم است. روشی آرام، تدریجی و اصولی نه با فشار و رنج؛ بلکه با درک زبان بدن؛ اگر امروز این مسیر را شروع میکنیم، نه برای اینکه فقط لاغر شویم؛ بلکه برای سفری در صور آشکار و پنهان و رسیدن به آرامشی که با قدمهای کوچک شروع و به نتایج بزرگی ختم میشوند. در این خصوص گفتگویی با راهنما تازهواردین همسفر فاطمه ترتیب دادهایم که به تازگی در لژیون تغذیه سالم به رهایی رسیدهاند.
ـ لطفاً بفرمایید در لژیون تغذیه سالم، برای متعادلسازی وزن خود با چه چالشهایی روبهرو شدید و چگونه بر آنها غلبه کردید؟
جای شکر دارد که من حدود ۵ ماه قبل از ورود به لژیون توسط سیدیهای مربوطه برنامه غذایی مدنظر کنگره را شروع کرده بودم به همین دلیل، آن مسائل شروع سفر که برای اکثر دوستان پیش میآید برای من به آن صورت نبود ولی در اواسط سفرم مسئلهای که برای من پیش آمد، ثابت ماندن وزن بود که طبق برنامه عمل میکردم؛ ولی برای مدتی اصلاًً کاهش وزنی صورت نمیگرفت که با راهنما خود در میان گذاشتم و ایشان فرمودن این ثابت ماندن وزن یک امر طبیعی است و این مرحله را اینگونه شرح دادن که اکنون جسم در حال تصمیمگیری است که برای کاهش، مرحله بعد کدام قسمت از جسم را انتخاب کند، واقعاً این مرحله برای من، بزرگترین چالش سفرم بود.
ـ عادتهای نادرست غذایی که در زندگی روزمره داشتید چه بودند و چگونه توانستید با آموزشهای لژیون تغذیه سالم این عادات غلط را اصلاح کنید؟
از عادتهایی که من داشتم، خوردن آب وسط غذا بود و همچنین خوردن میوه بعد از وعده غذایی، آن هم با تصور این که میوه به هضم غذا کمک میکند و همچنین علاقه بسیاری به خوردن نان آن هم به صورت خمیر مانند داشتم و... حال که نگاه میکنم، عادتهای بد غذایی بیشماری داشتم و هر چیزی یک آدابی دارد و من آداب غذایی را در لژیون تغذیه سالم آموزش گرفتم.
ـ چه تغییراتی در طول سفر و سبک زندگی شما ایجاد شد که بیشترین تأثیر را بر بهبود وضعیت جسمانیتان گذاشت؟
این سفر برای من تغییرات بسیاری از جمله؛ خواب منظم، به امید پیادهروی صبحگاهی، شب زود خوابیدن و سحرخیزی را به دنبال داشت. مهمترین، تغییری که لژیون تغذیه سالم برای من به ارمغان آورد، تغییر دیدگاه نسبت به جسم یا شهر وجودی خودم بود که بیشتر به آن بهاء دهم و قدرشناس جسم و سلامتی خود باشم و برای حفظ و نگهداری آن تلاش کنم.
ـ آیا پیش از ورود به لژیون تغذیه سالم از مکملها یا رژیمهای غذایی خاص استفاده کرده بودید؟ نتایج و پیامدهای آن روشها چه بود؟
چند سال قبل از ورود به کنگره، پیش دکتر تغذیه میرفتم و برای کاهش وزن، خودم به دکتر اصرار میکردم که برای کاهش وزن سریع، دارو بنویسد که دکتر به علت سن کم اصلاً دارو ننوشت؛ ولی رژیم درمانی را که شروع کردم حس گرسنگی و هوس خوردن همواره، همراه من بود؛ چنانکه تا ۱ سال دوام آوردم و بعد از ۲ سال آن هم با وزن بیشتر از قبل سر خانه اول بازگشتم.
ـ کاهش ۳۰ کیلوگرم وزن و رسیدن به وزن متعادل، چه تغییراتی در انرژی، روحیه و کیفیت زندگی شما ایجاد کرده است؟
برای پاسخ به این سوأل قدری قبل از کاهش وزن را برای شما شرح میدهم. من فردی بودم که وقتی میخواستم کاری را انجام بدهم، فوری احساس خستگی میکردم، تعریق بسیار کلافهام میکرد و همواره از وضعیت ظاهری خود ناراضی بودم و حتی دوست نداشتم عکسی از خود داشته باشم یا خودم را در آیینه که نگاه میکردم قبل از هرچیزی اضافهوزنی که داشتم به چشمم میآمد و این باعث تضعیف اعتماد به نفس در من شده بود. تغییراتی که اکنون در خود احساس میکنم که بسیار جای شکر دارد، این است که توان من برای انجام کارها چند برابر شده و کبد چربی که در اثر اضافه وزن به وجود آمده بود و تعریق بسیار به آن علت بود در اثر خوردن DSP و تغذیه سالم همه برطرف شده و من که توان ۱۰ دقیقه پیاده روی و بالا رفتن از پله را نداشتم اکنون بدون احساس خستگی نزدیک به ۱ ساعت در روز پیاده روی میکنم و... تمام اینها تغییرات کوچکی نیستند و ذرهذره و در اثر تمرین و تکرار به وجود آمده است و هر ذره از این تغییرات را من زندگی کردهام و هر کدام باعث ایجاد نشاط و انرژی درونی در من شدهاند که قدر آنها را برای من چندین برابر میکند.
_ آیا در طول این سفر با افکار یا احساسات منفی مواجه شدید که شما را برای لحظاتی از ادامه مسیر دلسرد کند؟
با علم به اینکه نیروهای بازدارنده، هیچگاه بیکار نمینشینند و همیشه به بهترین شکل ممکن ظاهر میشوند، برای من هم این نیروها وجود داشتند و من با حضور مرتب در لژیون و گوش دادن به معنای واقعی به سیدیها و کاربردی کردن آنها کمکم آن نیروها را کنار زدم. خواسته کاهش وزن در طول چندین سال در وجود من کاشته شده بود تشنه حضور در لژیون بودم؛ ولی چون در شعبه، لژیون تغذیه سالم نبود و امکان سفر به صورت مجازی برای من مهیا نمیشد، تنها کاری که توان انجام آن را داشتم تقویت این خواسته در وجود خودم بود که در ادامه لطف خداوند شامل حالمان شد و اولین لژیون در شعبه ما به وجود آمد، قرار گرفتن در این مسیر برای من بسیار ارزشمند و قوی بودن خواسته راه را برای من هموار کرد.
ـ آیا در طول سفر احساس گرسنگی یا میل شدید به خوردن غذا داشتید؟ چگونه آن را مدیریت کردید؟
در اوایل سفر بعد از خوردن سالاد آنقدر احساس گرسنگی به سراغ من میآمد که آن نیم ساعت فاصله را نمیتوانستم رعایت کنم، تا اینکه توسط آموزشها آن فاصله زمانی را از ۱۰ دقیقه ذرهذره به نیم ساعت افزایش دادم. طبق گفته آقای مهندس، جسم ما بسیار هوشمند است وقتی ما به جسم این اطمینان را میدهیم که سر زمان خاص غذا به آن میرسد با ما همکاری لازم را میکند، گذشته از آن هدف در لژیون تغذیه سالم گرسنگی دادن به جسم نیست و هدف شناخت جسم است و با این شناخت ما زبان بدن را میآموزیم و به گونهای با جسم خود، دوست واقعی میشویم.
ـ اگر بخواهید یک نکته کلیدی به همسفرانی که قصد ورود به لژیون تغذیه سالم را دارند بیان کنید، چه پیشنهادی دارید؟
پیشنهاد خود را در قالب تجربهای که خود داشتم را برای شما بیان میکنم، در وجود من گرههای بسیاری بود که خود قادر به تشخیص آنها نبودم؛ ولی مسئله اضافهوزن یکی از آن گرههای درونی بود که قابل دید بود و وقتی در صدد حل آن بر آمدم ذره ذره گرههای درونی دیگر بر من نمایان شد؛ گویی اضافه وزن مانند یک حجاب و پوشش در برابر دیگر گرهها بود که اجازه دیدن را به من نمیداد، از این رو من تعادل در وزن را فقط صور ظاهر این سفر میدانم و در صور پنهان برای من دستآوردهای بسیاری را در بر داشت.
ـ لطفاً بفرمایید در این سفر چه اشتباهاتی را پشت سر گذاشتید و برای همسفرانی که اکنون در مسیر هستند چه پیشنهادهایی دارید؟
اشتباهی که در اواخر سفرم به آن پی بردم در مورد نحوه گوش دادن به سیدیها بود، من سیدی گوش میکردم؛ چون تکلیف لژیون بود و به عبارتی فقط گوش میکردم تا چیزی برای گفتن داشته باشم؛ ولی طبق گفته راهنمایم، اشتباهی که مرتکب میشدم این بود و باید سیدی را با جان و دل شنید و در طول یک هفته خودم را با نکات آن سیدی محک میزدم تا زمان لژیون برداشت خودم از سیدی را به همراه داشتم نه نوشتههایی که فقط از سر تکلیف داشتم. اکثر اوقات جواب سوالهای من در دل آن سیدی تعیین شده نهفته بود و من از آن غافل بودم و این اشتباهی بود که باعث شد مدت زمان سفر من طولانیتر شود.
ـ طبق فرمایش آقای مهندس که «در دل هر تاریکی، گنجینهای از آموزش و دستاورد نهفته است»، سفر تغذیه سالم سفری در صور آشکار و پنهان انسان است. شما در این سفر چه تجربیات ارزشمندی به دست آوردید؟
من در این سفر آموختم در زمان حال زندگی کنم اگر ذرهای کاهش وزن داشتم بابت آن خوشحال بودم و اگر جایی افزایش یا تثبیت وزن داشتم با رجوع به کارهای که انجام داده بودم درسی میآموختم و سعی در جبران آن داشتم و باایمان به مسیری که در آن در حال حرکت بودم و امیدوار به مسیر خود ادامه دادم و این مهمترین آموزش سفر تغذیه سالم برای من بود که صبر به معنای واقعی که همان تحمل زمان و سپری کردن زمان همراه با تلاش و کوشش برای من نمایان شد و ذرهذره پیش رفتیم تا لحظه شیرین رهایی و رسیدن به هدف با گل رهایی که از دستان آقای مهندس دریافت میکنی، طعم شیرینش گوارای وجودت میشود.
طراح سؤالات و مصاحبهکننده : همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول)
عکاس: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر مینو (لژیون دوم)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم ( لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
202