دنور ایجنت همسفر وجیهه:
نردبانهایی است پنهان در جهان
پایه پایه تا عنان آسمان
دستاورد من از عضویت در لژیون سردار به دست آوردن زمان و فرصتی است برای به تماشا نشستن لطافت و مهر. دیدن و لمس لطافت در دستانی که به هر سختی چنگ میزدند تا زندگی خود را نگه دارند چیز کمی نیست. تلاقی نگاههایی که از چشمانی سرچشمه گرفتهاند که در چاه تاریک ناامیدی کمسو شده بودند؛ اما اینک نور میآفرینند شگفتانگیز است. در این لژیون راستقامتانی میبینم که خود وسط طوفان زندگیاند؛ اما آنقدر به رحمت ماوراء ایمان دارند که محکم و استوار دست به دست هم دادهاند تا ویرانهها را آباد کنند و باز میبینم مهربانانی که باوجود اینکه خود به ساحل امن رسیدهاند؛ اما آرام و قرار ندارند؛ چراکه از دلهای بیقرار آگاهند و آرامش خود را در قرار گرفتن آن دلهای بیقرار میدانند. کجا میتوان به تماشای چنین تصویری نشست؟! هم اشک است و هم لبخند، هم درد است و هم درمان. من نظارهگر بلندهمتانی هستم که در تلاشند تا آنچه در مکتب عشق از استاد خود آموختهاند را در سرزمین ظلمات جاری سازند و مرهمی باشند بر دلهای گداخته از رنج بیشمار. امید اینکه از سرودن آوای شکرگزاری با آنان بازنمانم.
پهلوان راهنما همسفر اسماء:
در سالی که گذشت، دستاورد من از عضویت در لژیون سردار خیلی زیاد بود. برکت مالی و معنوی سردار همیشه زیاد و قابل حس است. با عضو شدن در لژيون سردار چون با نیروهای منفی که قصد ربودن گوهر جان ما را دارند مبارزه میکنیم و به جهانی وصل میشویم که این جهان سرشار از آرامش، آسایش و حالخوش است. ما وقتی عمل سالم انجام میدهیم در همان لحظه تغییرات اتفاق میافتد و تأثیرش را میگذارد؛ اما تغییرات بعدی زمانی اتفاق میافتند که درجلسات ماهانه با هر بار مشارکت انگار درون خودت را شخم میزنی و اتفاقهای بیشتری در صور پنهان میافتد. آقای مهندس همیشه میفرمایند «همهچیز در اثر تکرار برای ما بهوجود میآید.» و عضویت سردار که هر سال تکرار میشود باعث ثروتمند شدن و غنی شدن ما میشود. یکی دیگر از دستاوردها این است که وقتی میبینم فرزندانم با عضویت در لژیون سردار این نور به آنها هم تابانده شده و الان حالشان خوب است هر لحظه برای این فرصتها شکرگزار خداوند هستم.
دنور مرزبان همسفر محبوبه:
در سالی که گذشت، دستاورد من از عضویت در لژیون سردار آموختن بخشش و پسانداز بود و برکتی که به واسطه این بخششها در زندگیم جاری شده بود. یاد گرفتم ذهنی ثروتمند داشته باشم؛ من که روزی تصور آن را هم نمیکردم که مجوز پهلوانی بگیرم توانستم ایمان بیاورم و به این باور برسم که میشود. در سال گذشته زیباییهایی را دیدم؛ همسفرانی که با درآمد کم ولی با قلبی بزرگ عضو لژیون سردار میشدند و با هربار شرکت در جلسات سردار میتوانستم حسهای خوبی را از آنها دریافت کنم. دیدم انسانهای بزرگی هستند که قدمهای کوتاه و بزرگ در حد توانشان برمیدارند و دنیا را جای زیباتری برای زندگی کردن میکنند. گرفتن این همه آموزش و دیدن این همه زیبایی برایم لذتبخش بود.
همسفر فرشته (ب):
در سالی که گذشت، دستاورد من از عضویت در لژیون سردار یاد گرفتن قدرت بخشش و پسانداز کردن بود.
همسفر طاهره:
در سالی که گذشت، دستاورد من از عضویت در لژیون سردار این بود که من مدت کوتاهی است عضو لژیون سردار هستم فقط خواستم یک حرکت درونی کوچک از بخشندگی را تجربه کنم و یک گوشه از لطف و این همه محبت کنگره را بتوانم جبران کنم و در دنیای درون به حال خوش و رشد و تغییر پذیری برسم.
همسفر مریم:
در سالی که گذشت، دستاورد من از عضویت در لژیون سردار نه تنها فرصتی بود برای یادگیری بخشندگی بیدریغ؛ بلکه دریچهای بود به سوی درک عمیقتر عشق واقعی به همنوع. این مسیر زیبا به من آموخت که با دلی باز و مهربان ببخشم، بی هیچ چشمداشتی و در خدمت به دیگران، آرامشی را یابم که هیچچیز دیگر نمیتواند جایگزینش شود. این تجربه، زندگیام را پرنورتر و پرمعناتر کرد و به من نشان داد که بخشندگی، زبان مشترک قلبهای پاک است.
همسفر فرشته (ر):
در سالی که گذشت دستاورد من از عضویت در لژیون سردار همان سفر من بود که از قهر به مهر، از ترس به شجاعت، از کفر به ایمان و از نفرت به طرف عشق باید حرکت کنم؛ یعنی باید عشق، محبت و بخشش داشته باشم؛ ولی اینبار بخشیدنم از سر شور و هیجان نیست، از روی آگاهی و بیداری است.
همسفر آرزو:
در سالی که گذشت، دستاورد من از عضویت در لژیون سردار این بود که بخشیدن و کمک به دیگران را آموختم و توانستم از این کار حس و حال خوبی را تجربه کنم، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که توفیق شرکت در لژیون سردار نصیب من شد، امیدوارم بتوانم خدمتگزار کنگره۶۰ باشم و با خدمت کردن ذرهای از لطف و محبتی که به خانواده من شده است را جبران کنم.
همسفر طیبه:
در سالی که گذشت، دستاورد من از عضویت در لژیون سردار این بود که بسیار آموختم، صبرکردن، بخشیدن، نظم و گذشت در تمام مراحل زندگی را فراگرفتم.
راهنمای تازهواردین همسفر اعظم:
در سالی که گذشت، دستاورد من از عضویت در لژیون سردار این بود که قبل از ورود به کنگره ما از نظر مالی وضع خیلیخوبی داشتیم و من هیچ وقت بیپولی را احساس نکرده بودم؛ ولی از وقتی که وارد کنگره شدم و عضو لژیون سردار شدم برکت لژیون سردار این بود که با کمترین پولی که داشتیم هر کاری را که باید انجام دادم و برنامهریزی را واقعا یاد گرفتم و همینطور با پول کم پسانداز کردم کاری که با پول زیاد هیچوقت نتوانسته بودم انجام بدهم. واقعاً خداوند یک برکت زیادی در زندگی ما قرار داده؛ اما با پول کمتری و زندگی بهتر؛ حتی روزهایی بوده که پول ناچیزی در کارت بوده؛ ولی به مو رسیده و پاره نشده، این برکت را از لژیون سردار حس میکنم.
ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما پهلوان همسفر اسماء (لژیون اول) نگهبان سایت
عکس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
287