English Version
This Site Is Available In English

برای افزایش نقطه تحمل خود احتیاج به دانایی داریم

برای افزایش نقطه تحمل خود احتیاج به دانایی داریم

جلسه ششم از دوره سوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره 60 نمایندگی صالحی۲ به استادی اسیستانت سایت همسفر لیلا، نگهبانی همسفر زهره و دبیری همسفر هاجر با دستور جلسه «وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا می‌شود.) و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه ۱۱ آبان‌ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۱۵ آغاز به کار کرد.


 

خلاصه سخنان استاد:

بسیار خرسندم که برای اولین بار در این نمایندگی حضور دارم. دستور جلسه در مورد وادی نهم می‌باشد. مدتی است که آقای مهندس تصمیم گرفتند که دستور جلسات هفتگی در لژیون سردار نیز کار شود. ابتدا انجام این عمل و هماهنگی کمی سخت بود؛ اما به مرور زمان با حرکت راه نمایان می‌شود و یاد می‌گیریم که دستور جلسات را به لژیون سردار ربط بدهیم. بسیاری از ما این تجربه را داشتیم که در ابتدای ورود به کنگره۶۰ حتی تحمل یک ساعت نشستن روی صندلی را نداشتیم.

چندین بار در طول جلسه از روی صندلی بلند می‌شدیم و به بیرون می‌رفتیم. این اعمال به دلیل آشفتگی درون و ذهنمان بود؛ ولی ذره‌ذره با آموزش‌هایی که گرفتیم بدون این‌که متوجه بشویم به راحتی روی یک صندلی نشستیم. وادی نهم می‌گوید: نقطه تحمل در موجودات هستی ثابت است. حیوانات نقطه تحمل بالایی در برابر گرما و سرما دارند؛ البته بسیاری از آن‌ها نقطه تحملشان نسبت به انسان بیشتر است. برای مثال: صدایی که یک مورچه تحمل می کند نسبت به ارتعاش صدایی که انسان تحمل می‌کند بسیار متفاوت است و باعث ناشنوایی او می‌شود. اگر حس بویایی سگ را انسان داشته باشد، بوی عرق تن فرد کناری خود را نمی‌تواند تحمل کند؛ بنابراین همه این شرایط خاص در موجودات قرار گرفته است.

خداوند موهبت و قدرت اعجاب‌انگیز اختیار را به انسان داده است. باعث می‌شود که نقطه تحمل با کسب کردن به دست آید. اگر نقطه تحمل من در زمینه‌ای کم است به این‌صورت نمی‌ماند. هرچند که خواسته قوی روی نقطه تحمل چه در جهت منفی و چه در جهت مثبت تأثیر دارد. می‌تواند رشد و تقویت پیدا کند. در قسمت منفی نیز می‌دانیم بسیار راحت بدون این‌که تلاشی کنیم نقطه تحمل افزایش می‌یابد. اگر در جمعی قرار بگیریم و بخواهیم نقطه تحمل خود را نسبت به غیبت افزایش دهیم کافی است شروع کنیم، حتی شنونده باشیم، اگر به خودمان بیاییم می‌فهمیم در این زمینه یک غیبت کننده قهاری شده‌ایم؛ ولی در قسمت مثبت کار ما سخت‌تر است.

برای افزایش نقطه تحمل خود احتیاج به دانایی داریم. همچنین به مثلث تجربه، آموزش و تفکر نیاز داریم تا ظرف وجودی خود را خالی نکنیم. اگر منیت را کاهش ندهم، درواقع دانایی و آموزش‌پذیری را افزایش ندادم. در این قسمت نمی‌توانم نقطه تحملم را بالا ببرم. این دستور جلسه به ظرف وجودی انسان بستگی دارد. ما به بهانه بخشندگی دور هم جمع شده‌ایم. خصلت‌هایی مانند انسانیت، محبت و بخشندگی داریم. این خصوصیات در بعضی انسان‌ها پررنگ‌تر است و تعدادی نیز موفق به کشف آنان نشدند، یعنی در وجود همه انسان‌ها قرار دارد؛ چون می‌دانیم قطره‌ای از وجود خداوند هستیم. حرکت در مسیر ضد ارزش‌ها، غبار و حجابی مانند خمر و یک پرده است. آن‌قدر درگیر مادیات، افکار منفی، استرس و اضطراب‌های روزمره شده‌ایم که یادمان رفته است به درون خود بازگردیم تا خصلت‌های ذاتی که خداوند در وجودمان قرار داده است؛ مانند بخشش، انسانیت و کمک به هم‌نوع خود را پیدا کنیم.

لژیون سردار به من این بخشندگی را یادآوری می‌کند. خواستار این نیست که به یک‌باره فرد بخشنده‌ای شوید، باید ذره‌ذره نقطه تحمل خود را افزایش دهید. زمانی‌که در سبد کنگره مبلغی را می‌اندازید به دنبال پاره‌ترین و کثیف‌ترین پول در کیف خود نباشید. نباید حتماٌ مبلغ بسیاری باشد؛ ولی تمیز، با عشق و از اعماق وجود باشد، پس از آن کمی ظرف وجودی خود را بزرگ‌تر کنید. آقای مهندس فرمودند: من یک پهلوان می‌خواهم. ۵۰۰ میلیون مبلغ بسیاری به نظر می‌رسید؛ اما پهلوانان آمدند. نزدیک به یک ماه است که از پهلوانان خانم در سایت مطلب می‌گذاریم که هیچ‌ کدام تکراری نیستند بسیار جای شکرگزاری دارد.

دانایی و قدرت خانم‌ها افزایش پیدا کرده است. قدرشناس باشیم. فلسفه گل‌ریزان این است که قدردانی کنیم از آنچه به دست آورده‌ایم. خودمان می‌دانیم چه بودیم و به کجا رسیده‌ایم. هیچ‌ شخصی جز خودمان نمی‌داند که به کجا رسیده‌ایم. روز اولی که به کنگره۶۰ آمدیم حاضر بودیم که تمام دارایی خود را بدهیم تا فقط یک شب خواب راحت داشته باشیم. گل‌ریزان بهانه‌ای است که به گذشته خود بازگردم تا بدانم از کجا به کجا رسیده‌ام؟ آن‌قدر حال خوب و آرامش دریافت کرده‌ام که فراموش کرده‌ام چه روزهایی را گذرانده‌ام. گل‌ریزان برایم مانند عید قربان است. من نفس خود را قربانی می‌کنم؛ حتی خواسته‌های معقولم را که این چراغ روشن باشد برای کسانی که مانند ۱۰ سال گذشته من هستند. برای انسان‌های بخشنده‌ای که ما را نمی‌شناسند و نسبت خونی ندارند؛ ولی چراغ نمایندگی‌ها را روشن کردند. با عشق از زمان و انرژی خود می‌گذرند و این در را برای ما باز می‌‌کنند. با آسودگی خاطر آموزش گرفتم. آموزش‌هایی که در هیچ مکانی به من داده نشده است. بهشت حقیقی را در درون خود تجربه کردم. قدردان باشیم و به کائنات این پیام را برسانیم که من لایق این رهایی هستم. من لایق آرامش در خانواده و قدرشناس هستم.

تایپیست: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر شهره (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر شهره (لژیون اول)
همسفران نمایندگی صالحی ۲

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .