جلسه هشتم از دور یازدهم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی معدن فیروزه با استادی راهنمای محترم مسافر حسین و نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه وادی دهم: صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است پنجشنبه تاریخ 1404/9/13 ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان حسین هستم یک مسافر
از ایجنت و نگهبان محترم سپاسگزارم که استادی و مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمودند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. به مسافرین و همسفران عزیزی که با شالهای رنگارنگ نمایندگی را زیبا کردند و میتوان گفت جز ساکنین آباد بودند و با همت و تلاش در پی آباد نگهداشتن این بنا هستند، تبریک عرض میکنم. دستور جلسه وادی دهم است. صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است. گاهی اوقات ما فکر میکنیم که وادیها فقط برای یک فرد نوشته شده است. و من مسافر گمان میکنم که شاید در مورد اعتیاد من و تغییر صفات من این وادی نوشته شده است. بهعنوان مثال این که من درگذشته دروغگو بودم و یا مصرفکننده مواد بودم. رفتارهای ما در زندگی تبدیل به یک سری عادات میشوند و عادتها نیز در اثر استمرار به یک صفت در انسان تبدیل میشوند. بهعنوان مثال یک فرد با برداشتن یک عدد خودکار از دوستش شروع میکند و این عادات را تکرار میکند تا در نهایت همه او را باصفت دزد میشناسند. وادی دهم وادی خوفورجا است. به این معنا که هم به انسان امید میدهد و هم به انسان هشدار میدهد. وادی دهم به انسانی که با مشکلات دستوپنجه نرم میکند امید میدهد که قرار نیست در این مشکلات باقی بماند. و در نقطه مقابل هم باید توجه داشتهباشیم که اگر حالمان خوب است نباید گمان کنیم که حال خوبمان پابرجا میماند. و ممکن است هرلحظه اتفاقی بیفتد که حال ما را خراب کند. در کنگره ۶۰ ما دو سی دی به نام یین و یانگ داریم. پیام این دو سی دی این است که اگر پیرامون ما را روشنایی و سفیدی فراگرفته است مغرور نشویم چراکه در گوشهای نقطه سیاه کوچکی باقیمانده است و بستگی به رفتار من و شما دارد که این تاریکی دوباره گسترش پیدا کند و پیرامون ما را سیاه کند یا خیر. زمانی هم که همهجا تاریک و سیاه شد باز یک نقطه سفید و روشن وجود دارد. در این حال هم نباید ناامید شویم چراکه همان نقطه روشنی میتواند با اراده ما بسط و گسترش پیدا کند. ما باید توجه داشتهباشیم که وادیها را شخصی نکنیم و دید وسیعتر و کلیتری به آنهاداشتهباشیم. صفت گذشته در خانواده نیز جاری است و اگر ما پیام کنگره و وادیها را بهخوبی دریافت کنیم باید این تغییر صفت را در سطح روابط با همسر و فرزندان نیز جاری کنیم. ما باید نگاه کنیم که بعد از ورود به کنگره هم جو خانواده ما یک محیط پراسترس و پر از نگرانی برای اعضای خانواده و فرزندان است. یا تغییر صفت آموزشهای کنگره محیط خانواده را نیز به یک محیط امن تبدیل کرده است. وقتی از تغییر صفت صحبت میکنیم منظورمان چنین چیزی است.
ما در کنگره باید درس زندگی را بیاموزیم. بعضاً نگاه میکنیم که بعضی از مسافران بعد از درمان و قطع مصرف مواد تماموقت خود را صرف تفریح با دوستان و خارج از خانواده میکنند. و تمام روزهای هفته خود را از برنامههای استخر و کوهنوردی و دورهمی پرکردهاند و بهنوعی میتوان گفت بیشتر از زمان مصرف از خانواده دور شدهاند. چنین رفتاری خواسته کنگره از یک مسافر نیست و با آموزشهای کنگره منافات دارد. ما در کنگره باید تغییر دادن صفات را یاد بگیریم. این که من مسافر یا همسفر محبت همسر خود را در دل داشتهباشم اما با کنایه و متلکگویی او را آزار دهم بهتدریج محبت را نیز از بین میبرد چراکه هیچ چیزی ثابت نمیماند. در بحث نمایندگیها نیز به همین شکل است. اشارهای داشتهباشیم به فرا رسیدن روز بنیان کنگره ۶۰ و بیست و هشتمین سالروز رهایی بنیان کنگره ۶۰ و تأسیس جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰ و این روز را خدمت جناب مهندس همه اعضای کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم. نمایندگی معدن فیروزه نیز به همین شکل است و اگر گذشته آن را نگاه کنیم افراد دلسوزی با طی مسافتهای طولانی، عاشقانه آمدند و خدمت کردند تا پایههای این نمایندگی شکل بگیرد. در زیر باران و برف و پس از فراز و نشیبهای فراوان این نمایندگی شکل گرفت و امروزه یکی از بهترین نمایندگیهای کشور است. بارها جناب مهندس فرمودند که من از خودم راضیم که مجوز تأسیس نمایندگی معدن فیروزه را صادر کردم و این مسأله یکی از نقاط روشن کنگره ۶۰ است. اما ما باید حواسمان جمع باشد که صفت گذشته در یک نمایندگی نیز صادق نیست و اگر ساکنین آبادی نباشیم بنای آباد نیز خراب خواهد شد. من سفر دومی یا خدمتگزار باید بسیار مراقب باشم که مبادا یک حرف و یا رفتار من باعث شود که یک سفر اولی از سفر خود پشیمان شود و از درمان خارج شود. بسیار شنیدهایم که دستور بسته شدن یک نمایندگی یا یک لژیون به دلیل عدم بازدهی و همین ناتوانی در حفظ صفت سازندگی، صادر شده است. یک نمایندگی پویا و با شورونشاط به من و شما تحویل داده شده است و اگر بنا باشد فقط به فکر درمان خودم باشم و بعد از رهایی در کنگره باقی نمانم چطور میخواهم عشق و محبت را لمس کنم و یا عشق و محبتی که به من داده شده است را چگونه خرج کنم. ما باید عشق و محبتی که از کنگره دریافت میکنیم در همین مکان و در بستر خانواده خود خرج کنیم. ما پا به کنگره گذاشتیم که آموزش بگیریم و تغییر کنیم و ثمره آن را خانواده ما ببینند چون تنها مأمن یک شخص مسافر خانواده او است. ما باید توجه داشتهباشیم که تغییر در همه سطوح رفتار و گفتار ما رخ بدهد و همیشه مراقب حفظ صفات خوب و استمرار حال خوش خود و خانواده خود باشیم
ممنونم که سکوت کردید و به صحبتهای من گوش دادید
عکاس و تایپ: مسافر ابوالفضل
ویراستاری، نگارش متن و ارسال خبر: مسافر حسین
لژیون خدمتگذار:لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
132