چهارمین جلسه از دور هشتم جلسات لژیون سردار نمایندگی عمان سامانی شهرکرد، به استادی پهلوان محترم مسافر داریوش و نگهبانی دنور محترم مسافر حمزه و دبیری دنور محترم مسافر سامین با دستور جلسه «وادی نهم» در روز سهشنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۸/۱۳ رأس ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار نمود.
سلام، دوستان داریوش هستم، یک مسافر.

از نگهبان محترم جلسه سپاسگزارم که مسئولیت استادی و اداره لژیون را به من واگذار کردند تا خدمت کنم.
دستور جلسات کنگره۶۰ همگی بهصورت زنجیروار به یکدیگر متصلاند و هرکدام بخشی از علمی را به ما آموزش میدهند که برای داشتن یک زندگی آرام و سالم لازم است. در دستور جلسهی قبل دربارهی روش DST صحبت شد و یاد گرفتیم که درمان در سفر اول باید بهصورت تدریجی و آرامآرام انجام گیرد. من کاملاً به این موضوع معتقدم که تمام کارهای خوب و حتی کارهای اشتباهی که انجام میدهیم، با همین روش DST قابل انجام میشود.
وقتی میخواهیم کار مثبتی را انجام دهیم، باید آن را آرامآرام، مرحلهبهمرحله و با علم و آگاهی آغاز کنیم تا به نتیجهای مطلوب برسیم. حتی در زبان بدن نیز همین اصل برقرار است. بدن ما هم به روش DST عمل میکند؛ ما نمیتوانیم از بدنمان انتظار داشته باشیم که در یک هفته اعتیاد را درمان کند یا در یک ماه پنجاه کیلو وزن کم کند. همهچیز باید آرام و پلکانی اتفاق بیفتد.
در کنگره یاد گرفتیم که زبان بدن، در صور پنهان ماست؛ چیزی که در بیرون از کنگره جایگاهی ندارد، اما در کنگره به آن ایمان داریم.
کنگره تنها جایی است که به «صور پنهان» انسان باور دارد و آن را پرورش میدهد.
لژیون سردار نیز دقیقاً از همین روش DST پیروی میکند. ابتدا مرحله سرداری، سپس دنوری و در نهایت پهلوانی؛ همهی اینها پلههایی هستند که باید طی شوند.
بذر رهجوهای سفر اول در تاریکی کاشته میشود. در این مرحله بیشتر تمرکز بر اصلاح جسم است، اما در سفر دوم، این بذر جوانه میزند و رشد میکند.
در لژیون سردار، رهایی از فقر و کمبود اتفاق میافتد. زیرا انسان باید ابتدا از فقر نجات پیدا کند تا بتواند بخشنده شود. منِ داریوش باید یاد بگیرم ابتدا خودم را از فقر درون و بیرون رها کنم تا بتوانم ببخشم.
در وادی اول گفته میشود:
«با تفکر، ساختارها آغاز میگردد.»
یعنی ما باید بیاموزیم که به چه چیزهایی فکر کنیم و از چه افکاری دوری کنیم. با تفکر مثبت و هدفمند است که میتوانیم مسیرمان را پیدا کنیم.
یادم هست حدود پنج سال پیش، زمانی که برای اولین بار به نمایندگی عمان سامانی آمدم، فکر میکردم میتوانم در یک روز اعتیادم را درمان کنم. اما وقتی وارد کنگره شدم، تازه فهمیدم که واقعا چیزی از زندگی نمیدانم.
در همان روزهای اول، دو تجربه برایم ماندگار شد:
یکی اینکه وقتی به راهنمای تازهواردین، آقا حامد، گفتم «من خیلی باهوشم و سریع یاد میگیرم»، به من گفتند: «اگر واقعاً چیزی میفهمیدی، معتاد نمیشدی»
و همان جمله مسیر فکریام را تغییر داد.
دوم اینکه در جشن رهایی یکی از بچهها، پاکتی به دستم دادند تا هدیهای بدهم. هیچ پولی نداشتم، از پیرمردی که کنارم نشسته بود، ده هزار تومان قرض گرفتم و همان را در پاکت گذاشتم. اما همان لذت بخشیدن باعث شد مفهومی بزرگ را درک کنم؛ بخشش واقعی از دل انسان شروع میشود، نه از حساب بانکیاش.
اگر ما بتوانیم نیروی بخشش را در خود پرورش دهیم، به مرحلهای بزرگ از تکامل رسیدهایم.
پول دادن آسان است، اما درک و لمس حس بخشش کار دل است، نه دست.
در بیرون از کنگره، بسیاری از افراد فکر میکنند با داشتن پول خوشبخت میشوند، اما ما آموختیم که باید اول حالمان خوب باشد تا بتوانیم زندگی و درآمد خوبی داشته باشیم.
شروع لژیون سردار از مبلغی کم آغاز میشود (مثلاً شش میلیون تومان) و تا جایگاهی میرسد که فرد میبخشد، بدون اینکه نامش جایی ذکر شود؛ همان «نشان در بینشانی».
باید یاد بگیریم خدمتمان در سکوت و بدون انتظار دیده شدن باشد، چون خدمت با نیت دیده شدن، خدمت حقیقی نیست. اگر خدمت را خالصانه انجام دهیم، خداوند خودش ما را در دل دیگران بزرگ میکند.
در شهرهای مختلف شاهد انسانهای بزرگی بودهام که بیچشمداشت خدمت میکنند و این روحیه، نشانهی اتصال واقعی به منبع نیکی است.
ما باید مثل خداوند باشیم؛ کسی که دیده نمیشود، اما قدرت و رحمتش در همهجا آشکار است. اگر بتوانم وجود خودم را اصلاح کنم، آنگاه میتوانم به دیگران نیز کمک کنم تا اصلاح شوند. من اگر دروغ بگویم، نمیتوانم به فرزندم بگویم راستگو باش. اگر بخشنده نباشم، نمیتوانم دیگران را به بخشش دعوت کنم.
در ابتدا فکر میکردم با بخشیدن، خداوند فوراً چند برابر آن را به من بازمیگرداند؛ اما بعد فهمیدم پاداش اصلی در تغییر صفات درونی است، نه در حساب مالی.
همانطور که آقای مهندس میگویند:
«کسانی که در صراط مستقیم هستند، در خواب هم راه درست را میبینند»
پول دادن بدون تغییر صفت درونی، نتیجهای ندارد. من در لژیون سردار، همیشه گفتهام که کسانی که وارد این مسیر میشوند، چهرهشان تغییر میکند؛ آرامتر، متینتر و زیباتر میشوند. زیرا روحشان از درون رشد میکند.
بسیاری از ما ثروت داریم، اما ثروتمند نیستیم.
ثروت واقعی در بخشیدن است، نه در جمع کردن. امیدوارم که همه ما قدرت بخشش را درک کنیم و بتوانیم آنجایی که باید، از خود بگذریم و ببخشیم.
از شما سپاسگزارم که به صحبتهای من توجه کردید.


عکسبرداری: مسافر میلاد لژیون هشتم
نگارش: مسافر حامد لژیون بیستویکم
ویرایش و ارسال: مسافر حمید لژیون نوزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
171