پهلوانی یک نام نیست، بلکه نمادی از عشق و گذشت است

دومین جلسه از دوره هفتم جشن های گلریزان کنگره ۶۰ نمایندگی کاشمر به استادی پهلوان محترم مسافر جواد، نگهبانی پهلوان محترم مسافر جلال و دبیری دنور محترم مسافر مهدی با دستور جلسه «گلریزان» روز سه شنبه 20  آبان ماه 1404 ساعت 16 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر.
از نگهبان جلسه، ایجنت و گروه مرزبانی که من را لایق دانستند تا در این جایگاه بگیرم تشکر می‌کنم. در کنگره خدمت می‌کنیم و آموزش می‌گیریم، وقتی هرکدام از ما مشارکت می‌کنیم، انرژی دریافت می کنیم و باعث رشد ما می شود. راه و روش درست در کنار آموزش هایی که در کنگره دریافت می کنیم ما را به درمان می ر ساند. من در جلسه‌ لژیون سردار نمایندگی قوچان حضور داشتم، یکی از پهلوانان که خودش هم راهنماست، حرفی زد که خیلی در من تأثیر گذاشت. بعد از آن صحبت‌ها، تازه متوجه شدم پهلوانی فقط یک نام نیست، بلکه نمادی از عشق و گذشت است. برای پرداخت تعهد پهلوانی تصمیم گرفته بودم از درآمد پسته‌هایم مبلغی را بپردازم با خودم گفتم اگر مشکلاتم در دادگاه حل شود، اولین کاری که می‌کنم این است که از همان پول، تعهدم را پرداخت کنم و این موضوع را با همسفرم در میان گذاشتم و تصمیم گرفتیم با فروش مقداری پسته که در خانه داشتیم تعهدمان را پرداخت کنیم. آن روز حس عجیبی داشتم چون از چیزی می‌گذشتم که برایم با ارزش بود. درست همان حرفی پهلوان ابوالفضل می گفت: پهلوانی یعنی گذشتن از بهترین چیزهایی که دوست داری. وقتی پول را پرداخت کردم، حس کردم تمام سنگینی دنیا از روی شانه هایم برداشته شد. جالب این بود که همان روز کارهای پهلوان ابوالفضل هم در تهران درست شد. دیدم که وقتی نیتت خیر باشد، خداوند راه را باز می‌کند. بعد از آن، چند نفر دیگر هم که برای پهلوانی اقدام کرده بودند، مشکلاتشان حل شد. ما یاد گرفتیم که با خداوند معامله کنیم یعنی از بهترین چیزهایی که داریم بگذریم. ممکن است باغ یا ماشین داشته باشیم، اما وقتی پول آن را برای هدفی الهی خرج می‌کنیم، آرامشی می‌گیریم که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. وقتی مهندس در سال ۱۳۷۸ درمان شد، می‌توانست به دنبال زندگی خودش برود اما ماند تا بقیه را نجات بدهد. این همان عشق واقعی است. او دید که خانواده‌ های زیادی بر اثر مصرف مواد مخدر از هم پاشیدند به همین دلیل  تصمیم گرفت راه خودش را ادامه بدهد و به دیگران خدمت کند.

من در لژیون سردار یاد گرفتم که اگر یک نفر در مسیر درست حرکت کند می‌تواند یک خانواده و حتی چند نسل را نجات دهد. در خانواده‌ خودم دیدم که اعتیاد چگونه باعث فروپاشی شد. درست مثل جعبه‌ سیب یا اناری که یکی خراب شود، بقیه را هم خراب می‌کند. من در گذشته بدلیل مصرف مواد مخدر زندگی خوبی نداشتم و در حقیقیت فقط زنده بودم و زندگی نمی کردم و فکر می‌کردم زندگی خوب داشتن یعنی کارکردن و پول در آوردن، ولی در کنگره یاد گرفتم که که هر کاری در پرتو عشق و محبت معنا پیدا می کند. هر مبلغی که در کنگره پرداخت می‌کنیم، برای ساختن خودمان است. پول هایی که در کنگره جمع آوری می شود، صرف آموزش، ساختمان سازی و هزینه های جاری هر شعبه می‌شود.
وقتی پول پهلوانی را پرداخت کردم حس خاصی داشتم و این بهترین بخششی بود که در تمام عمرم انجام می دادم. بخشش برای رهایی و آرامش انسان‌ است، ما خیلی وقت‌ها پولمان را برای خانه، ماشین، سفر و چیزهای مادی خرج می‌کنیم، اما بخششی که برای آرامش روح و روان خودمان باشد خیلی ارزشمند است.در کنگره خدمت کردن نوعی عبادت است. عبادت یعنی کمک به انسان‌ها، وقتی کسی نیاز دارد و تو به او کمک می‌کنی همان لحظه در حال عبادت هستی. هر کس به اندازه توانش می‌تواند در جشن گلریزان شرکت کند. قرار نیست همه مبلغ زیادی بپردازند، مهم نیت است نه مبلغ، بعضی سردار، دنور و پهلوان می شوند. همه‌ی این‌ها بسته به ظرفیت و عشق انسان دارد. هدف ما از پهلوانی فقط کمک مالی نیست بلکه می خواهیم بخشش را یاد بگیریم، امروز جشن گلریزان می باشد بیایید همه با عشق و ایمان در این جشن شرکت کنیم تا در این حرکت الهی سهیم باشیم.
من مطمئنم هر کس در این مسیر قدم بگذارد، خداوند پاداش این کارش را به زندگی اش برمی‌گرداند. چون در واقع، این معامله با خداست.
عکاس: مسافر حسین لژیون یکم راهنما مسافر کاظم
تایپ: مسافر محمد لژیون پنجم راهنما مسافر علیرضا
ویراستار: مسافر جواد لژیون دوم راهنما مسافر مرتضی
ارسال خبر: مسافر علی لژیون یکم راهنما مسافر کاظم
مرزبان کشیک: پهلوان محترم مسافر احمد