دهمین جلسه از دوره ششم کارگاهای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی مرزبان محترم مسافرعلیرضا، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافرمیثم با دستور «وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا برسد نقطه تحمل پیدا می شود »روزیکشنبه 11 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان علیرضا هستم، مسافر. از نگهبان و دبیر محترم تشکر می کنم که به من این فرصت را دادند تا بتوانم خدمت کنم و از شما دوستان آموزش بگیرم . اساتید می گویند دستور جلسه در دوحالت به افراد می رسد، حالت اول که بیشتر ازهمه است، فرد در آن موضوع ضعف دارد و قرار است از این دستورجلسه آموزش بگیرد . حالت دوم هم در آن قضیه تسلط دارند آموزش بدهند من فکر می کنم جزو دسته اول هستم.
در واقع من مصرف کننده یکی از نقاط ضعفی که داشتم حتی زمان مصرف همین موضوع نقطه تحمل بود. نقطه تحمل را وقتی آقای مهندس برایمان باز کردند در کتاب ۱۴ وادی در وادی نهم ما متوجه شدیم که این نقطه تحمل همان نقطهای است که ازحالت طبیعی خارج میشویم و به نقطه آشوب می رسیم ،یعنی نمیتوانیم خودمان راکنترل کنیم و مطالب زیادی در وادی است که سر لژیونها کارشده است. در نفطه آشوب زمانی که شما یک لیوان سرد را یک باره آب داغ می ریزید لیوان شکسته می شود، برای همه این تجربه بوده، یا طرف مثلاً یک چیز سرد می خورد یک باره آب داغ می خورد دندانش می ترکد.
در انسانها نقطه تحمل دوتا وجهه دارد یک سمت مثبت است و یک سمت منفی، درسمت منفی من مصرف کننده زمانی که پای بساط مینشستم اولین باری که تریاک کشیدم فکر می کنم ۵ الی ۶ دود بود. خیلی حس خوبی به من دست می داد احساس می کردم روی ابرها هستم، کم کم به مرور زمان اضافه شد، که یک مقطعی که از دانشجویی جدا شدم و آمدم در مرحله زندگی متاهلی مواد را قطع کردم و دوباره سال ۸۰ بصورت روزانه شروع کردم، دراصفهان می گفتند : یک تیغ ، یک تیغ را می گرفتم یک ماه مصرف می کردم ، من مصرف کننده چطور رسیدم به ۵ گرم شیره کشیدنی و حداقل ۵ سی سی OT خوراکی تازه جواب هم نمی داد به خاطر اینکه نقطه تحمل من نسبت به مواد رفته بود بالا و اضافه تر هم مصرف می کردم. این جلوه نقطه تحمل در ضد ارزشی ها است. کسی که سارق است، روز اول از یک تخم مرغ شروع می کند ، و بعد می شود شتر دزد.
در سمت نقطه ارزشی هم ما می توانیم نقطه تحمل مان را ببریم بالاتر در سفر دوم این قضیه بسیار کمک کننده است. برای بالابردن نقطه تحمل هم به یکباره نمی شود کاری انجام داد، به مرور زمان باید آن کار را تکرار کرد ، اگر امروز نسبت به دیروزت یک پله بالاتر است، بدان مسیرت درست است باید این مسیر به مرور کم کم طی بشود و با گذشت زمان و تکرار این مطلب بتوانید این نقطه را بالا ببرید و به جایی برسید که با سکوت طرف مقابل را به آرامش دعوت کنید.

انسان تنها موجودی است که اختیار دارد دوتا نیروی روح و جن در وجود آن هستند که با نفس ما می شود نفس واحده و ما به واسطه روح آموزش می بینیم و می توانیم تصمیم بگیریم به سمت ارزش ها و به سمت درستی ها و نیکی ها حرکت کنیم ، همانطور که القای نیروی جن خیلی وقت ها به ما القا می کند که ما بخواهیم سمتی برویم که بعدا برایمان پشیمانی بیاورد . زمانی که من وارد کنگره شدم و سیستم ایکس من درمان شد و این غدد درون ریز من آمد این ها را بالانس کرد وقتی بیان ژن های من عوض شد، و شروع به دستورات درست صادر کردن به انواع اقسام قسمت های بدن من. تازه متوجه شدم که به تعادل رسیده ام و یک اتفاقی دارد می افتد من بر اساس تصمیم شخصی و عقلی خودم دارم این تصمیم را می گیرم و انجام می دهم، پس برای بالا بردن نقطه تحمل اینجا داریم سیستم جسمی خودمان را درمان می کنیم و با درمان سیستم جسمی خودمان یعنی درمان سیستم ایکس که خیلی چیز با ارزشی است .
سیستم درونی و جسمی بدن من به یک نقطه ای می رسد که بالانس می شود و حالا بعد از بالانس شدن، با وضعیت جسمی من آموزش می بیند حال که دارم با عقل خودم تصمیم می گیرم و با عقل خودم به چه صورت کار را جمع و جور کنم ، این نیازمند تمرین است که به مرور بتوانیم این موضوع نقطه تحمل را افزایش بدهیم یکی این است که ما خودمان سعی می کنیم کارهایمان را درست انجام بدهیم، یکی دیگر این است که ما با یک سری کار هایی که می دانیم ارزشی است بیایم این سطح را بیشتر افزایش دهیم ،مثلا یکی از فرصت هایی که برای ما وجود دارد بخشش است یک شخص نیازمند به من مراجعه می کند دست در جیب خود کنم یک مقدار از خودم ببخشم، یک جایی می رسد که آدم مجبور است وقت بگذارد برای یک سری افراد، بخشیدن پول و بخشیدن ثروت بهترین مکان همینجا است اگر من پولم را ببرم بدهم به خانواده ای که واقعا مستمندند و به واسطه اعتیاد آن پدر، خانواده حال شان خراب است با دادن آن پول فقط چند روز از اموراتشان می گذرد، ولی بخشش من درکنگره باعث می شود امثال آن شخص درمان شوند و خود اموراتشان را سپری کنند. ممنون از اینکه به صحبت های من گوش کردید.
تایپ: مسافرابراهیم «لژیون دوم» و همسفر میثم «لژیون اول»
ویرایش، تنظیم و ارسال: مسافر علی «لژیون اول»
- تعداد بازدید از این مطلب :
47