به نام قدرت مطلق الله
سلام دوستان، علی هستم مسافر. با بیش از ۲۰ سال تخریب وارد کنگره شدم. روش درمان: DST، داروی درمان: OT، یازده ماه و هجده روز سفر کردم به کمک استاد عزیزم، آقای ارسلان مهدیزاده. یازده روز هم هست که با دستان پرمهر آقای مهندس حسین دژاکام از بند مواد آزاد و رها هستم.
برداشت بنده از وادی نهم، نقطه تحمل است که میتواند نقطه تحول هم در ما باشد. این سفر از انجام دادن کارهای کوچک روزانه آغاز میشود. در سالیان قبل، به پادشاهان وقت روزانه مقدار بسیار کمی زهر میخوراندند و هر روز مقدار آن را اندکی زیاد میکردند تا بدنشان به اندازهی مناسب برسد و اگر مورد سوءقصد قرار گرفتند، بدنشان مقاومت لازم را داشته باشد.
افسانهای هست که میگوید: زنی روستایی گوسالهای داشت و هر روز آن را بر روی شانههایش میانداخت و مسیری تا طویله میبرد. در مسیرش، جوانهی کوچکی از درختی سبز شده بود و او عادت داشت از روی آن بپرد. سالها بعد، گوساله تبدیل به گاوی فربه شد و درخت نیز رشد کرد، اما آن زن باز هم با گاوی بر دوش، از روی درخت میپرید.
مشخص است که در ابتدای حرکت در هر مسیری، باید سختی آغاز راه را به جان خرید. من از خردسالی اصلاً عادت نداشتم صبح زود از خواب بیدار شوم، ولی داروی زمان صبح باعث شد بیدار شوم و کمکم عادت کنم. الان بدون خوردن دارو هم در همان ساعت بیدار میشوم. شرکت در پارک، ورزش و استخر هم همینطور است. بعد از مدتی شرکت کردن، مسئولیت صبحانه به من سپرده شد.
در ابتدا والیبال بلد نبودم، ولی کمکم که نقطه تحملم بالا رفت، بهتر شدم و خدمت دبیری این رشته ورزشی را به دست آوردم. اکنون، بعد از سپری کردن سختیهای ابتدای راه، بسیار لذت میبرم از این حال خوشی که به آن رسیدهام و میدانم که این مسیر کمک بزرگی به بهبود درمان من و رسیدن به تعادل (هدف نهایی کنگره 60) کرده است.
مشکلات در همه مراحل زندگی پیش میآیند، اما تحول زمانی رخ میدهد که با پشت سر گذاشتن آنها رو به جلو حرکت کنیم. نیروها از کم شروع میشوند و به درجات بالاتر میرسند، آنگاه نقطه تحمل پدیدار میشود و بهشت واقعی در ذهن انسان به وجود میآید، زیرا میدانیم که این نیز میگذرد.
تایپ: مسافر محمدرضا لژیون سوم
عکس: مسافر مهدی لژیون پنجم
ارسال مطلب: مرزبان خبری مسافر رضا
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی پارک محتشم
- تعداد بازدید از این مطلب :
75