سلام دوستان اشرف هستم یک همسفر
قبل از اینکه وارد کنگره شوم؛ اگر در خانواده مشکلی پیش میآمد، وارد مرحله معرکهگیری میشدم و نتیجه خوبی هم به دست نمیآوردم؛ ولی زمانیکه وارد کنگره شدم، فهمیدم معرکهگیری بر اثر عدم آگاهی و دانش به وجود میآید. در آن موقع نیروهای منفی انرژی ما را میگیرند، خود را تقویت میکنند و هیچ رشدی در ما به وجود نمیآید؛ اگر بخواهیم با آنها مقابله کنیم نیاز به دانایی داریم و برای کسب دانایی باید از مثلث جهالت (ترس، ناامیدی، منیت) گذر کنیم و وارد مثلث دانایی (تفکر، تجربه، آموزش) شویم و در مرحله یادگیری قرار بگیریم.
چون اگر در جهل و ناآگاهی بمانیم و دائماً فکرمـان مشغول ضد ارزشها باشد، همیشه در زندگی عقب هستیم؛ چرا؟ چون هستی در حرکت است. باید همراه هستی در حرکت باشیم تا به رشد برسیم و از ضد ارزشهای دستوپاگیر دوری کنیم؛ ولی زمانیکه وارد مرحله یادگیری شدیم؛ علاوه بر گفتار، در رفتار و پندارمان نیز اثر میگذارد و متقابلاً زندگی پر از آرامش و آسایش را تجربه خواهیم کرد.
در آخر، انسان زمانی میتواند از علم و دانش خود استفاده کند که در مسیر درست قرار گرفته باشد؛ در غیر این صورت، ممکن نیست بتواند از تواناییهایش استفاده کند و حتی ممکن است باعث شکستن خود هم بشود. در معرکهگیری هیچ چیز جز تخریب وجود ندارد.
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
یادگیری، یعنی حرکت از هیاهوی بیرون به آرامش درون. وقتی بفهمیم هر تغییر از فهم آغاز میشود، دیگر نیازی به معرکه نیست. معرفت کمک میکند قبل از هر واکنش درنگ کنیم و ببینیم حقیقت چیست. درنگ که کردی، میتوانی از خودت بپرسی: «که چی؟»؛ اگر پاسخت روشن و از جنس آگاهی بود، آن وقت عمل معنا پیدا میکند؛ اما اگر پاسخ از منیت و عجله آمد، بدان هنوز وقت سکوت است.
سکوت، بذر یادگیری را در دل ما میکارد. کسی که گوش میدهد، میفهمد و کسی که میفهمد، دیگر فریاد نمیزند. فهم، آرامش میآورد و آرامش ما را از معرکهها دور میکند؛ چون معرکهگیری زاییده ترس است، نه دانایی.
آدم دانا برای اثبات خود نمیجنگد؛ بلکه خود را میسازد و چون میداند دانایی بدون تحقیق ناقص است؛ هر چیزی را زود باور نمیکند؛ بلکه تحقیق کرده و با عقل میآزماید.
در مسیر فهم، انسان از امکانات استفاده میکند نه برای نمایش، بلکه تا خود را رشد دهد. او میداند ارزش، در مایه گذاشتن از درون است، نه در مصرف بیرون و اینگونه، یادگیری پلی از جهل به معرفت و از معرکه به آرامش میشود.
سلام دوستان شیدا هستم همسفر
انسانهای دانا در بعد حیات مادی و معنوی متضرر نمیشوند. خداوند به انسان اختیار داد؛ بعضی انسانها با داشتن خواسته یا همان اختیار، صعود یا سقوط میکنند. این موارد بر اساس آن پدید میآید که انسانها، چه در صور آشکار و چه در صور پنهان، تا چه اندازه از حواشی به دورند و مثلث دانایی مؤثر را کاربردی میکنند؛ زیرا مثلث جهالت، سه ضلع مخالف مثلث دانایی را دارد و انسانهای جاهل و نادان، سه ضلع جهالت را در صور آشکار و پنهان خود بهکار میگیرند.
یکی از مسائل مهم، یادگیری است؛ چراکه برخی درگیر حواشی شده و ذرهذره وارد مرحله معرکهگیری میشوند. این موضوع در کنگره برای بعضی از سفر اولیها بسیار اتفاق افتاده است. تجربه در کنگره نشان داده است که افراد خدمتگذار، کمتر جذب مسائل حاشیهای میشوند؛ زیرا نقش بازیگر را دارند و تغییرات در اندیشه و جهانبینی آنها مشاهده میشود.
اما افرادی که تنها تماشاچی هستند؛ از آموزش دور ماندهاند و هیچ تغییری در جهانبینی آنها اتفاق نمیافتد. آنان غیر از آموزش، از خدمت باز می مانند و مدام در حال غیبت، تجسس، نق زدن و نقد عملکرد دیگران هستند.
امیدوارم بتوانیم دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم و تماشاچی نباشیم؛ بلکه در تمام سطوح زندگی، بازیگر و خدمتگذار باشیم.
سلام دوستان هاجر هستم همسفر
اگر بخواهم در مورد دستور جلسه «رابطهی یادگیری و معرکهگیری» صحبت کنم؛ میتوانم بگویم که این دو با هم رابطه متقابل دارند؛ یعنی اگر آموزش نباشد و انسان در مراحل زندگی آموزش نگیرد، تفکرات خوبی نخواهد داشت و همیشه دنبال نقزدن، غرزدن و معرکهگیری است و مشکلات زیادی را به وجود میآورد.
اصولاً خلقت انسان و موجودات بر پایه یادگیری فراهم شده و فقط مخصوص مدرسه نیست؛ بلکه در تمام شئونات زندگی باید با انسان همراه باشد؛ بنابراین ما باید هر روز در حال آموزش باشیم تا بتوانیم هنر درست زندگیکردن را نهتنها در کنگره، بلکه در تمام ابعاد زندگی یاد بگیریم.
افرادی که در کنگره در چرخه آموزش و خدمت قرار دارند، کمتر دنبال مسائل حاشیهای میروند؛ زیرا آنها بازیگر هستند، آموزش میبینند و خدمت میکنند و ما تغییرات را در تفکر، اندیشه و جهانبینی آنها بهطور شفاف مشاهده میکنیم. مسائل حاشیهای برایشان معنا و مفهومی ندارد؛ چون نیرو و تمرکز آنها روی خودشان است و کاری به کار دیگران ندارند.
اما کسانی که تماشاچی خدمت دیگران هستند و از چرخه آموزش و خدمت باز میمانند، شامل این تغییرات در تفکر و جهانبینی نمیشوند؛ زیرا آنها نیرو و توجهشان معطوف به عملکرد دیگران است. این یکی از بدترین حالتهایی است که ممکن است انسان دچار آن شود و شروع به ایرادگرفتن و غیبتکردن درباره عملکرد دیگران میکند.
قدر مسلم، رابطهای که بین یادگیری و معرکهگیری میتوانیم برقرار کنیم این است که هر زمان از آموزش و خدمت فاصله بگیریم؛ به سمت مسائل حاشیهای و معرکهگیری کشیده میشویم. این دو در کنار هم وجود ندارند و در تفکرات و ذهن ما، فقط جای یکی از اینهاست؛ یا یادگیری، آموزش و خدمت و یا معرکهگیری، نقزدن و وارد حاشیه شدن.
معرکهگیری از روی جهل و نادانی اتفاق میافتد که ممکن است در درون هر انسانی و در هر جایگاهی باشد و باعث بهوجود آمدن مشکلاتی شود؛ بنابراین اگر بخواهیم از مشکلات رها شویم؛ باید فراموش نکنیم که برای چه هدفی پا به کنگره گذاشتهایم، اینکه آموزش ببینیم و آنها را در تمام مراحل زندگی کاربردی کنیم.
سلام دوستان فرزانه هستم یک همسفر
خلقت انسان و موجودات بر پایه و اصول یادگیری بنا شده است. یادگیری یعنی قادر باشیم سه مؤلفه مثلث دانایی را به تعادل برسانیم و مسئله دیگر معرکهگیری است که نقطه مقابل یادگیری بوده و ریشه آن به جهل و ناآگاهی انسانها برمیگردد.
در واقع تغییر یک موضوع و تبدیل آن به مسئلهای دیگر، نامش معرکهگیری میشود. زمانی که انسان اشتباهات خود را در نظر نمیگیرد و دیگران را مقصر قلمداد میکند، وارد معرکهگیری میشود. در معرکهگیری سه صفت ترس، منیت و ناامیدی وجود دارد. معرکهگیری حواس و تمرکز ما را از آموزش دور کرده و نیرو و انرژی ما را تخریب میکند.
استحکام بنا و سیستم کنگره۶۰ منوط به آموزشپذیری خدمتگذاران این بناست. به امید روزی که با آموزشهای جامع و کامل کنگره، به دانایی مؤثر دست یابیم و از معرکهگیری و توجیه اشتباهات خود جدا شویم.
رابط خبری: همسفر فاطمهزهرا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون یازدهم)
عکس: همسفر شقایق رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر پگاه رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
216