English Version
This Site Is Available In English

معرکه گیری باعث می شود حس انسان خراب شود

معرکه گیری باعث می شود حس انسان خراب شود

چهارمین جلسه از دوره شانزدهم سری کارگاه آموزشی خصوصی همسفران آقا، نمایندگی شفا مشهد، با استادی دستیار دیده‌بان محترم، مسافر کاظم، نگهبانی همسفر حسین و دبیری همسفر ابوالفضل، با دستور جلسه "رابطه یادگیری و معرکه‌گیری" شنبه ۰۱ آذر ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان کاظم هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که فرصت حضور در جمع با محبت شما را به من عطا کرد. امروز این افتخار نصیب من شد که در جمع شما همسفران باشم. ابتدای ورودم، شلوغی خودروها و موتورسیکلت‌ها را که دیدم، بسیار خوشحال شدم. در گذشته، در جلسه همسفران پنج الی ده نفر حضور داشتند، اما اکنون، شکر خدا، نزدیک به ۳۰ نفر حضور دارند و این بسیار ارزشمند است. امیدوارم روز به روز بیشتر، قدرتمندتر و با دوام‌تر شوید. مسافران نیز در روزهای اول همین‌گونه بودند؛ فعالیت خود را در همین نزدیکی شعبه شفا، در یک مغازه املاکی شروع کردند. من در نزدیکی محله هدایت، جنس تهیه می‌کردم و برای جلسه به همان املاکی می‌آمدم. کار برایم بسیار سخت بود. یکی از خاطراتم این است که با خودم می‌گفتم: "ما را می‌خواهند در این مغازه جمع کنند و تحویل بدهند." با وسیله‌ای که می‌آمدم، همیشه سوئیچ آن را باز می‌گذاشتم و برای فرار آماده بودم! در این ۱۰ یا ۱۵ سال چه اتفاقی افتاد؟ در ابتدا شاید نگران یا ناامید بودم، اما این اتفاق برای مسافران رخ داد و به نظر من، برای همسفران نیز روز به روز در حال تصاعدی حرکت کردن است. ما بین مسافران دوست داشتیم یک راهنمای شال نارنجی ببینیم و از شهرهای مختلف هدایت کنند، و این اتفاق افتاد و آن زحمت‌ها به بار نشست. کنگره به منِ نوعی کاری نداشت و مسیر خودش را می‌رفت و پیشرفت خودش را انجام می‌داد. هرکسی که در این پیشرفت حضور داشت، لذت آن را نیز برد. بزرگترین نذر و نیاز من، خلاصی از اعتیاد بود؛ اینکه صبح از خواب بیدار شوم و به مواد نیاز نداشته باشم، این دغدغه من بود. گاهی اوقات که توفیق حاصل می‌شد و به حرم مطهر می‌رفتم، با تمام وجودم یک خواسته داشتم و آن درمان اعتیادم بود. چه من باشم چه نباشم، کنگره راه خودش را خواهد رفت. خوشا به حال کسانی که بودند و درست فهمیدند. قدر بودنتان در کنگره را بدانید، قدر سلامتی را بدانید. کوچکترین کار کنگره ۶۰ در حال حاضر، درمان اعتیاد است، اما برای من در ابتدا بزرگترین کار بود. کنگره پس از درمان اعتیاد، آموزش می‌دهد که چگونه کاسب خوب، انسان خوب در جامعه و فرزند خوب باشیم؛ درس آن اینجاست. پس محوریت ما، چه همسفر و چه مسافر، هرکدام با گرایش‌هایی وارد شدیم، اما شما هم به اندازه ما و خداوند، شما را دوست داشته که به واسطه پدر یا برادر به کنگره ورود پیدا کرده‌اید.

اعتیاد چه تخریبی دارد که یک فرد معتاد باید بین بیماری فرزند خود و مصرف یکی را انتخاب کند و چشم‌هایش را روی فرزندش ببندد و به مصرف فکر کند؟ قدر مسیر و صندلی که در آن هستید را بدانید. من با تمام وجود پشت این حرفم هستم که اگر فکر می‌کنید با آمدن به کنگره در قسمت مسافران یا همسفران یا در روزهای جمعه، وقت خود را هدر داده‌اید، سخت در اشتباهید. آموزش‌هایی که ما اینجا می‌گیریم، هیچ کجا پیدا نمی‌شود. خودتان باید به فکر خودتان باشید و بلند شوید. با چه اهرم و چه ریسمانی؟ همه جوان‌ها از موفقیت روی‌گردان نیستند، اما چرا یکی موفق می‌شود و دیگری نمی‌شود؟ آن ریسمانی که چنگ می‌زنید، مهم است. بدون اغراق، اگر می‌خواهید در تحصیلات یا انتخاب همسر موفق باشید و فردی مهم برای جامعه باشید، دست خود را از ریسمان کنگره جدا نکنید. به نیروهای بازدارنده شاخ و برگ ندهید که می‌گویند "تو که معتاد نیستی، چرا کنگره می‌روی؟" یا برای منِ مسافر که می‌گویند "تو ورزشکاری، اتفاقی برایت نمی‌افتد." وقتی این وسوسه به سراغتان بیاید، با کسانی مشورت می‌کنید که نباید؛ کسانی که اطلاعات درستی در آن موضوع ندارند و میل شما برای یادگیری کم می‌شود. وقتی یادگیری کم شود، از هم‌لژیونی‌هایتان عقب می‌مانید و می‌بینید او مرزبان شده یا در قسمت دیگری فعال است و حالش هم خوب است. شما چون یادگیری‌تان کم شده و سی‌دی را یک هفته در میان می‌نویسید، به خاطر آن حس، خودتان را قیاس می‌کنید. این قیاس باعث می‌شود یادگیری‌تان کمتر شود و وارد معرکه‌گیری شوید، زیرا توانایی مقابله با تک تک این‌ها را ندارید. کسی که بخواهد با ۹۹ مقابله کند، باید وارد معرکه‌گیری شود. باید بروید و از جنس‌های ۱ درصد حس منفی‌تان پیدا کنید و شروع به معرکه‌گیری کنید. پس کسانی که نمی‌توانند در یادگیری یا هر پیشرفتی، چه در کنگره و چه خارج از آن، رقابت کنند، البته باید به توانایی‌هایت هم نگاه کنی و بدانی مبدأ خودت کجاست و خودت را با کسی قیاس کنی که تقریباً هم‌تراز توست. دستور جلسه هفته پیش، نوشتن سی‌دی و تأثیر آن بود. اگر بخواهم تجربه خودم را بگویم، من از ۵ الی ۷ سی‌دی می‌نویسم و در محل کارم با انرژی بهتری شروع به کار می‌کنم. یکی از فواید سی‌دی نوشتن این است که اگر کسی بخواهد حرف منفی بزند، به صحبت‌هایش گوش می‌دهم، اما ۵ دقیقه بعد، حرف‌هایی که زده را فراموش می‌کنم و جذبی در کار نیست و این اتفاق من را از معرکه گیری دور می کند. و در هر قضیه راحت می شوی اگر پول دربیاوری ولی علم آن را نداشته باشی یا بالعکس چه فایده ای دارد یا پول و علم را داشته باشی ولی خانواده نداشتی باشی چه فایده ای دارد. پس کنگره این را به من آموزش می دهد در برابر بیرونی که خیلی بی رحم است اگر خطا کنی شکار می شوی ولی اینجا خطا کنی بهت آموزش می دهند. و خیلی خوشحالم که در میان شما هستم و همسفران را از صمیم قلبم دوست دارم و ممنونم از اقای عظیم زاده که برای همسفران زحمت زیادی کشیدند. از شما سپاس گذارم که با سکوت زیبایتان به حرف های من گوش دادید.

تودیع نگهبان قبلی و معارفه نگهبان جدید سایت همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد

دعای پایان جلسه 

مرزبان خبری: همسفر امین

تایپ: همسفر علیرضا (لژیون دوم)

ویراستاری و ارسال خبر: همسفر حسین (لژیون یکم)

سایت همسفران آقا نمایندگی شفا مشهد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .