هفتمین جلسه از دوره شصت و پنجم سری کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی یاس اصفهان با استادی راهنما مسافر آذر، نگهبانی مسافر لیلا و دبیری مسافر فرزانه، با دستور جلسهٔ «وادی نهم و تأثیر آن روی من» در روز شنبه ۱۰ آبانماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۳:۴۵ آغاز به کار نمود.
	سخنان استاد:
	سلام دوستان آذر هستم یک مسافر.
	از خداوند منان بابت تمام نعمتهای پیدا و پنهانش تشکر میکنم که دادههایش رحمت و ندادههایش حکمت است. امروز در مورد دو موضوع صحبت میکنیم. ابتدا دستور جلسه هفتگی؛ «وادی نهم و تأثیر آن روی من» است. تیتر وادی اینگونه است، «وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجۀ بالا و بالاتری برسد، نقطۀ تحمل پیدا میشود.» در ادامه، تولد یک سال رهایی خانم الهه از لژیون هجدهم را در کنار هم جشن میگیریم.
	همانطور که میدانیم خداوند انسان را با مجموعهای از رذایل و فضایل خلق کرد؛ یعنی یک مجموعه مملو از خوبیها و بدیها. سپس انسان را از آسمان به زمین فرود آورد و سر دوراهی فسق و فجور و تقوای الهی قرارداد که یکی از آنها خیر و نیکی و دیگری شر است، اختیار کامل به انسان داده شد که انسان هر کدام از راههای نامبرده را انتخاب کند، بهای آن را نیز میپردازد.
	خداوند دو پیامبر درونی و بیرونی برای انسان نازل کرد که پیامبر درونی شامل عقل و وجدان است. پیامبر بیرونی، همان پیامبرانی هستند که یکی پس از دیگری برای رشد، تکامل و کمک به انسانها برگزیده شدند و فرامین و دستورات خداوند را به انسان انتقال دادهاند.این فرامین میگوید: دروغ نگو، غیبت نکن، رشوه نگیر، قضاوت نکن، در امور دیگران تجسس نکن، سؤالکننده را از خود مران. در «وادی نهم» آمده است؛ پیام برای کسانی که به دنیایی تازه قدم نهادهاند و به خویش خویشتن توجه مینمایند؛ این پیام فقط برای کسانی است که بخواهند به دنیای جدیدی قدم بگذارند و زمانی که رهجوی سفر اولی به رهائی میرسد به این دنیای جدید راه پیدا میکند.
	یک ایجنت، مرزبان، راهنما، استاد جلسه، نگهبان جلسه، دبیر جلسه و کسانی که عضو لژیون سردار هستند، همگی به دنیای جدید پا نهادهاند و بر همه، حرکت از سخن به نقطهٔ عمل ضروری است.
	زمانی که رهجویی با دنیایی از مشکلات و ناامیدی وارد کنگرهٔ ۶۰ میشود و میگوید حاضرم تمام هستونیست و دار و ندارم را بدهم تا از دنیای اعتیاد خارج شوم، سپس راهنما فرمان میدهد، فردا ۸ صبح در شعبه حضور پیدا کن تا وارد پروسهٔ درمان شوی، یا در آن ساعت برای دریافت شربت OT کلینیک باش؛ اما رهجو نمیرود. در واقع رهجو از سخن به نقطهٔ عمل حرکت نکرده است.
	همچنین در وادی نهم میگوید: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود؛ یعنی کلیهٔ موجودات، انسانها، حیوانات و اجسام دارای نقطهٔ تحمل متفاوتی هستند. بهعنوانمثال؛ ما در مقابل گرسنگی، تشنگی، حرف زور و یا حرف حق چهقدر تحمل داریم. زمانی که ما میخواهیم نقطه تحمل را درون خودمان پدیدار کنیم باید از  دو پارامتر: ۱- تکرار منظم، ۲- مدتزمان، کمک بگیریم تا میسر گردد. مثلاً سنگ در سرما میشکند و در آتشفشان ذوب میشود یا حتی یک عدد طناب یا زنجیر اگر بیش از ظرفیت خود کشیده شود پاره میشود.
	در موضوع اعتیاد، مواد مخدر رابطهٔ تنگاتنگی با نقطهٔ تحمل انسان دارد. اگر به انسان سالم ۱ الی ۱/۵ گرم تریاک خوراکی بدهند، ممکن است منجر به مرگ او شود و متقابلاً اگر به همین انسان در طی مدتزمان، تریاک داده شود ممکن است دوز مصرفی فرد به روزی ۱۰ گرم برسد و نهتنها مشکلی برای فرد پیش نمیآید، بلکه معکوس عمل میکند؛ یعنی اگر مواد مخدر را مصرف نکند از حالت تعادل طبیعی خارج میشود.رسیدن به نقطهٔ تحمل بالا میسر نمیشود مگر من دانایی خود را به دانایی مؤثر تبدیل کنم و وارد عمل بشوم.
	پیام تولد:
	خانم الهه؛
	صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است، انسانها میتوانند تغییر کنند و سرنوشت با خواست آنها رقم زده میشود.        یکمین سال رهائیتان پر شگون باد
	سخنان استاد در خصوص یک سال رهایی مسافر الهه:
	این روز زیبا را خدمت آقای مهندس، خانوادهٔ گرامی ایشان، دیدهبان محترم خانمهای مسافر، خانم مونا، ایجنت محترم شعبه، کادر مرزبانی و تمامی اعضای کنگرهٔ ۶۰ تبریک عرض میکنم. همینطور به خود خانم الهه و همسفران ایشان همسر و دختر گلشان شادباش می گویم.
	خانم الهه صبور، آرام، هنرمند و مسئولیتپذیر هستند و این حال خوش را مدیون همسر مهربانی هستند که شاید ساعتها پشت در کنگره منتظر میماندند تا جلسه تمام شود. خانم الهه مدتی مسئول صدور کارت بودند و در حال حاضر هم در قسمت نگهبان نظم در شعبه یاس مشغول به خدمت هستند. انشاءالله باز پرداخت هر چه دریافت کرده و دریافت خواهند کرد را بدهند. سپاسگزارم که به صحبت های من گوش کردید.
	اعلام سفر:
	نام راهنما: خانم آذر - آخرین آنتی ایکس مصرفی: قرص B2  و اپیوم تینکچر - مدت سفر اول: ۱۰ ماه و ۱۷ روز - روش درمان: DST - داروی درمان: OT - ورزش در کنگره: دارت - مدت رهایی: ۱ سال و ۱ ماه
	صحبت های مسافر الهه:
	سلام دوستان الهه هستم یک مسافر.
	خداوند را شاکرم که وارد این مکان مقدس شدم و روی این صندلی نشستم که از این نعمتها بهرهمند شوم، از آقای مهندس، خانم مونا عزیز سپاسگزارم، از راهنمای بزرگوارم که هر چه دارم از فداکاری خانم آذر است متشکرم.
	از همسرم، پسرم و دختر عزیزم تشکر میکنم که صبوری کردند و پای همهٔ خصلتهای بد من ماندند. از ایجنت محترم، کادر مرزبانی و از همهٔ خانمهایی که در هر گوشهٔ این شعبه خدمت میکنند تا یک نفر به حال خوب برسد، سپاسگزارم و برای هم لژیونیهای عزیزم که همیشه حس و انرژی خوب به من منتقل کردند،  آرزوی سعادت و سربلندی دارم.
	من در شعبهٔ دیگر، بهعنوان همسفر شوهرم سفر می کردم ولی به خاطر مصرف قرص مخدر حال خوشی نداشتم. من باور داشتم کنگره ۶۰ جای خوبی است ولی نمیتوانستم دریافت یا خروجی خوبی داشته باشم. پس دعا کردم و خواسته ای درونم شکل گرفت و این امکان در شعبه یاس برای من میسر گردید، کنگره ۶۰ فرصت سفر، درمان و خدمت را به من داد.
	بزرگترین معضل زندگی من بیخوابی بود که راهنمای عزیزم به من کمک کردند تا یکی از بزرگترین نعمتهای دنیا و خواب خوب را دوباره تجربه کنم. انشاءالله بتوانم خدمتگزار صالحی برای کنگره ۶۰ باشم.
	ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
	خواستهها:
	خواسته اول: در دل بیان کردند.
	خواسته دوم: آرزو میکنم شال کمک راهنمائی را بگیرم و به نیازمندان بیرون از کنگره ۶۰ خدمت کنم.
	سخنان راهنما همسفر راضیه:
	سلام دوستان راضیه هستم یک همسفر.
	این تولد را در رأس به آقای مهندس و خانواده محترم ایشان، اسیستانت های محترم نمایندگی یاس، ایجنت و مرزبانهای گرامی تبریک میگویم و سپاسگزارم که این فرصت به همسفران هم داده شده است.
	من برای اولینبار است که این حس و انرژی خوب را تجربه میکنم. تولد یک سال رهائی خانم الهه را به خانم آذر راهنمای بزرگوارشان تبریک میگویم. همچنین به ریحانه دختر گل ایشان تبریک عرض میکنم و امیدوارم با نوشتن و تکمیل چهل سی دی وارد سفر دوم بشوند. همچنین این وادی به شخصیت خانم ریحانه هم نزدیک است و به نقطه تحمل بالایی دست پیدا کرده است.
	خانم الهه وقتی من را در آغوش میگیرند، حس و عشق را دریافت میکنم و از نظر من وادی نهم خیلی به روحیات خانم الهه نزدیک است. خانم الهه، پیامتان خیلی قشنگ است و فکر میکنم در کنگره ۶۰ نقطهٔ تحمل خود را بالا بردهاید.اگر من اینجا با آرامش به زندگی شخصی خودم ادامه میدهم از زحمات دلسوزانهٔ راهنمای عزیزم و آموزشهای کنگره است. در حال حاضر جایگاهم را مدیون کنگره هستم.
	صحبتهای همسفر ریحانه:
	سلام دوستان ریحانه هستم یک همسفر.
	از آقای مهندس که چنین بستر امنی برای ما فراهم کردند سپاسگزارم، از راهنمای مادرم تشکر میکنم، لطف و مهربانی خانم آذر یکگوشهٔ دنج از قلبم میماند، از راهنمای خودم خانم راضیه متشکرم، با آموزشهای ایشان در این یک سال تجربههای زیادی را کسب کردم، از ایجنت و مرزبانها تشکر میکنم که اینجا نظم و آرامش را به من هدیه دادند.
	از پدر و مادر عزیزم تشکر میکنم از پدری که استوارترین کوه زندگیام است و دستش را در قلبم میبوسم، از امید زندگیام، مادرم که در تاریکترین شبها فانوس دستش بود و همراهیام میکرد. اگر بخواهم از حسم بگویم، زیباترین شوروشوق را دارم که بعد از عبور از سختیها و با تلاش به دست میآید.
	تایپ: مسافر فاطمه - لژیون هجدهم - نمایندگی یاس اصفهان
	ویرایش: مسافر مونا - لژیون بیست و یکم - نمایندگی یاس اصفهان
	عکس: مرزبان خبری مسافر مهری
	بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
	 
                                
                                    
                                    
                                        - تعداد بازدید از این مطلب :
                                        80