English Version
This Site Is Available In English

قدم گذاشتن در مسیر مهار آتش ویرانگر اعتیاد

قدم گذاشتن در مسیر مهار آتش ویرانگر اعتیاد

این لحظه، لحظه‌ای مقدس است؛ لحظه‌ای که فرد از شاگردی به مقام خدمت و هدایت می‌رسد. شال راهنمایی، یادآور این حقیقت است که راهنما بودن یعنی فروتنی در برابر حقیقت و شکوفایی در سایه عشق و بخشش. 

گفت‌و‌گویی را با همسفرانی که موفق به دریافت شال زیبای راهنمایی شده‌اند، ترتیب داده‌ایم که شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم.

همسفر مائده به همراه مسافرشان علیرضا با بیش از ۵ سال تخریب، آخرین آنتی‌ایکس ، شیره و تریاک وارد کنگره شدند به مدت ۱۰ ماه و ۱۰ روز سفر کردند. روش درمان DST و داروی درمان شربت OT. راهنما مسافر علیرضا، آقای قاسم و راهنمای همسفر مائده، خانم فاطمه هستند. ورزش مسافر علیرضا فوتبال و همسفرمائده  ، دارت است. اکنون ۳ سال و ۱۱ ماه است که آزاد و رها هستند.
 
لحظه‌ای که متوجه شدید در آزمون راهنمایی قبول‌شده‌اید چه حسی پیدا کردید؟
 
در آن لحظه قبل از هر چیز وجودم لبریز از شکر و سپاسگزاری بود. شکرگزار خداوندی بودم که با لطف و رحمتش مرا تا این نقطه رساند. مسیری که سرشار از تجربه، آموزش و عشق بود و حالا نتیجه‌اش را در این قبولی می‌دیدم. زمانی که متوجه شدم در آزمون راهنمایی قبول شدم، حس قشنگ و غیرقابل‌توصیفی تمام وجودم را فراگرفت. بغض و لبخند با هم درآمیخته شده بودند، هم اشک شوق می‌ریختم و هم ازته‌دل می‌خندیدم.

تمام لحظاتی که برای مطالعه گذرانده بودم و صحبت‌های پر از عشق و امید راهنمای عزیزم مثل یک فیلم از جلو چشمم رد می‌شد. در آن لحظه فقط به یک چیز فکر می‌کردم آن هم این بود که حالا می‌توانم ذره‌ای از آن عشقی که دریافت کرده‌ام را بازگردانم. من هم کمکی باشم برای کسانی که مسیر رهایی را شروع کرده‌اند و این برای من قشنگ‌ترین حس دنیا است.
 
حس و حال خود را از اینکه قرار است شال نارنجی به گردن بیندازید و لژیون تشکیل بدهید بیان کنید؟
 
احساس خوشحالی و شکرگزاری عمیقی در وجودم شکل‌گرفته است. در کنار این احساس شادی، حس عمیقی از مسئولیت نیز در درونم ایجاد شده است؛ مسئولیتی در برابر خداوند و تک‌تک عزیزانی که قرار است در کنارشان خدمت کنم.
 
برای کسانی که می‌خواهند در آزمون شرکت کنند چه توصیه و پیشنهادی دارید؟
 
اگر هدف شخصی رسیدن به جایگاه خدمت و دریافت شال نارنجی است، می‌تواند از شرکت در آزمون‌های ماهانه شروع کند؛ چرا که این آزمون‌ها نقش بسیار مهمی در تقویت دانش، نظم و آمادگی ذهنی فرد دارند. همچنین مطالعه دقیق منابع آموزشی، حضور منظم در جلسات و استفاده از تجربه راهنما از عوامل اصلی موفقیت در این مسیر است.
 
خدمت در کنگره چه تأثیری روی جهان‌بینی و نگرش شما نسبت به زندگی و اعتیاد گذاشته است؟
حضور در کنگره برای من موهبت بزرگی از جانب خداوند متعال است. تک‌تک لحظاتی که در این مکان سپری می‌کنم سرشار از آموزش و آگاهی است، آموزش‌هایی که به‌تدریج از من انسانی تازه ساختند. انسانی که درگذشته دائماً نگران، مضطرب و سرگردان میان گذشته و آینده بود، امروز یاد گرفته در لحظه زندگی کند. فهمیدم که فکرکردن به گذشته فقط افسردگی می‌آورد و غرق‌شدن در آینده چیزی جز اضطراب نمی‌سازد و حالا آموخته‌ام در زمان حال قدم بردارم و از لحظه‌ای که در آن هستم لذت ببرم.
 
از زمانی که وارد کنگره شدم، نگرشم نسبت به اعتیاد نیز کاملاً دگرگون شد. قبل از کنگره همیشه تصور می‌کردم اعتیاد مربوط به اراده است؛ مشکلی که اگر کسی بخواهد، می‌تواند یک‌باره آن را کنار بگذارد؛ اما در کنگره فهمیدم که اعتیاد یک بیماری است؛ بیماری که ریشه در جسم، روان و جهان‌بینی دارد. کنگره به من آموخت که انسان مصرف‌کننده نه گناهکار است و نه بی‌اراده؛ بلکه شخصی است که اگر مسیر درست را بشناسد و آموزش صحیح بگیرد، می‌تواند دوباره به تعادل برگردد و زندگی‌اش را بازسازی کند.

امروزه دیگر اعتیاد را با نگاه قضاوت‌گرانه نمی‌بینم.
 
اگر بخواهید راز ماندگاری در خدمت در کنگره را در یک جمله بگویید، بنویسید.
 
باید بگویم که جمله‌ها و واژه‌ها توان وصف عشقی را که در کنگره دریافت کرده‌ام ندارند. آنچه من در کنگره لمس کرده‌ام چیزی فراتر از کلمات است، کنگره سراسر عشق و محبت است. خدمت‌کردن در کنگره با عشق و محبت درآمیخته شده است و خدمت‌کردن در این مکان یک نعمت است. اگر بخواهم در یک جمله بگویم به نظر من رمز ماندگاری در کنگره۶۰ خدمت‌کردن با عشق، محبت و بدون هیچ چشمداشتی است.
 
کلام آخر
نمی‌دانم با کدام واژه می‌توانم شکرگزار لطف و مهربانی خداوند باشم که کنگره را در مسیر زندگی من قرارداد؛ مسیری که برای من سراسر عشق، آرامش و روشنایی است.
از جناب مهندس و خانواده بزرگوارشان بابت ایجاد چنین بستر سرشار از عشق و آموزشی صمیمانه سپاسگزارم. قدردان راهنمای عزیزم هستم که همیشه با صبر، عشق در کنارم بودند و از خانواده عزیزم ممنونم که در تمام فراز و نشیب‌ها همراه و پشتیبان من بودند.

امیدوارم بتوانم ذره‌ای از عشق، آگاهی و محبتی را که در کنگره دریافت کردم به دیگران منتقل کنم و خدمتگزار شایسته‌ای باشم. از تمام خدمتگزاران پرتلاش سایت نیز صمیمانه تشکر می‌کنم موفق و پایدار باشید.

همسفر سمیه و مسافرشان ابوالفضل با بیش از ۶ سال تخریب، آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شیره، تریاک وارد کنگره شدند. روش درمان DST، داروی درمان شربت OT به مدت ۱۰ ماه و ۱۷ روز سفر کردند با راهنمایی آقای محمد و راهنمای همسفر سمیه، خانم فاطمه. ورزش مسافر ابوالفضل، باستانی و ورزش همسفر سمیه، دارت است. اکنون ۶ سال و ۱۱ ماه و ۲۴ روز است. که آزاد و رها هستند.

لحظه‌ای که متوجه شدید در آزمون راهنمایی قبول‌شده‌اید چه حسی پیدا کردید؟

لحظه‌ای که جواب آزمون آمد و فهمیدم که قبول شدم اولش واقعاً یک بهت شیرین به سراغم آمد و چند ثانیه همین‌طور به نتیجه آزمون نگاه می‌کردم و بعد واقعاً احساس افتخار، آرامش، هیجان و سبک‌شدن هم‌زمان در وجودم جاری شد. با خودم گفتم: توانستم. بالاخره زحمت‌های من نتیجه داد، خیلی خوشحال شدم و خدا را هزاران بار شکر کردم.

 
حس و حال خود را از اینکه قرار است شال نارنجی به گردن بیندازید و لژیون تشکیل بدهید بیان کنید؟

وقتی فکر می‌کنم قرار است شال نارنجی بر گردن بیندازم و لژیون بزنم انگار همه مسیرهایی که با سختی طی کردم جلوی چشمم مرور می‌شوند، از طرفی دیگر آرامش عمیقی بر دلم می‌نشیند و آن لحظه، لحظه‌ای است که باید سر به زیرتر، مهربان‌تر و مسئولیت از همیشه باشم؛ چون شال نارنجی فقط یک‌رنگ نیست. شال نارنجی، یعنی اعتماد، یعنی امانت، یعنی شروع یک راه بزرگ‌تر و در دلم می‌گویم خدایا کمکم کن که بتوانم بهتر خدمت کنم.

برای کسانی که می‌خواهند در آزمون شرکت کنند چه توصیه و پیشنهادی دارید؟

توصیه من این است که تلاش خودشان را بکنند؛ چون هیچ تلاشی بی‌نتیجه نمی‌ماند و باید خواسته راهنما شدن در وجودمان باشد و این آزمون فقط علمی نیست، آزمونی است از نظم، تعادل و آرامش برسد.
 

خدمت در کنگره چه تأثیری روی جهان‌بینی و نگرش شما نسبت به زندگی و اعتیاد گذاشته است؟

پایداری در خدمت با نیت خالص برای کمک به دیگران بدون انتظار بازخورد، کلید ماندگاری است.
 
اگر بخواهید راز ماندگاری در خدمت در کنگره را در یک جمله بگویید، بنویسید.

وقتی می‌بینم افراد با مسیرهای متفاوت و مشکلات مختلف توانسته‌اند تغییر کنند نگاهم به سختی‌ها عمیق‌تر و واقع‌بینانه‌تر می‌شود و یاد می‌گیرم که هیچ مسئله‌ای غیرقابل‌حل نیست و دیگر اعتیاد را یک ضعف شخصی نمی‌بینم؛ بلکه یک بیماری می‌بینم.

کلام آخر

خدمت‌کردن یعنی وقت و انرژی گذاشتن بدون انتظار بازگشت و این باعث می‌شود صبر و تحمل من بیشتر بشود و آرام‌تر و متعادل‌تر با مسائل برخورد کنم.از راهنمایان عزیز که زمان گذاشتند و در این گفت‌و‌گو شرکت کردند، سپاسگزاریم. از شما دوستان که گفت‌و‌گوی ما را خواندید، تشکر می‌کنیم.

طراح سؤالات و مصاحبه‌کننده: همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
عکاس و مرزبان خبری: همسفر مرضیه
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .