سلام دوستان مجتبی هستم یک مسافر
در ابتدا خداوند متعال را شاکرم که یک رهجو در کنگره 60 هستم. من نیز به نوبه خودم هفته بنیان را به شخص مهندس دژاکام عزیز خانواده محترم شان و نیز به تمامی عزیزان کنگره 60 در تمامی شعب کشور تبریک و تهنیت عرض میکنم 🙏
همانطور که میدانید پانزدهم آذر سالروز احیای نفس کسی است که هزاران هزار نفس دیگری را احیا کردند
جناب مهندس دژاکام برای رهجویان کنگره 60 اسوه صبر ایستادگی و مقاومت است که همانند شمعی روشن سوختند روشنایی بخشیدند تا امثال بنده از تاریکی و نابودی نجات پیدا کنند...
ایشان با حل صورت مسئله اعتیاد باعث شدند هزاران خانواده از نابودی ، فروپاشی ، آشوب و پاشیدن نجات پیدا کنند...نمیدانم به شخصه چگونه باید قدردان این عزیز بزرگوار باشم ولی از خداوند متعال برای ایشان و خانواده محترمشان طول عمر بلند همراه با سلامتی عزت سربلندی و موفقیت بیشتر آرزو میکنم🙏🌹
در پایان از همه زحمت کشان کنگره 60 بویژه عزیزان زحمت کش در سایت تشکر فراوان و قدردانی مینمایم 🙏🌹
مسافر مجتبی، لژیون دهم
دلنوشتهای برای بنیانهای جاودان
سلام دوستان. محمدرضا هستم، یک مسافر.
دستور جلسهی این هفته، «بنیان کنگره ۶۰» است، و چه زیباست که این عنوان مقارن شده با تولدِ بنیانگذارِ کنگره ۶۰.
مهندس دژاکامِ عزیز، اگر اجازه داشتم، به جای مهندس، تمام واژگان را که هر چند به پشیزی حق مطلب را ادا نمیکنند، ارزانیات میکردم.
امروز تقدیر به من یادآوری کرد که هر بنیانِ استواری، از ذهن و دلِ بنیانگذاری روشندل میجوشد و من اگر بخواهم بنیانِ کنگره ۶۰ را در یک کلام بگویم، میگویم
“صداقت”
صداقت در قوانینِ تغییرناپذیرِ DST.
صداقت در آموزشهایی که نه بازیچهی زمان میشود، و نه بازیچهی مُد و روزمرهگی
صداقت در نقشهی راهی که اگر گام به گام بروم، به مقصد میرسم.
زمانی من در تاریکیِ اعتیاد دست و پا میزدم و هرکس برای درمان که نه، برای ترک، نسخهای میپیچید، به ظاهر موجه
قرص، ترکِ سریع، سمزدایی و حتی توسل
اما مهندس آمد و در کتاب ۶۰درجه صورت مسئله اعتیاد را مطرح کرد، با ارائه راه درمان، و الحق موجه
در کتابش نوشته بود:
«بنیانِ درمان، زمان است،
بنیانِ رهایی، آموزش است،
و
بنیانِ انسان، تغییرپذیری است
و چه تعریف جامع و زیبایی
وقتی این بنیانها را بنا نهادم، تغییر کردم و همانطور که گفته بود، شروع به نقاشی کردن خودم کردم و در این نقاشی، خودم را در حال تبدیل شدن، به آنچه که باید دیدم و همچنان نقاشیام را به جهتِ ترخیص، ادامه میدهم و این چرخه " تغییر، تبدیل، ترخیص" ادامه دارد و ادامه دارد.
چرا که تا باد چنین بادا
با بنا نهادنِ این بنیادها، دانستم که دارو تنها یک ضلع مثلث است، و دو ضلع دیگرش را “خودم” باید کامل کنم.
دانستم که بنیانِ کنگره، اعتماد است.
اعتماد به تجربهی کسی که پیش از من، این راه را رفته.
اعتماد به قوانینی که هزاران نفر را از تاریکیِ اعتیاد، به روشناییها رسانده.
و در ادامه،
اعتماد به خودم که میتوانم مسافری باشم، از جنسِ رهایی
امروز به بهانه دستور جلسهی "بنیان کنگره ۶۰" تولد بنیانگذارِ خانهی امیدم را جشن میگیرم.
با قدردانی از بنیانهایی که همچون کوه، استوار ماندهاند و در این روز، عهد میبندم که من هم به نوبهی خود، نگهبانِ این بنیانهای مقدس خواهم بود.
پاینده باشی و استوار، بنیانگذارِ بنیانها
مسافر محمدرضا، لژیون دوازدهم
تنظیم و ارسال: مسافر معین(لژیون یازدهم)
«مسافران نمایندگی پرویناعتصامی اراک»
- تعداد بازدید از این مطلب :
294