هفته بنیان، فرصتی است؛ برای شناخت عمیقتر ریشهها و مبانی علمی مجموعهای که امروز بهنام «کنگره۶۰» شناخته میشود؛ نهادی که نه بر پایهی نظریهپردازیهای تکراری؛ بلکه بر اساس علم تجربی، سالها تحقیق میدانی و مشاهدهی بالینی هزاران مصرفکنندهی مواد مخدر شکلگرفته است. بنیانگذار کنگره۶۰، مهندس حسین دژاکام، با ارائهی روش DST و داروی OT، مسیر درمان اعتیاد را از فضای ابهام، ترس و شکست مداوم به فضای علم و ساختار نظم و امید وارد کردند. آنچه امروز ما بهعنوان «راه قطعی درمان اعتیاد» میشناسیم، نتیجهی ۳۰ سال تحقیق مداوم، ثبت داده، آزمایش عملی، مشاهدهی تغییرات فیزیولوژیک، بررسی جهانبینی و تصحیح خطاها است؛ یعنی همان چیزی که علم واقعی بر آن استوار است. در علم اعتیاد، یکی از بزرگترین خلأها، نبودن یک مدل «فیزیکی- روانی- جهانبینی» بود. بنیانگذار کنگره۶۰ با طرح نظریهی ایکس، این خلأ را پر کردند.
مهندس دژاکام بیان کردند، اعتیاد نه بیماری اراده و نه ضعف اخلاقی است؛ بلکه تخریب یک سیستم بیوشیمیایی و ارتباطی در جسم انسان به همراه آسیب در روان و جهانبینی است؛ این نگاه، تحولی علمی ایجاد کرد و برای اولین بار اعتیاد بهعنوان یک «اختلال سیستم ایکس» توضیح داده شد؛ سیستمی که شامل نوروترانسمیترها، هورمونها، پپتیدها و مواد شبه افیونی بدن است. این نظریه امروز با هزاران تجربهی درمان شده، از یک فرضیه به یک اصل علمی ثابتشده، تبدیلشده است. روش DST که بنیانگذار ارائه دادند، بر پایهی «کاهش تدریجی، زمانِ مناسب و جایگزینی صحیح» بناشده و دقیقاً با قوانین بیولوژیک بدن منطبق است. این روش برخلاف سمزدایی، ترکهای ناگهانی و متدهای شوکی، هیچ آسیب فیزیکی ایجاد نمیکند؛ زیرا بر اساس اصل علمی «هومئوستازی» عمل میکند؛ بههمین دلیل در کنگره۶۰، درمان اعتیاد بدون درد، بدون خماری و با بازسازی کامل سیستم ایکس انجام میشود. این خود یک دستاورد علمی بزرگ و بینظیر است.
اما آنچه بنیانگذار بر آن تأکید دارند؛ این است که درمان واقعی تنها با جسم اتفاق نمیافتد؛ بلکه باید روان و جهانبینی نیز اصلاح شود؛ بنابراین کنگره۶۰ یک سیستم سهبعدی شامل: جسم، روان و جهانبینی است. این نگاه، دقیقاً مطابق با اصول علوم رفتاری و نوروساینس است که ثابت میکند تفکر، نگرش و ساختار ذهنی بر تولید مواد طبیعی بدن، تنظیم سیستم عصبی، تصمیمگیری و کیفیت زندگی تأثیر مستقیم دارد و بنیان کنگره۶۰ بر همین اصول علمی بناشده است. خدمتگزاری، لژیونها، نظم جلسات، ورزش صبح جمعه، مشارکتها، نوشتن و آموزش، اینها اجزای یک ساختار علمی برای بازسازی شخصیت و رفتار انسان هستند؛ یعنی همان چیزی که در علوم روانشناسی و علوم شناختی باعنوان «بازآفرینی مسیرهای عصبی» شناخته میشود. بنیانگذار با طراحی این ساختار، درمان را از حالت فردی، پراکنده و غیرقابل کنترل، به حالتی سیستمی، قابل تکرار، قابل اندازهگیری و قابل انتقال تبدیل کردند.
هفتهٔ بنیان، یعنی یادآوری این حقیقت علمی که اگر امروز هزاران مصرفکنندهی مواد در کنگره۶۰ درمان شدهاند و هزاران همسفر به آرامش رسیدهاند، این نتیجهی تصادف یا اتفاق نیست؛ بلکه نتیجهی تفکر مهندسی، علم، تجربه و عشق انسانی است که بنیانگذار آن را پایهگذاری کرده است. در این هفته ما یادآور میشویم که اگر امروز در مسیر درمان و ساختن خود هستیم، به دلیل حضور فردی بوده است که سالها درد کشید، تحقیق کرد، نوشت، تجربه کرد و رنج مسیر را پرداخت تا امروز ما راه را با روشنایی ببینیم. احترام به بنیان، احترام به علم، نظم، ساختار و به آیندهی خودمان است. هفته بنیان، فرصتی برای شکرگزاری از کسی است که علم درمان اعتیاد را از تاریکیها بیرون آورد و آن را تبدیل به یک مسیر روشن، قابلاعتماد، منطقی و علمی کرد، جاییکه انسانها دوباره معنای آرامش، سلامت و کرامت ازدسترفته خود را بازمییابند.
نویسنده: راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
عکس: همسفر ستاره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون چهارم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر اکرم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی اردستان
- تعداد بازدید از این مطلب :
128