برداشتی از وادی دهم

سلام دوستان فرشاد هستم یک مسافر

من قبل از آن که به کنگره بیایم اصلا معنی و مفهوم بعضی از لغات را نمی دانستم، مثلاً نمیدانستم که کلمه جاری چه مفهومی دارد که در ادامه و در کنگره فهمیدم به معنای: روان و قابل تغییر است، همیشه فکر می کردم آدم وقتی صفات خوبی دارد آن صفات خوب هیچ وقت تغییر نمی کند و من باید فقط روی صفت های بد خودم کار کنم و آن ها را تغییر دهم ولی زمانی که سفرم را برای اولین بار در کنگره شروع کردم و نهایتاً به رهایی ام هم رسیدم ولی مجدداً به مصرف مواد و تاریکی ها بازگشتم آنجا فهمیدم که صفات خوب هم قابل تغییر هست و می تواند جای خود را به صفات بد و زشت نیز بدهد.

به قول استاد امین رسیدن به جایگاه و هدف مورد نظر مهم می باشد اما مهم تر از آن این است که بتوان آن جایگاه را حفظ نمود و اگر مراقب نباشم این صفات خوب از انسان گرفته می شود و برای اینکه انسان و یک مصرف کننده بتواند صفات بد خود را تغییر بدهد نیازمند حضور مداوم در جلسات کنگره، گوش کردن و فرمانبرداری از فرمان راهنمای خود و نیز نوشتن و گوش دادن سی دی های مورد نظر و همچنین بالا رفتن سطح آگاهی و دانایی می باشد.

 من خودم به شخصه اصلا مکانی همانند کنگره ندیدم که بتواند این موارد و اطلاعات را بتواند به من فرشاد بفهماند و مرا متوجه کند که زندگی ام چگونه هست و قابل تغییر می باشد و برای این که این صفات ذره ذره در من تغییر کند، اول بایستی حس های من درست شود و تغییر کند.

زمانی که در مسیر درمان اعتیاد شروع به قدم برداشتن کردم ذره ذره حس های من تغییر کرد و توانستم در این مسیر ذره ای آگاهی کسب کنم تا بتوانم بپذیرم که اعتیاد با خودش صندوقچه ای از صفات بد و کار های ضد ارزشی را به همراه می آورد و توانستم در کنگره بفهمم که بعضی صفات بد از گذشته و زندگی های قبل از این به همراه من است و به من در این زندگی و در جهان خاکی مجددآً فرصتی داده شده تا من بتوانم این صفات بد را تغییر و آن ها از خود جدا کرده و به آن جایگاه اصلی و انسانی خود برسم.

 زیرا من یادم رفته که چه جایگاهی داشتم و برای چه اصلا در این جهان خاکی آمده ام اما به لطف کنگره آگاه شدم تا بتوانم قدم های درستی برای انجام و تغییر این صفات بردارم، همچنین فهمیدم همین طوری یک شبه مصرف کننده نشده ام و یک شبه هم این صفات در من بوجود نیامده است و همانند درمان مواد به روش DST این تغییرات صفات نیز نیازمند زمان می باشد و یک شبه نمی شود دیگر دروغ نگفت چون این عمل های ضد ارزشی ریشه در عمل های ضد ارزشی دیگری هم دارد. 

مثلاً عادت دیر خوابیدن داشتم و صبح ها هم دیر از خواب بیدار می شدم و تا آن جا که یاد دارم صبح های انگشت شماری در زندگی خود را به خاطر دارم که بیدار بوده باشم، اما وقتی شروع به درمان اعتیاد به مواد و سیگار خود نمودم، به مرور زمان خواب شب من نیز ذره ذره درست شد، شاید اولش سخت بود و به قول استاد امین برای رسیدن به این عشق و سالم زندگی کردن، نرسیدن ها و نا امیدی های بسیاری را انسان تجربه می کند اما این سفر درمان اعتیاد و رسیدن به آن با همین تغییر حس و کسب اطلاعات و گرفتن آموزش صحیح آغاز شد و رقم خورد.

در عشق و رسیدن واقعی اولش نرسیدن هایی برای امتحان من وجود داشت اما این ها آخر ماجرا نبود و جزوی از این مراحل رسیدن شیرین بود؛ امیدوارم بتوانم باز هم در آزمون های الهی موفق شوم و خود را از سفره زمان حذف کنم و به آن مکانی برسم که از آن انشعاب یافته ام. 

با تشکر از همه شما فرشاد 

ارسال : گروه سایت نمایندگی ایمان