جلسه دهم از دوره هفدهم  کارگاه آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی زاگرس با استادی پهلوان همسفر رعنا، نگهبانی همسفر نرگس و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا بالاتر برسد، نقطه تحمل پیدا میکند)» در روز دوشنبه ۱۲ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ١۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
	
	خلاصه سخنان استاد:
	امیدوارم که حال همه شما دوستان خوب باشد. خیلی خوشحال هستم که در جمع شما دوستان با محبت قرار دارم این واقعا توفیق بود که من امروز اینجا و شما را از نزدیک ببینم. هرچند که این پیوند محبت در کنگره۶۰ به واسطه اعتیاد بین ما به وجود آمد.
	وادی نهم «وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود». این در واقع یک کلیدی است برای اینکه ما  در هر چیزی در زندگی نقطه تحملمان را آرام آرام بالا ببریم. اگر اعتیاد را نگاه کنیم؛ چرا میگوییم اعتیاد؟ چون سر کار ما با اعتیاد است. یک فرد مصرف کننده به فرض وقتی میخواهد در وهله اول هروئین مصرف کند. هیچ وقت پنج گرم مصرف نمیکند. چرا؟ چون نقطه تحملش در آن مقدار مصرف آنقدر بالا نیامده است، پس از مصرف کم شروع میکند. بعد از چند ماه که این مقدار جوابگوی جسم او نیست. مقدار مصرف را بالا میبرد دقیقاً مانند دوچرخه سواری که تا هنگامی که رکاب میزند دوچرخه راه میرود به محض اینکه از رکاب زدن دست بردارد به زمین میافتد؛ پس اینجا مسئله این است که ما در این جهان سکون نداریم یا باید بسازیم، یا تخریب کنیم. غیر از این راهی نیست یا بالا یا پایین است.
	هشت وادی را پشت سر گذاشتهایم؛ وادی اول یاد گرفتیم چگونه تفکر کنیم؟ در وادی بعدی یاد گرفتیم چگونه حرکت کنیم؟ و … . در وادی نهم یاد گرفتیم که برای ایجاد شدن نقطه تحمل در هر چیزی، نیرو باید اندکاندک باشد، مثل شخصی که میخواهد خوابش را تنظیم کند. در وهله اول طبیعتاً همه ما میدانیم که در یک هفته، دوهفته نمیتواند این کار را انجام دهد. در عرض شاید ۴ یا ۵ ماه با تغییر از صبح میتواند وعده خوابش را کمکم تنظیم کند. پیام وادی در واقع دارد آدرس میدهد به کسانی که  تفکرشان بیدار شده و میخواهند یک تحولی در خودشان ایجاد کنند، میخواهند تفکرشان رشد کند و در راستای تزکیه، پالایش، نیکی قدم بردارند؛ پس در واقع این پیام برای هر کسی نیست، برای کسی است که به خویشتن خویش و به خود توجه کرده و در واقع وارد یک دنیای جدیدی شده است. پس برای کسی که نمیداند چه خبر است و چه اتفاقی افتاده است واجب نیست که بخواهد از سخن به عمل حرکت کند.
	رفتار هر انسان و نوع عملش و روش زندگیش مشخص میکند  که در چه میزان و چه مرحلهای از آموزش و یادگیری قرار دارد. میگوید ضروری است که حرفهایت را به عمل تبدیل کنی، مثل کسی که میگوید میخواهم خدمت کنم، میخواهم خوب سفر کنم؛ ولی فقط به حرف است و انجام نمیدهد، میگوید این حرفها فایدهای ندارد تا زمانی که وارد عمل نشوید.
	«به زمین و سما توجه کنید». کلید انرژی انسان در توجه است، در واقع میگوید به صور آشکار و پنهان توجه کن. وقتی توجهمان را روی یک موضوع میگذاریم، بدون اینکه متوجه باشیم به صورت اتوماتیک این بده بستون با ذهن و حسمان انجام میشود. حس ما در واقع در جهتی کار میکند که ما به آن توجه داریم؛ برای همین است که میگویند، انسان هیزم آتش خود میشود. خدا که نمیخواهد کسی را بسوزاند، یک سری قوانین وجود دارد. پس میگوید به زمین و سما توجه کن؛ برای اینکه یک سری اطلاعات را دریافت کنی و در واقع این اطلاعات باعث و زمینه رشد تو میشود. وقتی توجهت را روی یک سری مسائل ارزشی مثل خدمت کردن، بخشیدن، شجاعت و … میگذاری در واقع خود را رشد و ارتقا میدهید.
	درادامه میگوید «با اندیشه ژرف خود به ماورا ایمان راسخ داشته باشید و بدانید که پاداش شما دست همیاری شما را خواهد داد». دوباره با کسانی صحبت میکند که تفکرشان رشد کرده است نه با کسانی که میگویند خدا نیست، مثل همان مورچهای که در کاخ سلیمان حرکت میکند و میگوید سلیمان نیست. میگوید (هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی). هر کاری که انجام دهید، خدمت، نیکی و آموزش بگیرید همه نتیجهاش به خودت برمیگردد، نتیجهاش حال خوش، آموزش بیشتر، پیشرفت معنوی، آسایش و آرامش میشود.
	«بذر نیکو یا دانه با ارزش به کار تا هم قوت کافی هم سایبانهایتان برافراشته شود».  دارد کلید میدهد و میگوید من زمان را به تو دادم که یک بذر نیکو بکاری؛ آن بذر نیکو میتواند همین بخشش و ایمان که در پرتو آن بخشش را انجام میدهیم باشد. پس خدمت به انسانها، کسب آگاهی و آموزش، کار درست انجام دادن، تزکیه و پالایش، اینها قوت کافی برای شما فراهم میکند. در وادی اشاره میکند که یک سری حکمتها و رحمتها شامل انسان میشود، دیدید بعضیها میگویند دست به خاک میزنند طلا میشود، در واقع همین است. «سایبانهایتان برافراشته شود»؛ یعنی در آرامش و آسایش قرار میگیرید و طبیعتاً میدانید که وعده خداوند دروغ نیست و هر کاری بکنیم نتیجهاش را خواهیم دید.
	«پس آن کنید که فرمان است»؛ یعنی در جهت فرمان حرکت کنید، دزدی نکنید، غیبت نکنید به طبیعت و گیاهان آسیب نزنید، بدخواه دیگران نباشید، خدمت کنید و در واقع هر چیزی که عقل را تایید میکند. چرا؟ چون میگوییم عقل پیامبر درون است. در ادامه راجع به انسان صحبت میکند میگوید وقتی که انسان خلق شد؛ یعنی این موجود صور پنهانش وجود داشته و در مقابل اختیار را به او دادیم و در مقابلش دو راه دیگر هم گذاشتیم، یکی راه ارزشی و تقوا و یکی راه فسخ و فجور است. پس انسان از روز ازل صور پنهانش بوده و وجود داشته است؛ ولی  اسمش متفاوت بوده است.
	جسم فیزیکی زمانی که خلق شد، تازه ماجرا از آنجا آغاز شد. حال ساکنین و مخلوقین که در سما وجود داشته اند و فرشتگان یا موجودات دیگر اعتراف میکنند به خداوند که شما خلقی را دارید به او اختیار میدهید که قرار است برود در زمین فساد، جنگ و خونریزی به وجود بیاورد و خداوند در پاسخ میگوید من میدانم آنچه شما نمیدانید.
	حال دیگری میگوید خداوند مگر ظلم و ستم را نمیبینید، پس چرا کسی جلوی آن را نمیگیرد؟  در واقع جواب این است که سیستم اینطوری طراحی شده است در واقع هستی جواب این مسئله را داده و این اختیار انسان است که مسیر خودش را خودش انتخاب کند. یکی انتخاب میکند هیتلر باشد کلی جنایت و جرم انجام دهد و یکی هم میشود مهندس دژاکام که خیر و برکت آن به همه میرسد. پس انتخاب مسیر نکته خیلی مهم است. انتخاب مسیر بر حسب آگاهی و خواستههای ما است، خواسته من این است که عضو لژیون سردار شوم بخصوص شما اعضای شعبه زاگرس اگر اشتباه نکنم قرار است، انشاالله ساخت و ساز ادامه پیدا کند و به امید خدا به منزل خود بروید و آنجا شروع به خدمت کنید.
	پس چه چیزی از این بهتر که با تمام توان و با تمام تلاش این کار را انجام دهید و انشاءالله هفته آینده که گلریزان در پیش رو داریم در این بخشش و این صفت ارزنده با تمام وجود و با دل با شوق  وبا اشتیاق بتوانید برای خودتان ثبت و ضبط کنید و مطمئنم که که برکت و رحمت و نعمتش به شما برمیگردد، حکمتش چیست؟ این که من در لژیون سردار هم گفتم همین که توان انجام خیلی از کارها به انسان داده میشود که باعث آن آقای مهندس است. توان انجام هر کاری را که شما فکر کنید را ایشان دارند؛ اما به وضوح میبینیم از مقالاتشان و از تمام مواردی که کاملا به ثبت و اثبات رسیده است، پس کسی که آگاهیش کم است میخواهد خیلی زود به خواستههایش برسد میرود سراغ آن مسیر ضد ارزشها؛ ولی کسی که آگاه باشد میرود بذر نیکو میکارد، حتی اگر فرصت هم به او داده شود، نمیرود کار اشتباهی انجام دهد.
	مسائلی که خیلی در این وادی مهم است این که اول باید بدانیم تا بتوانیم چه چیزی را باید اول بدانیم؟ باید اول بدانیم که با تفکر درست هر کاری را میتوانیم انجام دهیم هر ساختاری این که زمان بر باشد و سخت باشد میتوانیم بسازیم. شاید برای خیلیها پهلوان شدن یا نشان در بی نشانی جز محالات باشد و غیر ممکنها باشد؛ ولی چنین چیزی امکان پذیرهست کافی است در ذهنمان تصاویر پهلوان شدن، شال پهلوانی را یا نشانی در بی نشانی که اصلا نشانی ندارد را آرامآرام بسازیم و با همین قدمهای ساختن شروع کنیم به پس انداز کردن غیر ممکن است به این مسئله نرسیم.
	چون خودم یادم است سه سال پیش یکی از دوستانم در شعبه خواجوی اصفهان اولین فردی بود که پهلوان در اصفهان شد آن زمان گریه میکردم برای عضویت دنوری  و تازه عضو لژیون سردار شده بودم اصلاً فکرش را نمیکردم و میگفتم غیر ممکن است ۵۰ میلیون پول زیادی است  من کجا و ۵۰ میلیون کجا؟ خوب همه ما مشکلات داریم، مشکلات مالی داریم و نمیتوانیم بگوییم بدون مشکل هستیم. آقای مهندس که فرمودند: «پهلوانها لب مرزها هستند»؛ یعنی کسانی نیستند که مال زیادی دارند که بخواهند ببخشند، پس ما هم مثل شما هیچ فرقی نداریم فقط آن ساختار را ساختهایم و روز به روز به آن فکر کردهایم و این فکر هم قطعاً پشتوانه قبلی داشته است و وقتی انسان میآید و میگوید میخواهم پهلوان شوم باید نگاه کند ببیند از قبل ساختار آن را ساخته یا خیر؟ حال اگر این ساختار کج ساخته شده باشد وسط راه فرو میریزد دویست میلیون میدهد و مابقی را نمیتواند پرداخت کند و خدمت را پس میگیرد، چون نتوانسته ساختار را به طور کامل بسازد پس خیلی مهم است که ما از همان ابتدای سال شروع کنیم و برای فصل جدید پسانداز کنیم.
	هر خانمی پساندازی دارد پس خانمها میتوانند پس انداز کنند و عشق و علاقهای هم که به طلا و جواهرات داریم چقدر خوب است این پساندازها را ذرهذره شروع کنیم و آقای مهندس هم خودشان در سیدی «طلا» فرمودند: «طلا بگیرید» پس اینها پشتوانه است و اگر از قبل ساختار آن را نساخته باشیم یا پس اندازی نداشته باشیم نمیتوانیم عضویت لژیون سردار، دنوری و نه پهلوانی را بدست آورد، شاید در زمان گلریزان بگویم امسال میخواهم عضو لژیون سردار شوم و در ادامه چطور میخواهم پرداختی را انجام دهم؟ پس مسئله این است که از قبل باید شروع به حرکت کنم و خوب پس انداز کنم و در مقابل القائات منفی بایستم وقتی پرداخت و بخشش را انجام میدهیم غیر ممکن است که نیروهای منفی به سراغ ما نیایند  فرزندمان مریض میشود یا ماشینمان خراب میشود و هزار مشکل دیگر که ما نتوانیم آن پرداختی را انجام دهیم. اگر شما ساختار را از قبل انجام داده باشید غیر ممکن است این کار و بخشش را انجام ندهید.
	موضوع بعدی که در وادی بیان شد ضد ارزشها بود که نمیشود به صورت تک شاخهای حل کرد چرا؟ چون قوانین اضداد این گونه است ما فضایی را نمیبینیم که به طور آنی هم روشن باشد هم تاریک و انسانی را پیدا نمیکنیم که به طور آنی هم ترسو باشد و هم شجاع  و در قسمت آخر وادی در مورد نقطه تحمل صحبت کرده که کسب کردنی است اگر کسی را میبینید که نقطه تحمل بالایی دارد این مادرزادی نیست  و در جهان دیگر ساخته شده و همراه خودش آورده است، پس خیلی مهم است که ما از زمان به طور مناسب استفاده کنیم.
	
	مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر شهرزاد       
	عکس: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
	تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) همسفر زهرا رهجوی راهنما سمیه (لژیون ششم)
	ویراستاری و ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم ) نگهبان سایت
	همسفران نمایندگی زاگرس
	 
                                
                                    
                                    
                                        - تعداد بازدید از این مطلب :
                                        82