دیدهبان محترم؛ مسافر بابک با آنتیایکس مصرفی تریاک، شیشه، کوکائین و حشیش وارد کنگره شدند، ۱۳ ماه و ۲۴ روز سفر کردند با راهنمایی راهنما مسافر محمد صادق، به روش DST با داروی OT، اکنون پانزده سال و چهار ماه است که با دستان پر مهر آقایمهندس آزاد و رها هستند، در ادامه سفر نیکوتین داشتند به راهنمایی آقایمهندس، به روش DST همراه با آدامس نیکوتین، اکنون سیزده سال است که با دستان پر مهر آقایمهندس، از دام نیکوتین آزاد و رها هستند.
اینک در باب دستورجلسه با دیدهبان محترم مسافر بابک، مصاحبهای ترتیب دادهایم که تقدیم نگاه شما مهربانان همیشه همراه مینمائیم.
به نظر شما به چه دلیل آقایمهندس؛ خواستار این هستند که امورات کنگره۶۰ توسط خود اعضا اداره شود؟
زمانیکه امورات یک مجموعه توسط اعضای همان مجموعه اداره میشود، تعهد و عِرقی که نسبت به اهداف آن دارند، قائدتاً عمیقتر و قویتر است در چنین شرایطی، فرد ارزش و اهمیت مکانی را که در آن حضور دارد بهتر درک میکند؛ اما زمانیکه از بیرون وارد یک مجموعه میشویم و قصد داریم برای تحقق اهداف آن تلاش کنیم، ممکن است خواستههای ما بیشتر جنبه غیرمعنوی داشته باشد، برای مثال؛ در کنگره۶۰ تمام افرادی که در بخشهای مختلف خدمت میکنند و چرخ این مجموعه را به حرکت درمیآورند، برگرفته از اعضای کنگره هستند و معمولاً در سفر دوم قرار دارند؛ چراکه خدمت برای افراد سفر اول به دلیل شرایط خاص آنها محدودتر است، بهنظر من، دو ویژگی مهم در این میان وجود دارد: نخست اینکه همه ما با تفکر کنگره آشنا هستیم و آن را با جان، گوشت، پوست و استخوان خود لمس کردیم؛ دوم اینکه با توجه به شناخت کنگره و تغییرات مثبتی که در زندگی ما حاصل شده، علاقهای عمیق در ما شکل گرفته که همین علاقه باعث شده با تمام توان تلاش کرده و نیز خود را وقف کنیم که مجموعه ما بتواند در مسیر رسیدن به اهداف انسانی و ارزشمند خود، به مقصد نهایی دست یابد.
طبق گفته آقایمهندس؛ زکات رهایی، خدمت کردن در کنگره است، علت اینکه دیدهبانان با وجود خدمات بسیار در لژیون مالی شرکت میکنند چیست؟
به نظر من خدمت مالی از بقیه خدمتها در کنگره جدا نیست، اگر ما ارکان یک خانواده را در نظر بگیریم، اتفاقاتی که بین آنها میافتد هیچ کدام جدا نیستند و همه اعضا برای رسیدن به اهداف خانواده از قبیل؛ خوشبختی، آرامش و رسیدن فرزندان به اهداف مشخص خود، وظایف را از هم جدا نمیکنند و همه برای رسیدن به آن اهداف تلاش خود را انجام میدهند، در کنگره نیز به همین صورت است و دیدهبانان از بقیه اعضا جدا نیستند، آقایمهندس؛ به عنوان بنیان گنگره۶۰ در لژیون مالی و هفته گلریزان نیز پیشقدم هستند، لازم به ذکر است که ایشان دوست ندارند که ارقام کمکهای ایشان جایی مطرح شود؛ اما با توجه به اطلاعاتی که من در جریان آن هستم، عددی که ایشان سالیانه پرداخت میکنند از مجموع اعدادی که تمام ما دیدهبانها به لژیون مالی پرداخت میکنیم بیشتر است، بنابراین زمانیکه آقایمهندس در کنگره الگوی ما هستند قاعدتاً شرکت در لژیون مالی کاره بسیار خاصی نیست و همانند دیگر خدمتها است، که در کنار آن، بخشندگی را فرا میگیریم و در ادامه هر چه به طرف جلو حرکت میکنیم بتوانیم بابت هر مسئله و اتفاقی وابسته به موضوعی نباشیم، زمانی که من به عنوان یک خدمتگزار در کنگره حاضر شوم و از توان مالی که دارم نهایت استفاده را ببرم و از پول خود بگذرم، قطعاً یاد میگیرم که از خواستههای دیگر خود بتوانم ببخشم و بگذرم.
برای ما بیان کنید؛ هدف اصلی از برگزاری گلریزان در کنگره۶۰ چیست و چگونه این عمل به درمان و رشد درونی اعضا کمک میکند؟
در گذشته تفکر من راجع به شرکت کردن در گلریزان کنگره۶۰ این بود که کمکهای اعضا فقط در راستای تحقق اهداف در درمان و آموزش هزینه میشود؛ اما در ادامه متوجه شدم که در هفته گلریزان به این آموزش میرسیم که چگونه به خود اهمیت داده و بتوانیم بخشش انجام دهیم، در کنگره۶۰ با حضور در جشن گلریزان آموزش میگیریم که چگونه از یک تعداد خواستههای خود بگذریم تا بتوانیم بخشش انجام دهیم، در قدم اول بایستی در نظر داشته باشیم که قبل از هر کسی ابتدا به خود ببخشیم به نحوی که اگر توانایی انجام این عمل را داشته باشم حتماً بخشش انجام دهم تا ابتدا خود به حال خوش رسیده و سپس در ادامه دیگر افراد هم بتوانند از این حال خوش بهرهمند شوند، در گذشته دیدگاه من راجع به خدمت در کنگره۶۰ این بود که با خدمت کردن من، حال دیگران نیز خوب میشود؛ اما امروز متوجه این شدم که خدمت کردن برای این است که ابتدا، خود به حال خوش رسیده و سپس این حال خوش را با دیگران به اشتراک بگذارم، این موضوع را میتوان در خدمت مالی در جشن گلریزان به خوبی حس نمود.
به نظر شما چگونه میتوان تفکر و پسانداز کردن اعضای یک نمایندگی را از سر خواست قلبی آنها برای شرکت در گلریزان بیدار نمود؟
بهنظر من، مهمترین افرادی که در نمایندگیهای کنگره۶۰ میتوانند تأثیرگذار باشند، راهنمایان هستند، آقایمهندس، تفکری عظیم و ناب را بهعنوان آموزشهای کنگره۶۰ در اختیار ما قرار دادهاند، ما هر هفته از سیدیهای ایشان همچون گنجی بیپایان بهرهمند میشویم؛ اما چه کسی این گنج را برای اعضا باز و بیان میکند و باعث میشود هر فرد بهاندازه ظرفیت خود از آن برداشت کند قائدتاً راهنمایان هستند، در واقع نقش راهنماها در اجرای یک فرهنگ به ویژه در هفته گلریزان از همه مهمتر است، آنها میتوانند تفکر اعضا را به سطحی برسانند که با استانداردهای کنگره هم راستا باشد، همانطور که خود آموزش دیدهایم، وظیفه داریم دیگران را نیز یاری کنیم تا درک کنند که در هفته گلریزان، ما در واقع به خود خدمت میکنیم، اگر تصور کنیم که با پرداخت هزینه یا کمک مالی، صرفاً به دیگران حال خوب میبخشیم، ممکن است این بخشش با اکراه یا حس منت همراه باشد و در نهایت، نهتنها حال خوبی پیدا نمیکنیم، بلکه احساس طلبکاری نیز در ما شکل میگیرد؛ اما اگر باور داشته باشیم که این هزینه برای حال خوب خود ما است، آنگاه میآموزیم که وابسته به چیزی نباشیم و از بندهایی که ما را نگه داشتهاند حتی مادیات رها شویم، چرا که این وابستگیها ممکن است مانع رشد ما شوند، هفته گلریزان فرصتی برای تمرین رهایی از این وابستگیها و تمرینی برای تمام زندگی است، همانگونه که آموزشهای کنگره۶۰ را در جلسات هفتگی تمرین میکنیم و در زندگی به کار میگیریم، هفته گلریزان نیز باید با همین نگاه و توسط راهنمایان اجرا شود تا در طول سال و در همه خدمتها، از آن بهرهمند شویم.
کلام پایانی:
بهترین آرزوها را دارم برای مسافران و همسفران عزیز استان اصفهان، نمایندگی سلمان فارسی، و برای تمامی اعضای کنگره۶۰؛ چرا که ما یک خانواده بزرگ هستیم، و حلقههای محبت میان ما شاید عمیقتر از پیوندهای محبتی است که با اعضای خانواده خود در خارج از کنگره داریم، با توجه به اینکه هفته گلریزان در پیش است، اجازه دهید مصاحبه را با موضوعی درباره گلریزان به پایان برسانیم، یکی از آموزشهای ارزشمند کنگره برای من این بوده که انسان، زمانی که میخواهد در گلریزان شرکت کند یا خدمتی انجام دهد، باید تمام توان خود را در این مسیر بگذارد، بهعنوان مثال؛ فردی در گلریزان شرکت کرده و مبلغ پانصد هزار تومان پرداخت میکند. این مبلغ، تمام توان مالی او در آن لحظه بوده است فرد دیگری توان پرداخت پنج میلیون تومان را دارد؛ اما تنها یک میلیون پرداخت میکند به عقیده من آن پانصد هزار تومان ارزشمندتر از یکمیلیون تومان است؛ چرا که تمام توان آن فرد بوده و با تمام وجودش در این خدمت شرکت کرده است، در نهایت، برداشت معنوی و احساسی که فرد اول از این مشارکت خواهد داشت، بهمراتب عمیقتر خواهد بود؛ زیرا همه توان خود را گذاشته و برداشت متفاوتتری خواهد داشت.
طراح سؤال: اعضای گروه مصاحبه
مصاحبهکننده: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون پانزدهم)
عکس: همسفر فریناز رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون سوم)
ویرایش: همسفر مینا رهجوی راهنما همسفر بهاره (لژیون پانزدهم)
ارسال: همسفر فریده رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون بیستوسوم)
همسفران نمایندگی سلمان فارسی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
213