به نام قدرت مطلق الله
چهارمین جلسه از دور چهل و یکم کارگاه های آموزشی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60، نمایندگی ایمان با استادی راهنمای محترم مسافر حسن، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر علی با دستور جلسه "بنیان کنگره 60" در روز شنبه 15 آذرماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
جشن هفته بنیان کنگره60، بر همه ما مبارک باشد. میخواستم کمی دربارهی خودم و تأثیر کنگره روی زندگیام صحبت کنم. من سال ۹۴ درگیر مشکلات جدی خانوادگی بودم، انواع مواد مخدر و قرص را مصرف میکردم و حال روحیام بسیار بد بود. به حدی که با خودم میگفتم شاید فقط چهار پنج سال دیگر زنده بمانم؛ همان را هم با مصرف بگذرانم و تمام شود. در محیطی بودم که هیچ امیدی نداشتم، یک روز با خودم گفتم کاش جایی بود که بتوانم بروم و حال خوبی پیدا کنم و از این وضعیت بیرون بیایم. همان موقع یکی از بچهها که هومن نامی بود، گفت: "برو به کنگره60."
.JPG)
صبح ساعت ۱۰ رفتم به شعبه پرستار، در آنجا با من مشاوره کردند و همانجا سفرم شروع شد. الان نزدیک ۱۰ سال از آن روز میگذرد. آن زمان من با حال بد، درگیریهای خانوادگی داشتم و با بیرغبتی کامل زندگی میکردم؛ اما در این ۱۰ سال، قدمبهقدم حال من بهتر شد و توانستم تصمیمهای درست بگیرم، در جامعه برای خودم جایگاهی پیدا کردم و در خانواده هم به آرامش رسیدم و علت همه اینها کسی نبود جز آقای مهندس دژاکام. ایشان سال ۱۳۷۶ خودشان سفر کردند و رها شدند و همان روز، تولد بنیانگذار کنگره ۶۰ نامگذاری شد و این مسیر را برای ما هموار کردند.
.JPG)
منِ حسن بعد از ۱۰ سال، حال خوب، آرامش، میل به زندگی، و جایگاهی متفاوت دارم. در کنگره، آرامشی دارم که بیرون از آن کمتر پیدا میشود. کار آقای مهندس واقعاً آسان نبود، زمانی بود که مواد مخدر جرمی سنگین داشت؛ چهار کیلو تریاک حکم اعدام داشت، پنج، شش گرم هروئین اعدام داشت، اما ایشان آمد و گفت: "باید با تریاک درمان شوید" ایشان روش D.S.T با داروی اوتی را پایهگذاری کردند.
اینها فقط چند جمله نیست؛ پشت آن، سالها سختی و مشقت بود. من از قدیمیها شنیدم که یک روز مأموران اطلاعات و ستاد مبارزه با مواد مخدر آمدند، آقای مهندس را بردند، خانهاش را گشتند، چون فکر میکردند ایشان مواد پخش میکند. حتی در رسانه، وقتی ایشان گفتند "من مصرفکننده بودم"، به او گفتند: "ناراحت نمیشوی مردم این را بدانند؟" اما ایشان همه سختیها را پذیرفت و گفت: "کاری میکنم همه مجبور شوند به من احترام بگذارند"
آن زمان کنگره فقط دو شعبه داشت؛ یکی انقلاب و یکی آکادمی. با کمترین امکانات کار را شروع کردند، کمکم گسترش یافت و امروز بعد از ۲۸ سال، بیش از ۱۰۰ هزار رهایی داشتهایم، یعنی ۱۰۰ هزار خانواده که حالشان خوب شده، نه فقط ترک، بلکه درمان واقعی.
.JPG)
به قول استاد امین: "یک بذر گندم در طول زمان تبدیل میشود به گندم تمام دنیا؛ اما اگر همان یک بذر نباشد هیچچیز شکل نمیگیرد." آقای مهندس همان بذر بود؛ کوچک ولی پربرکت، که امروز به این عظمت رسیده و هنوز هم راه زیادی برای رشد وجود دارد. درمان، فقط برای اعتیاد نیست؛ بلکه اضافهوزن، سیگار و مسائل دیگر هم بهواسطه ایشان حل شد. من شخصاً از آقای مهندس و خانواده محترمشان بسیار ممنونم، واقعاً اگر همراهی خانم آنی بزرگ نبود، کار آقای مهندس سختتر میشد. این خانواده همیشه در کنار هم بودهاند و برای ما زحمت کشیدهاند.
خدا را شکر میکنم که در این زمان، در این جایگاه و در این مکان هستم و کنگره ۶۰ را پیدا کردم تا حالم خوب شود. امیدوارم با کمک ما، آقای مهندس به اهدافی که دارند برسند.
امیدوارم بتوانیم قدردان این نعمت باشیم، ممنون.
.JPG)
رهایی مسافر امیر رهجوی راهنمای محترم، مسافر مصطفی از بند نیکوتین
.JPG)
رهایی مسافر سعید رهجوی راهنمای محترم، مسافر مصطفی از بند نیکوتین
.JPG)
رهایی مسافر امیرحسین رهجوی راهنمای محترم، مسافر حامد از بند اعتیاد
تایپ: مسافر حسن
عکاس خبری: مسافر امیر
ویرایش و ارسال : مسافر مهدی
مسئول خبری: مسافر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
180