یکی از منابع مهم آموزشی در کنگره۶۰، سیدیها هستند. اگر بخواهیم در مسیر مثبت حرکت کنیم؛ باید آموزش سالم و تجربه مفید داشته باشیم. آموزش سالم در کنگره۶۰ توسط آقای مهندس از طریق کتابها و سیدیها ارائه میشود. سیدیها منابع اطلاعاتی سالمی هستند که اعضاء کنگره را در کنار هم در صلح و آرامش نگه داشتهاند. ما اینجا هستیم تا یاد بگیریم و دانایی خود را افزایش دهیم.
در کنگره روی مثلث دانایی شامل آموزش، تجربه و تفکر کار میکنیم و تلاش داریم دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنیم. دانایی مؤثر یعنی اینکه بتوانیم آموزشهایی را که دریافت کردهایم در زندگی شخصیمان به کار ببریم. سیدیها درباره مسائل و مشکلات روزمره صحبت میکنند و به ما میآموزند که چگونه با تفکر صحیح، راهحل اصولی و درست را پیدا کنیم.
همسفری که وارد کنگره میشود ابتدا تصور میکند برای کمک به مسافرش آمده؛ اما بهمرور درمییابد که باید روی خودش کار کند و از دنیای تاریکیها بیرون بیاید. وقتی آموزش میبیند، متوجه میشود که دنیا جای زیباییست، هرچند پر از پستیوبلندی؛ باید یاد بگیرد چگونه از پس مشکلات برآید و وقتی کاردرست انجام دهد، از آن انرژی میگیرد. گوشدادن به سیدیها مفید است؛ اما نوشتن مطالب آنها باعث میشود نکات با جزئیات در ذهن ما حک شوند.
نوشتن، تمرکز و یادگیری را افزایش میدهد، درک واقعی از مفاهیم را ممکن میسازد از ضعف حافظه و آلزایمر جلوگیری میکند. خوشخطی را تقویت میکند و حتی املا ما را بهبود میبخشد. در کنگره ما گروهی هستیم که دور هم جمع شدهایم. اگر فقط حرف بزنیم و درد دل کنیم، نتیجهای حاصل نمیشود و شاید بیشتر در تاریکی فروبرویم. احساس بدبختی و ناامیدی ما را فرامیگیرد؛ پس باید از آموزشها و متون کنگره بهره ببریم تا راهی برای زندگی بهتر و سالمتر پیدا کنیم.
بیشتر مشکلات ما از جهل و ناآگاهی ناشی میشود و تنها با آموزش صحیح میتوانیم به دانایی لازم برسیم. در سیدی «دعا» آقای مهندس درباره گردبادها صحبت میکنند. گردباد، چرخش بادآست و انواع مختلفی دارد: سرخ، سیاه و سبز. گردباد سرخ همان کاغذپارهها و پلاستیکهای سبک هستند که وقتی در مرکز چرخش قرار میگیرند به بیرون پرت شده و سقوط میکنند؛ اما گردباد سبز نماد کسانیست که آموزش میگیرند و در مرکز چرخش صعود میکنند.
افرادی که سیدیها را نمینویسند، آموزش نمیگیرند در لژیون تمرکز ندارند و گرفتار منیت هستند. این افراد پس از مدتی دیگر به کنگره نمیآیند. سیستم هستی به طور خودکار در جهت حرکت ما عمل میکند؛ اگر در مسیر آموزش باشیم، هستی به ما کمک میکند و ما را به جایی میرساند که باورش برایمان دشوار است. باوری در ناباوریها شکل میگیرد.
در کنگره، خدمتگزارانی داریم که بدون دریافت هیچ مبلغی خدمت میکنند و حتی برای گرفتن خدمت از هم پیشی میگیرند. چرا؟
چون خدمتی که کنگره به آنها میکند، بسیار بیشتر از خدمتیست که خودشان ارائه میدهند. کنگره باعث رهایی انسانها میشود؛ وقتی یک نفر احیا شود، یک خانواده احیا میشود و این یعنی تغییر درست در مسیر تکامل با گوشدادن و نوشتن سیدیها، نوع نگاه، تفکر و اندیشه ما تغییر میکند. سیدیها پل ارتباطی بین ما و آقای مهندس هستند تا بتوانیم از تجربیات، علم و دانایی ایشان بهرهمند شویم و در زندگیمان به کار ببریم.
این آموزشها حتی درباره طرز بیان، آداب معاشرت، دیپلماسی، رنگ و نوع لباس، نحوه صحبت با دیگران و رعایت قوانین اجتماعی نیز به ما نکات مهمی میآموزند؛ نکاتی که در هیچ مکتب و دانشگاهی آموزش داده نمیشوند. مهمترین نکته این است که آموزش باید از پایه و اساس آغاز شود و کنگره این مسیر را به ما نشان میدهد. ابتدا باید خواسته، درون ما شکل بگیرد؛ یعنی خودمان بخواهیم، سپس حرکت کنیم تا آموزش ببینیم.
خدمت در کنگره، خدمتی بلاعوض است؛ باید بیاموزیم که کاری را برای دیگران انجام دهیم بدون هیچ چشمداشتی باشد. اینجاست که ظرف وجودی ما بزرگ میشود، انرژی بیشتری دریافت میکنیم، حسمان از آلودگی پاک میشود و یاد میگیریم به همنوع خود کمک کنیم. اینجاست که رشد میکنیم و تغییر میکنیم و همه اینها، آموزشهاییست که از دل سیدیها بیرون میآید.
ما از کنگره آموزشهای فراوانی میگیریم؛ حتی در مسائل ساده و پیشپاافتاده. یاد میگیریم دیگران را قضاوت نکنیم، دروغ نگوییم و غیبت نکنیم تا حسهایمان بسته نشود. همچنین میآموزیم خودمان را قضاوت کنیم؛ زیرا بهترین قاضی برای هر فرد، خود اوست. باید عیبها و ایرادهای خود را برطرف کنیم و بهخاطر گذشته یا چیزهایی که به دست نیاوردهایم، خودمان را سرزنش نکنیم.
مهم است که درست و اصولی فکر کنیم، در مسیر اهداف و خواستههایمان حرکت کنیم و تلاش نماییم. اگر به خواستههایمان نرسیدیم، بدانیم فرمانش نرسیده و ناامید نشویم؛ زیرا به مصلحت ما بوده و ما نیز تلاش خود را کردهایم. اینها همه در پرتو آموزشهای کنگره است. پس نباید تنبلی کنیم و از نوشتن سیدیها شانه خالی کنیم یا بهانه بیاوریم. در هفته یک سیدی کامل مینویسیم، یکی گوش میکنیم و خلاصه مینویسیم؛ پس وقت داریم. گاهی برای همه چیز وقت میگذاریم جز آموزش گرفتن خودمان.
تازهواردی که باحال خراب وارد کنگره میشود، ابتدا از نوشتن سیدی میترسد؛ اما بعد متوجه میشود این کار به نفع خودش است. اگر واقعاً بخواهد تغییر کند با میل و رغبت مینویسد. من خودم بعضی وقتها که حالم خوب نبود، فهرست سیدیها را نگاه میکردم و بر اساس حسم یکی را انتخاب میکردم و مینوشتم. همان موقع حالم تغییر میکرد و میفهمیدم تنها نیستم؛ خیلیها مثل من هستند؛ اما مثل من عمل نمیکنند.
آنها باوجود مشکلات خوشحالاند؛ چون یاد گرفتهاند مشکلاتشان را از سر راه بردارند و بزرگ شوند. اگر همسفری سیدی نخرد یا ننویسد و بعد توقع داشته باشد حالش خوب شود، آیا چنین چیزی امکان دارد؟ کسی که میگوید سه ماه است به کنگره میآید؛ اما تغییری نکرده؛ باید مشکل را پیدا کند. اگر سیدی را درست بنویسیم، گوش کنیم، آموزش بگیریم و آن را در زندگی به کار ببندیم، حتماً تغییر خواهیم کرد؛ زیرا ما انسانیم، اختیار داریم و میتوانیم راه و مسیرمان را هر زمان که بخواهیم تغییر دهیم؛ چرا که «صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاریست».
نویسنده: راهنما همسفر اعظم (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون چهارم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهین رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
44