English Version
This Site Is Available In English

تغییر باید تدریجی باشد. (نمایندگی رز تهران)

تغییر باید تدریجی باشد. (نمایندگی رز تهران)

دهمین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاه‌های آموزشی_ خصوصی خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی رز تهران، با استادی راهنما مسافر سمیرا، نگهبانی مسافر اکرم و دبیری مسافر رومینا، با دستور جلسه «DST و OT» روز یکشنبه ۴ آبان‌ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۳:۴۵ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان، سمیرا هستم یک مسافر.

بسیار خوشحالم که دوباره در این جایگاه قرار گرفتم. از خانم اعظم بسیار سپاسگزارم. امروز لژیون خدمتگزار، لژیون هجدهم هستند و بنده به مناسبت تولد یک‌سال رهایی خانم افسانه، افتخار آن را دارم که استاد جلسه باشم و در خدمت شما عزیزان قرار بگیرم.

دستور جلسه این هفته «DST و OT» است. در ابتدا این هفته را خدمت جناب مهندس، دیده‌بان محترم OT جناب آقای بابک لطفی، اسیستانت محترم OT خانم مینا و تمام خدمتگزاران بخش OT و فالوآپ، خداقوت و تبریک عرض می‌کنم و قدردان زحمات این عزیزان هستم.

اکثر ما که امروز بر روی این صندلی‌ها نشسته‌ایم، به‌دلیل درگیری با مواد مخدر و اعتیاد وارد کنگره شدیم. راه‌های زیادی را برای رهایی امتحان کردیم اما بارها شکست خوردیم. این موضوع به‌خاطر اراده ضعیف یا ناتوانی ما نبود؛ ما می‌خواستیم حالمان خوب شود اما مسیر درست را نمی‌شناختیم. داروی مناسب در دسترس ما نبود. و این همان داستان تلخ میلیون‌ها مصرف‌کننده در سراسر جهان است.

جناب مهندس دژاکام پس از ۱۷ سال اعتیاد و ترک‌های ناموفق، به لطف خداوند راه برایشان باز شد و روش DST متولد گردید. ایشان توانستند اعتیاد خود را درمان کنند و پس از درمان، پای کار ایستادند و این روش را در اختیار مصرف‌کنندگان و خانواده‌هایشان قرار دادند.

امروز کتاب «۶۰ درجه» را مرور می‌کردم. قسمتی بود که دکتر امین از زبان مادرشان بیان کردند که اگر این روش به موفقیت برسد، جناب مهندس تصمیم دارند کتاب را با نام واقعی خودشان منتشر کنند؛ زیرا جان انسان‌ها برای ایشان مهم‌تر از آبروی شخصی بود. این کار بسیار بزرگ و ارزشمند است. گذشتن از بسیاری از مسائل شخصی و اجتماعی آسان نیست. اما ایشان گذشتند تا امروز من و شما بتوانیم روی این صندلی‌ها بنشینیم و اعتیادمان را درمان کنیم.

برخی، خدا را شکر، درمان شده‌اند و درحال خدمت هستند. برخی هنوز در حال سفر اول هستند و برخی تازه وارد کنگره شده‌اند. امیدوارم روش DST در آینده‌ای نزدیک در اختیار تمام مردم جهان قرار بگیرد تا همه از این بلای خانمان‌سوز نجات یابند.

حال ببینیم روش DST چیست؟ روش DST از سه واژه تشکیل شده است؛ D: مخفف دژاکام و ضریب کاهش یا افزایش ۰٫۸ و S مخفف Step یا پله‌های ۲۱ روزه و T مخفف Time یا مدت زمان درمان حدود ۱۰ تا ۱۱ ماه می‌باشد.

اصل این روش بر این است که تغییر باید تدریجی باشد؛ زیرا بدن برای بازسازی به زمان و نظم نیاز دارد. در این روش، فرد مصرف‌کننده طی حدود ۱۱ ماه با مصرف روزانه ۳ وعده دقیق از داروی OT، به‌تدریج از وابستگی خارج شده و سیستم عصبی او به تعادل طبیعی بازمی‌گردد.

در سال‌های ابتدایی کنگره، درمان با اوپیوم صورت می‌گرفت اما این روش مشکلات زیادی داشت؛ از ناخالصی مواد تا درگیری با فروشنده مواد و نگرانی‌های قانونی. تا اینکه جناب مهندس با تلاش فراوان و همکاری وزارت بهداشت، ستاد مبارزه با مواد مخدر و پژوهش‌های متعدد، موفق شدند شربت OT را وارد چرخه درمان کنند.

در این روش، راهنما به‌راحتی می‌تواند حتی یک‌دهم از دارو را تنظیم کند و همه چیز بر اساس اصول و نشانه‌گذاری‌های دقیق هدایت می‌شود. درمان در کنگره ۶۰ به روش DST مانند بزرگراهی استاندارد و ایمن است که مسیر، تابلوها و قوانین آن کاملاً مشخص است. اما نکته مهم این است که رهجو چگونه باید قدردان این روش و داروی OT باشد؟ فقط دارو گرفتن و مصرف کردن کافی نیست!

ما در کنگره مثلث درمان را داریم که شامل اضلاع «جسم، روان، جهان‌بینی» می‌باشد.
اگر فقط جسم درمان شود و جهان‌بینی رشد نکند، تعادل که همان «فوق درمان» است، اتفاق نخواهد افتاد.

آقای بابک لطفی در جلسه‌ی چهارشنبه گذشته فرمودند: «داروی OT آبروی خود را از روش DST دارد.» در حال حاضر ۱۳ هزار رهجو در کنگره در حال مصرف شربت OT هستند؛ این رقم بسیار قابل توجه است. روش DST به‌راستی یک معجزه علمی و نعمت الهی است.

پیام تولد:

افسانه عزیز؛
با حرکت، مسیر نمایان می‌شود. رکود بر هیچ موجودی جایز نیست. با ایمان به راه خود ادامه دهید.
اولین سال رهایی، پرشگون باد.

صحبت‌های استاد درباره اولین سال رهایی مسافر افسانه:

این تولد را به جناب مهندس، دیده‌بان خانم‌های مسافر خانم مونا، مرزبانان و ایجنت محترم شعبه رز، خودِ خانم افسانه و خانواده ایشان تبریک عرض می‌کنم. خانم افسانه رهجویی فرمانبردار و توانمند بودند؛ فقط کافی بود خودشان را باور کنند. ما انسان‌ها توانایی‌های بسیاری داریم که از آن بی‌خبریم. وقتی توانستیم اعتیاد را درمان کنیم، دیگر هیچ مسئله‌ای برای ما غیرممکن نیست. برای ایشان بهترین‌ها را از خداوند خواستارم و امیدوارم اگر خواسته راهنمایی دارند، به‌زودی به آن جایگاه برسند.

اعلام سفر:

آخرین آنتی‌ایکس مصرفی: تریاک و متادون_ راهنما: مسافر سمیرا_ روش درمان: DST_ داروی درمان: OT_ مدت سفر اول: ۱۰ ماه و ۲۶ روز_ ورزش در کنگره: والیبال و شنا_ مدت رهایی: ۱ سال

صحبت‌های مسافر افسانه:

سلام دوستان، افسانه هستم یک مسافر.

خداوند را شکر می‌کنم که به درمان و حال خوب رسیدم. من در اواخر دوره‌ی مصرف دچار افسردگی، اضطراب و ناامیدی شدیدی شده بودم. هیچ مسئولیتی در خانواده و زندگی قبول نمی‌کردم و به مرحله‌ای رسیده بودم که از خداوند مرگ خودم را درخواست می‌کردم. می‌گفتم: «خدایا یا حالم را خوب کن یا بگذار بخوابم و دیگر بیدار نشوم.» تا اینکه شبی خوابی دیدم؛ در مکانی بودم که خانم‌های سفیدپوشی در حال پخش و خوردن نذری بودند. به من هم تعارف کردند. همان‌طور که مشغول نگاه کردن و خوردن نذری بودم، نوری از سمت راست به چشمم خورد و همان نور، اذن ورود من به کنگره و آغاز معجزه‌ی زندگی‌ و درمانم شد.

وقتی وارد کنگره شدم، ماه رمضان بود. همه با لباس‌های سفید نشسته بودند و منتظر زمان افطار بودند. چشمم به تابلوی نقاشی روی دیوار افتاد؛ تصویر ماشینی قرمز در جاده‌ای یخبندان، در میان برف، با تابش مستقیم نور خورشید. با خودم گفتم: «این همان تعبیر خواب من است.» وقتی برای اولین‌بار شربت OT را خوردم، هنوز وسوسه با من بود. بعداز مصرف، حدود ساعت دو بعدازظهر، چشمانم بسته بود اما همه چیز را واضح می‌دیدم. با اینکه در خانه تنها بودم، در همان احوالات خودم، با دخترم حرف می‌زدم و او توجهی نمی‌کرد. به نظر خودم خواب نبود؛ واقعی بود. اما وقتی چشمانم را باز کردم، هیچ‌کس در اتاق نبود. سبک و آرام شده بودم. از وسوسه خبری نبود. فقط گریه کردم و خدا را شکر کردم.

بعد از آن دخترم هم وارد کنگره شد و درمان شد و هفته‌ی گذشته به رهایی رسید. این رهایی و حال خوب را مدیون آقای مهندس، بنیان کنگره ۶۰ هستم. از ایشان و خانواده‌ی محترمشان، از خانم مونا، از خانم معصومه ایجنت قبلی شعبه که زحمات زیادی کشیدند، از خانم الناز ایجنت فعلی شعبه، از مرزبانان و هم‌لژیونی‌های عزیزم، صمیمانه تشکر می‌کنم. از راهنمای سفر اولم، خانم سمیرا، که با صبر و مهربانی مرا راهنمایی کردند، بسیار سپاسگزارم. از راهنمای سفر دومم، خانم اعظم، نیز تشکر و قدردانی می‌کنم. در پایان، از همسر عزیزم تشکر می‌کنم که همواره حامی من بودند و همیشه می‌گفتند: «من هر کاری انجام می‌دهم تا تو به درمان برسی.» امیدوارم همه‌ی شما دوستان به رهایی و حال خوش برسید. ممنونم از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید.

مشارکت مسافر سحر:

سلام دوستان، سحر هستم یک مسافر.

خدا را شکر می‌کنم برای این روز و این لحظه‌ی زیبا و به مادرم تبریک می‌گویم. از آقای مهندس، خانم سمیرا و همه‌ی راهنمایان کنگره ۶۰ سپاسگزارم و امیدوارم بتوانیم قدردان زحمات این عزیزان باشیم.

تایپ: مسافر سمیه – لژیون هجدهم – نمایندگی رز تهران
ویرایش: مسافر سمیرا – نمایندگی رز تهران
بازبینی و ارسال: همسفر سولماز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .