English Version
This Site Is Available In English

پیام برای کسانی که به دنیای تازه قدم نهاده‌اند

پیام برای کسانی که به دنیای تازه قدم نهاده‌اند

جلسه دوم از دوره چهل و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ با استادی مسافر اسماعیل، نگهبانی مسافر فرهاد و دبیری مسافر محمود با دستور جلسه 《وادی نهم، وقتی نیروی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود 》دوشنبه ۱۲/آبان ماه/۱۴۰۴ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر. از نگهبان و راهنمای عزیزم آقا فرشاد سپاسگزارم که اجازه دادند این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم. در ابتدای وادی نهم یک پیام هست و من از آن خوشم می‌آید و می‌خواهم اینجا برای شما بخوانم؛ وقتی نیرویی از کم شروع می‌شود و به درجه بالا و بالاتر می‌رسد نقطه تحمل پیدا می‌کند. پیام برای کسانی که به دنیای تازه قدم نهادند و به خویشتن خویش توجه نمودند. بر شما واجب و ضروری است که از سخن به نقطه عمل حرکت کنید و به زمین و سما توجه کنید. با اندیشه ژرف خود به رحمت ماورا ایمان راسخ داشته باشید و بدانید پاداش شما دست همیاری شما را خواهد داد. آنگاه بذر نیکو بکار و یا تخم یا دانه با ارزش، هم قوت کافی خواهید داشت و هم سایبان‌هایتان برافراشته خواهد شد. پس آن کنید که فرمان است.
خیلی جالب است هر بار که این پیام را می‌خوانم  مفهوم تازه‌ای برایم دارد و هرگز برایم کهنه نمی‌شود. این وادی می‌خواهد به من بفهماند که برای دوری از ضد ارزش‌ها به هر حال باید شروع کرد. شاید برداشتن نخستین گام کمی سخت باشد اما به هر حال باید از یک جا شروع کرد. من نفسم را برای مدت زیادی افسارگسیخته رها کرده بودم و هرچه را که آن نفس می‌گفت انجام می‌دادم و نه نمی‌گفتم و این نفس از یک نهال کوچک به یک درخت تنومند و بزرگ تبدیل شده بود. نباید یک گوشه نشست و دست روی دست گذاشت، باید برای مهار این نفس ذره ذره شروع به حرکت کرد.
برای نمونه اگر بخواهم مثالی بیاورم؛ در لژیون ما گاهی بچه‌ها شیرینی می‌آورند و هر وقت این شیرینی را به من تعارف می‌کنند چند تا از شیرینی‌ها برمی‌دارم و این کار را به دستور نفسم انجام می‌دهم. حتی نفسم به من می‌گوید که چند تا بیشتر بردارم!!. حالا من دو راه در پیش دارم یا به همین منوال ادامه دهم و دستورات نفس را اجرا کنم و یا به خودم یک نهیب بزنم و با انجام همین چیزهای کوچک می‌توانم به نفس خودم مسلط شوم. این کار را می‌توان هم در دروغ گفتن، غیبت کردن و یا سایر کارهای ضد ارزشی نیز به کار برد.
و یا اینکه اگر کسی مشارکت می‌کند کس دیگری نخندد چون ممکن است شخص مشارکت کننده گمان کند که دارد به او می‌خندد!
برای این کار انسان همیشه به تمرین و تکرار نیاز دارد و یکباره نمی‌تواند نفس را مهار کند.
اگر من بتوانم از گفتن یک دروغ خودداری کنم، یک ضربه به نفس اماره زده‌ام به این ترتیب ما می‌توانیم کم کم نقطه تحملمان را بالاتر ببریم و راحت‌تر بتوانیم با سختی‌ها مقابله کنیم. برای این کار به زمان کافی هم نیاز داریم چون اگر یک نگاهی به پشت سر خودمان بیندازیم خواهیم دید که در گذشته مشکلاتی را داشته‌ایم و امروزه هیچ اثری از آنها نیست و همه آنها حل شده گذشته و رفته است. تنها باید صبر کرد و با گام‌های رو به جلو پیش رفت.
بنا به گفته ایجنت محترم که در لژیون سردار فرمودند: برای نمونه وقتی سبد قانون یازدهم جلوی من آورده می‌شود برای روز نخست ۱۰ هزار تومان داخل سبد می‌گذارم، روزهای آینده همینطور مبلغ را بالاتر و بالاتر می‌برم تا نفس را به عقب برانم و بتوانم آن را کنترل کنم. حال اگر من به مدت یک سال همان ۱۰ تومن را داخل سبد بیندازم هیچ نقطه تحملی در من به وجود نخواهد آمد و نفسم به قدرت خویش باقی خواهد ماند.
از اینکه به حرف‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

عکس؛ مسافر بابک
نوشتن، ویرایش، بارگذاری؛ مسافر حسن

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .