ما داریم خاکی را حاصل می‌کنیم که خودمان می‌خواهیم در آن رویش کنیم

دومین جلسه از دوره یکم سری کارگاه های آموزشی خصوصی ویژه مسافران کنگره۶۰ (جشن گلریزان) نمایندگی چالوس با استادی راهنمای محترم مسافر محسن، نگهبانی راهنمای محترم مسافر حامد و دبیری راهنمای محترم مسافر محمد با دستور جلسه "جشن گلریزان" روز سه شنبه بیستم آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام به همه عزیزان. من هم بار دیگر شاکر خداوند هستم و سپاسگزارم که امروز و در این لحظه زیبا در این جایگاه نشسته‌ام، از شما عزیزان آموزش می گیرم و خدمت می‌کنم. از آقای مهندس ژاکام، بزرگترین باغبان کنگره ۶۰، تشکر می‌کنم که روز اول اولین بیل خاک حاصل‌خیز کنگره را ایشان زدند. همچنین از راهنمای خودم آقا رضا که الان در جمع ما نیستند، ولی همیشه در قلب ما حضور دارند، سپاسگزاری می‌کنم. از ایجنت محترم و مرزبانان نیز تشکر می‌کنم که بستر مناسبی را برای رشد ما فراهم کرده‌اند.

ما باید برای فضایی که در آن رشد می‌کنیم، زحمت بکشیم. همه ما نقش داریم در حاصل‌خیز کردن این خاک تا دیگران بتوانند بذر خود را بکارند و درخت‌های پرباری ارائه دهند. کنگره ۶۰ چالوس هم اکنون یک باغ بزرگ است، اما می‌تواند بسیار بزرگ‌تر باشد. ما داریم از یک آفتابی صحبت می‌کنیم که علم کنگره و پتانسیل یک باغ بی‌نهایت هکتار را می‌تواند داشته باشد. پس چرا باید به ۱۰ یا ۱۵ هکتار بسنده کنیم؟ همه ما می‌توانیم در حاصل‌خیز کردن این خاک نقش داشته باشیم تا درخت‌های بیشتری در این باغ کاشته شوند و ثمرات بیشتری ببینیم.

اینکه می‌گویند لژیون سردار به خودمان کمک می‌کند، دقیقاً همین است. ما داریم خاکی را حاصل می‌کنیم که خودمان می‌خواهیم در آن رویش کنیم و ثمره‌اش را دیگران استفاده کنند. مثال دیگری که به ذهنم می‌رسد، این است که کسی می‌تواند از شیرجه زدن در آب لذت ببرد که واقعاً در آب بپرد. لژیون سردار به ما این امکان را می‌دهد که در آب بپریم و باید این کار را انجام دهیم. تا زمانی که در آب نباشیم، نمی‌فهمیم که شنا کردن چقدر لذت‌بخش است.

ما امروز دور هم جمع شده‌ایم تا با یکدیگر گفتگو کنیم. قرار نیست درباره پول صحبت کنیم، بلکه باید ببینیم چرا اینجا حضور داریم و چگونه می‌توانیم به یکدیگر کمک کنیم. شاید امروز نوبت من باشد که به واسطه مشارکت یکی از دوستان، گره‌ام باز شود. حضور ما در جمع می‌تواند به ما کمک کند تا گره‌های همدیگر را باز کنیم.

فلسفه کنگره ۶۰ هم همین است: خدمت کردن و حضور مستمر. در یک لحظه ممکن است مشارکت یکی از دوستان باعث شود که گره بزرگ زندگی من باز شود. پس حضور ما در اینجا باعث می‌شود که متوجه شویم چه گره‌ای داریم و توانایی باز کردن آن را پیدا کنیم.

نکته پایانی که می‌خواهم بگویم این است که کمک کردن و بخشش مالی به ما این امکان را می‌دهد که بخشی از ناخالصی‌های خود را از بین ببریم. وقتی که پولی را که از خود می‌گذرانیم، می‌دهیم، احساس سبکی می‌کنیم. این عمل ما را از صفات زشت خود پاک می‌کند و احساس بهتری به ما می‌دهد.

امیدوارم امروز، در این روز زیبا، بتوانیم با هم باغی را حاصل‌خیز کنیم و درختان زیادی را بکاریم. بیایید به این فکر کنیم که درختانی که می‌کاریم، سایه و میوه‌اش برای دیگران باشد. امیدوارم برکت و رحمت خداوند شامل حال ما شود و بتوانیم بهترین استفاده را از امروز داشته باشیم. مرسی که به صحبت‌های من گوش دادید.

تهیه: مسافر رحیم
تایپ، تنظیم و ارسال: مسافر سینا
مسافران نمایندگی چالوس