هفتمین جلسه از دوره سوم لژیون سردار خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی ارکیده کرمان، با استادی راهنما مسافر آسیه، نگهبانی مسافر فاطمه و دبیری مسافر اعظم، با دستور جلسهی «DST و OT» روز چهارشنبه ۷ آبانماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۰:۱۵ آغاز به کار نمود.
	سخنان استاد:
	سلام دوستان، آسیه هستم، یک مسافر.
	از خداوند بزرگ سپاسگزارم که توفیق حضور در این جمع را داشتم. همچنین از نگهبان لژیون سردار خانم فاطمه، ایجنت محترم شعبه خانم رمله و گروه مرزبانی تشکر میکنم که اجازه دادند امروز در جایگاه استادی لژیون سردار خدمت کنم. واقعاً لژیون سردار و نزدیک شدن به جشن گلریزان حس و حال عجیبی دارد؛ مثل فرا رسیدن عید است که تلاش میکنیم همه چیز منظم و مرتب باشد. امیدوارم بتوانیم بهترین برداشت را از لژیون سردار داشته باشیم و ذرهای از آنچه کنگره برای ما انجام داده است را جبران کنیم.
	دستور جلسهی این هفته دربارهی OT و روش DST و ارتباط آن با لژیون سردار است. بسیار خوب است که این دستور جلسه پیش از گلریزان برگزار میشود، چراکه جشن گلریزان نزدیک است و اگر اشتباه نکنم، دو هفتهی دیگر برگزار خواهد شد. جشن گلریزان جزو مهمترین دستور جلسات کنگره است و برای تازهواردین، هرکدام از این دستور جلسات بهنوبهی خود ارزشمند است. روش کار کنگره، DST است. همانطور که آقای مهندس فرمودهاند: علمی که در کنگره است و بهوسیلهی آن درمان صورت میگیرد، همان روش DST است. شاید پیش از کنگره، در همهجا میشد شربت تریاک را تهیه کرد، و حتی امروز نیز در کلینیکها، عطاریها و داروخانهها یافت میشود، اما بدون روشی که آقای مهندس ۲۷ سال پیش ابداع کردند، درمانی صورت نمیگیرد.
	وقتی آقای مهندس قصد ترک داشتند، در فکر درمان قطعی اعتیاد نبودند. آن زمان نه میخواستند درمان شوند و نه تصمیمی برای کمک به دیگران داشتند؛ اما با حرکت، راه نمایان شد و امروز میبینیم که هم خودشان با کاهش ضریب ۰.۸، هم توانستند درمان شوند و هم به کمک هزاران انسان آمدهاند. همیشه در ذهن خود یادآوری میکنم که اگر آقای مهندس فقط خودشان درمان میشدند و بعد از آن به زندگی شخصی میپرداختند، ما امروز کجا بودیم و چه بر سر ما میآمد؟ تکتک ما مسیرهای سختی را پشت سر گذاشتهایم. اگرچه درمان شدهایم، اما هنوز هم مشکلاتی داریم که ریشه در تخریبهای گذشته دارد و اکنون در حال بازپرداخت آن هستیم. بسیاری از اتفاقات تقدیر الهی است، اما بخش زیادی از سختیها، نتیجهی انتخابهای خود ماست.
	در کنگره یاد گرفتم باید با عقل حرکت کنم، نه احساس. روش DST چیزهای زیادی به من آموخت. درمان در کنگره دیگر چیزی نیست، چنانکه آقای مهندس بارها فرمودهاند: پروندهی اعتیاد در کنگره بسته شده است. امروز هرکسی بخواهد درمان شود، با علم کنگره و روش DST بهراحتی درمان میشود، زیرا این علم، ثابتشده و مؤثر است.
	در لایو روز چهارشنبه، آقای مهندس میزبان آقای بابک لطفی، دیدهبان محترم بخش OT و خدمتگزاران این بخش بودند. زمانی که آمار رهاییها اعلام شد، اشک از چشمانم جاری شد. واقعاً کسانی که در OT خدمت میکنند، در پشت صحنه و بیهیاهو کار میکنند. به جناب لطفی و تمام خدمتگزاران OT خدا قوت میگویم و امیدوارم برکت این خدمت در زندگیشان جاری باشد. همیشه میگویم: یک نفر که درمان میشود، تنها یک نفر نیست، بلکه یک خانواده است. چنانکه آقای مهندس فرمودهاند: یک نفر از اعضای خانواده که اعتیاد داشته باشد، برای یک طایفه کافی است.
	در ارتباط OT و DST با لژیون سردار، باید بگویم من با این روش زنده شدم و امروز میتوانم با آن بسیاری از مسائل زندگیام را حل کنم. نمیشود یکباره تخریبهای سالیان گذشته را جبران کرد. شاید لازم باشد سالها تاوان بدهم؛ پس باید ببخشم، صبور باشم و از سختیها عبور کنم. لژیون سردار به من یادآوری میکند که بخشش و گذشت، مسیر رشد و رهایی است.
	در پاسخ به رهجویانی که هنگام کم کردن پلهها گله میکنند، میگویم: قرار است چه چیزی بهدست آوری؟ به آخر سفر و نتیجهی درخشان آن فکر کن. کسانی که تحمل کردند و رها شدند، الگوهای واقعی ما هستند. وقتی در مشارکتها میگویم باید قدردان کنگره بود، تنها در کلام کافی نیست؛ باید این قدردانی را در عمل نشان داد. شرکت در لژیون سردار فقط برای ثروتمندان نیست. پهلوانان بسیاری را دیدهایم که در شرایط سخت مالی، با عشق بخشیدهاند. در کنگره، مواد از ما گرفته شد و در مقابل، OT به ما داده شد. سپس آرامآرام آن را کم کردیم تا در نهایت، حس ناب رهایی را تجربه کردیم. لژیون سردار نیز همین مسیر را دارد؛ بخشش، گذشت و رسیدن به آرامش.
	تنها چیزی که از این دنیا با خود میتوانم ببرم، خدمت کردن است، بهویژه خدمت در کنگره؛ جایی که زندگی دوباره به ما بخشیده شد. نزدیک گلریزان است؛ باید حرف را به عمل تبدیل کنیم و بیندیشیم چقدر میتوانیم پرداخت کنیم. گاهی میبینم برخی هنگام چرخاندن سبد، نهتنها پولی نمیاندازند، بلکه حتی سبد را نمیگیرند؛ این رفتار درست نیست. باید همیشه به یاد داشته باشیم که هر جلسه سهمی برای سبد کنار بگذاریم. البته کنگره نیازی به پول من ندارد، چون بسیار ثروتمند است، اما این پرداخت برای رشد روحی من است.
	بخشیدن آسان نیست، دل و جرأت میخواهد؛ حتی اگر از ثروت فراوانت تنها دهمیلیارد ببخشی. همیشه وقتی تصمیم میگیرم سردار یا دنور شوم، در بدترین شرایط مالی قرار میگیرم؛ نیروهای بازدارنده فوراً سراغم میآیند، اما میدانم این طبیعی است. شنیدهام فردی از مشهد، ده میلیارد تومان به حساب کنگره واریز کرده است. این کار، قلبی بزرگ میخواهد و نشان از درک عمیق او از نعمت کنگره دارد. اما سؤال من از خودم این است: آیا من هم میتوانم چنین کنم؟ وقتی هنوز برای حمایت از سبد اقدامی نکردهام، چگونه میتوانم ادعا کنم سردارم؟
	بهعنوان راهنما میگویم: کرمانیها هنوز در خواب غفلتاند و باید بیدار شوند. رهجویانم میپرسند: از کجا بفهمیم سردار کیست؟ میگویم: شرکت کن، کمک کن، آنگاه خواهی فهمید.
	لژیون سردار کرمان باید بسیار فعالتر باشد. دیروز آقای مهندس فرمودند دو شعبه در آستانهی بسته شدن بودهاند اما به آنها فرصت داده شده است. نگذارید چنین اتفاقی برای کرمان بیفتد. شعبهی ما تازه راهاندازی شده و تکتک ما مسئولیم. پیش از کنگره حاضر بودیم تمام زندگیمان را بدهیم تا یک روز حالمان خوب شود، حال که درمان شدهایم باید قدردان باشیم و تلاش کنیم تا ذرهای از این آرامش را جبران کنیم. باید شعبهی خود را حمایت کنیم، چراکه آقای مهندس فرمودند کرمان نیاز دارد تا شعبهی دیگری داشته باشد.
	پس مسئولیت ما سنگین است؛ باید هم از نظر مالی و هم معنوی رشد کنیم. امیدوارم امسال جشن گلریزان پرباری داشته باشیم و آنچه از کنگره دریافت کردهایم را با عمل جبران کنیم. کسی که پهلوان میشود، مایهی افتخار است؛ چون دل و اندیشهی بخشیدن دارد. مطمئنم روزی با شال پهلوانی به کرمان میآیم و استاد جلسهی سردار میشوم. در پایان آرزو میکنم تکتک شما اعضای ارکیدهی کرمان عضو لژیون سردار شوید و دنورها و پهلوانهای بسیاری از میان شما برخیزند.
	مشارکت اسیستانت محترم لژیون سردار، مسافر پريسا:
	سلام دوستان، پریسا هستم، یک مسافر.
	در مورد دستور جلسه اگر بخواهم صحبت کنم، ابتدا به «صورتمسئلهی اعتیاد» اشاره میکنم؛ مسئلهای که در سراسر دنیا ناشناخته بود و فقط بهواسطهی آقای مهندس کشف شد. در لژیون، سعی میکنم بهزبان ساده توضیح دهم تا رهجویان درک درستی از بیماری اعتیاد و روش DST پیدا کنند. در جسم ما سیستمی به نام سیستم ایکس وجود دارد. فرض کنید این سیستم ۲۰ یا ۳۰ جام دارد که هرکدام حاوی مخدرهای طبیعی بدن مانند دینورفین و انکفالین است. در حالت طبیعی، میزان این مواد صددرصد است، اما در اثر مصرف مواد بیرونی، الکل، قرص، ضد ارزشها و افکار منفی، این جامها تخلیه میشوند و شاید به ۱۰ یا ۲۰ درصد برسند. تنها دارویی که میتواند این جامها را دوباره پر کند، OT است، زیرا ساختاری مشابه مواد طبیعی درون بدن دارد.
	اگر به گذشتهام برگردم، روزهایی بود که با دو فرزند کوچک، هر راهی را برای نجات خود و همسرم امتحان کردم؛ از کمپ گرفته تا NA، سمزدایی، سقوط آزاد و حتی داروهای عطاری. اما امروز از صمیم قلب خدا را شاکرم برای وجود پرخیر و برکت آقای مهندس، که با کشف روش DST، همسر و زندگی مرا نجات دادند. آقای مهندس میفرمایند اعتیاد را نمیتوان با زور و شلاق درمان کرد. در کمپها افراد را آزار میدهند و گاه اتفاقات تلخی برای دختران جوان رخ میدهد. اما در کنگره، حتی در همان ورود نخست، نام «معتاد» از ما گرفته میشود و ما را «مسافر» خطاب میکنند. به ما احترام میگذارند و همین باعث میشود برای خودمان ارزش قائل شویم.
	به گذشته نگاه میکنم؛ زمانی که شعبهی خانمهای مسافر در کرمان تازه تأسیس شده بود، هرکدام از خانمها در چه شرایطی بودند؟ دکتر امین در سیدی «خانواده ۱ و ۲» میفرمایند: انسان مانند درخت است و خانواده ریشههای آن هستند. وقتی پدر یا مادر مصرفکننده باشد، چه الگویی برای فرزندانش است؟ به یاد دارم روزی به همسرم گفتم کارنامهی دخترم را از مدرسه بگیرد؛ اما او حتی نمیدانست دخترمان در چه پایهای تحصیل میکند! مدیر مدرسه گفته بود دختر شما سه سال است از این مدرسه رفته است!
	فرد مصرفکننده نه طلوع را میبیند و نه غروب را. در کنگره یاد گرفتیم خانواده بیشترین آسیب را میبیند. مثل رانندهای مست که در جاده چالوس در حال رانندگی است و خانوادهاش هزار بار در مسیر مرگ و زندگی قرار میگیرند. اما امروز، سردر کنگره نوشته شده است «جمعیت احیای انسانی کنگره ۶۰»
	یعنی انسان در این مکان احیا میشود. من شش سال پیش فقط منتظر بودم کسی به من یک جملهی امید بدهد. امروز روی پای خود ایستادهام و آرزو دارم با دسترنج خودم عضو لژیون سردار، دنور یا پهلوان شوم و قدردان این حال خوش باشم. ما نمیگوییم همه باید پهلوان شوند، اما هرکس در خانهی خود میتواند پهلوان باشد. اگر کسی از ۱۰ میلیاردش میگذرد، من هم میتوانم از ۶ میلیونم بگذرم.
	استاد جلسه، خانم آسیه، فرمودند نزدیک گلریزان است و باید هرکس درون خود را بررسی کند. آقای مهندس سی سال از عمر و جوانیشان را صرف خدمت کردهاند و هنوز میگویند «من به کنگره بدهکارم». پس ما چه باید بگوییم؟ انفاق آن نیست که از وسایل اضافیام ببخشم، بلکه زمانی است که با وجود نیاز، باز هم ببخشم. پسرم همیشه میگوید: «مامان چرا در خانه نیستی؟» به او میگویم: «تو مادرت را به فرزند دیگری میبخشی؛اگر من خدمت کنم، فرزند دیگری مانند تو خوشحال میشود.»
	در کشور فقط ۹ یا ۱۰ شهر برای خانمهای مسافر شعبه دارند. اگر در قم یا شیراز بودیم باید هر هفته با سختی به تهران میرفتیم، اما امروز کنگره در شهر ماست و این نعمتی بزرگ است. چند روز پیش به خانم سعیده، مرزبان شعبه گفتم: خانمها در خدمت و حضور ضعیف هستند. بعضی فقط میخواهند درمان شوند و بعد از رهایی میروند. اگر خانم آسیه درمان میشد و میرفت، من امروز کجا بودم؟ شما نیز باید دستبهدست هم دهید، از حاشیهها دوری کنید و هر خدمتی که دارید، به بهترین شکل انجام دهید. بین خدمت و خیانت تنها یک مو فاصله است.
	هر ماه گزارش شعب برای آقای مهندس خوانده میشود. من بهعنوان اسیستانت در جلسات حضور دارم و گاه میبینم ایشان متأثر میشوند و میفرمایند خانمهای مسافر هر کاری بخواهند میتوانند انجام دهند، چون خانواده در دست آنهاست. اما وقتی از برخی میپرسیم چرا عضو لژیون سردار نمیشوی، میگویند: همسرم اجازه نمیدهد! آن زمان که برای مواد روزی یک میلیون تومان خرج میکردی، اجازه داشتی، حال برای کمک به کنگره اجازه نداری؟
	درست است که کنگره رایگان است، اما افرادی در پشت صحنه از شهرهای دیگر حمایت میکنند. شما باید آنقدر قوی باشید که آقای مهندس بخواهد برایتان شعبهی جدید تأسیس کند. وقتی گزارش لژیون سردار کرمان را برای آقای مهندس میخوانم، اگر تعداد کم باشد واقعاً ناراحت میشوم و با خود میگویم شاید کوتاهی از من بوده است. در آخر میگویم؛ اگر از مال خود برای خدمت به همدردانم نبخشم، زندگی خودش آن را از من میگیرد؛ شاید بهصورت بیماری، حادثه یا هزینهای دیگر.
	تایپ: مسافر اعظم، لژیون اول نمایندگی ارکیده کرمان
	ویرایش: مسافر فرزانه، لژیون چهارم نمایندگی ارکیده کرمان
	بازبینی و ارسال: همسفر سولماز
                                
                                    
                                    
                                        - تعداد بازدید از این مطلب :
                                        97