سلام دوستان، نجمه هستم یک همسفر.
وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجۀ بالا و بالاتری برسد، نقطۀ تحمل پیدا میشود. وقتی انسان خلق شد و از آسمان به زمین رانده شد، موجودی بود که از نظر شعور بالاتر از هر حیوانی قرار داشت. مجموعۀ رذائل و فضائل به صورت قوه در او نهاده شده بود و به او اختیار کامل تفویض شد تا خود را بیازماید. در نتیجه، او بر سر یک دوراهی قرار گرفت؛ یک راه فجور و یک راه تقوا، یک راه خیر و یک راه دیگر شر.
فرمان چه میگوید؟ میگوید: دزدی نکن، رشوه نخور، غیبت نکن، گمان بد مبر، در امور شخصی دیگران تجسس نکن، کمفروشی نکن، نزول نخور و نزول نگیر، تجاوز نکن، عیبجو و طعنهزن مباش، پیمانشکن مشو، فساد نکن، سؤالکننده را از خود مران، ظلم نکن و ارث دیگران را مخور.
راه فسق و فجور یا ضد ارزشها، راهی است به ظاهر جذاب و دستیافتنی، و انسان تصور میکند که از این راه زودتر به خواستههای خود میرسد؛ ولی این راه، همچون زهری است با طعم شیرین در جامی طلایی که نوشیدن آن انسان را به سوی نابودی و بیماری سوق میدهد.
اما راه صراط مستقیم، همانند آب زلالی است در کوزهای گِلی که نوشیدن آن مایۀ حیات است و رفع تشنگی.
هر چیزی که در هستی وجود دارد، دارای نقطۀ تحملی است و اگر از نقطۀ تحمل خودش عبور کند، دچار دگرگونی میشود و از نظام یا سیستم خودش خارج میگردد؛ که معمولاً این تغییر سیستم گاهی با تخریب یا آشوب همراه است.
سلام دوستان، رقیه هستم، همسفر.
وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود. یعنی اگر خداوند مشکلی را سر راهمان قرار میدهد، دلیلش این است که بتوانیم با آن مشکل کنار بیاییم و آن را بپذیریم تا نقطه تحملمان در مشکلات و مسائل بالا برود؛ مثل اینکه چقدر میتوانیم گرسنگی را تحمل کنیم، یا دویدن، یا شنیدن حرف حق و... انسان مختارالخطاست؛ یعنی خدا به انسان اختیار کامل داده تا خودش را بیازماید. در نتیجه، همیشه بر سر دوراهی قرار میگیرد و برای اینکه بتواند انتخاب کند، دو راهنما در اختیارش قرار داده شده است: یکی راهنمای درونی (عقل) و دیگری راهنمای بیرونی که پیامآوران خداوند هستند.
برای رسیدن به نقطه تحمل، باید به دیدگاه و تفکر عمیق برسیم، نه اینکه فقط در حرف باقی بمانیم. تا زمانی که از نقطه سخن به نقطه عمل حرکت نکنیم، نمیتوانیم نقطه تحمل خود را بالا ببریم. برای هر چیز، تعادلی وجود دارد و اگر از آن حد بگذریم، دچار مشکل میشویم؛ حتی در اخلاق و رفتارمان. وقتی میخواهیم نقطه تحمل را بالا ببریم، باید از کم شروع کنیم. برای مثال، یک مصرفکننده برای قطع مواد باید بهتدریج آن را کم کند، چون نمیتواند بهصورت ناگهانی آن را قطع کند، زیرا تحمل آن را ندارد.
نقطه تحمل در دو جهت منفی و مثبت قرار دارد. در جهت منفی، با احساس لذت و آسانی همراه است، اما در جهت مثبت، برای بالا بردن نقطه تحمل به آموزش، تفکر و تجربه نیاز داریم. همه آموزشها باید کاربردی شوند؛ اگر همه چیز را بدانیم ولی بهکار نبریم، دانستههایمان بیفایده است. برای مثال، اگر کسی دیوان حافظ را حفظ باشد اما نتواند از آن استفاده کند، چه ارزشی دارد؟
همه انسانها دارای دو چهرهاند؛ یا مهربان هستند یا خشمگین. این ما هستیم که تعیین میکنیم انسانها کدام چهره را در برابر ما نشان دهند؛ ما تعیین میکنیم که دیگران به ما احترام بگذارند یا نه. هر انسانی در نقطه تحمل، ظرفیتی دارد و وقتی این ظرفیت پر شود، به آستانه آشوب میرسد. آشوب یعنی درهمبرهمی، شلوغی، جنگ و درگیری. پس باید سعی کنیم افراد را به آستانه آشوب نکشانیم. خصوصیات ظاهری کسانی که به آستانه آشوب میرسند این است که گوشهایشان قرمز میشود، بدنشان شروع به لرزیدن میکند و غیرقابلکنترل میشوند، و احتمال هر اتفاقی وجود دارد.
برای اینکه نقطه تحمل بالا برود، باید تکرار منظم و زمان را در نظر بگیریم. در سیستم کنگره، همین روحیه فتوت و جوانمردی است که ساختار آن را حفظ کرده است. در کنگره، هر فرد به کسی که محتاج، دردمند یا بیمار است کمک میکند، و این عین جوانمردی است. پس باید در نقطه تحمل، مسئله جوانمردی را نیز حفظ کنیم؛ اگر کسی نیاز به کمک داشت، با جوانمردی به او یاری رسانیم. با کمی تفکر درمییابیم که وجود حیوانات درنده باعث شده گلههای علفخوار نیرومند و هوشیار باشند و خود را از خطر حفظ کنند. نقطه تحمل نیز به همین شکل است؛ بهسادگی بالا نمیرود. ما باید از رنجها، سختیها و نیروهای بازدارنده عبور کنیم، و این کاری است هم سخت و هم سهل، که به مرور زمان و بهتدریج انجام میگیرد.
سلام دوستان، هاجر هستم، یک همسفر.
موضوع دستور جلسه: وادی نهموادی نهم به ما میگوید: وقتی نیرویی از کم شروع میشود و به درجه بالاتر و بالاتری میرسد، نقطه تحمل پیدا میشود. این پیام برای کسانی است که به دنیایی تازه قدم نهادهاند و به خویش و خویشتن توجه مینمایند. هر چیزی که در هستی وجود دارد دارای نقطه تحملی است و اگر از نقطه تحمل خودش عبور کند، دچار دگرگونی میشود و از سیستم خودش خارج میگردد؛ که گاهی این تغییر با تخریب و آشوب همراه است.
انسان موجودی است که میتواند با اختیار و تمرین، نقطه تحمل خودش را تغییر دهد. نقطه تحمل در انسان در اکثر موارد کسبکردنی است و در اثر تمرین و تکرار در طول زمان میتواند آن را تغییر دهد. پس نقطه تحمل را میتوان در دو جهت مثبت و منفی گسترش داد. نقطه تحمل در مسائل منفی یا کارهای ضد ارزشی مثل مصرف مواد مخدر، مشروبات الکلی، دروغ گفتن، حسادت و غیره، به راحتی و آسانی انجام میگیرد و لازم نیست شخص فشاری را تحمل کند. گاهی اوقات بالا رفتن نقطه تحمل در مسائل منفی با احساس لذت همراه است و نیازی به آموزش، تفکر و تجربه نداریم.
اما در مسائل مثبت مثل ورزش کردن، آموختن هنر و ادبیات، یا کاهش مسائل ضد ارزشی، شدیداً به آموزش، تفکر و تجربه نیازمندیم. وقتی از نقطه تحمل صحبت میکنیم، یعنی توان پذیرش و تحمل. در کنار کلمه "تحمل" از کلمه "نقطه" استفاده میشود؛ یعنی کوچکترین تغییر میتواند نقطه مذکور را جابهجا کند و همه چیز را دگرگون سازد. من از این وادی یاد گرفتم که در مقابل مشکلات، نقطه تحمل بالایی داشته باشم، چون اگر فردی تحمل نداشته باشد، قطعاً دچار مشکل خواهد شد.
رابط خبری: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون اول)
ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
67