جلسه سیزدهم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سنایی به استادی راهنما همسفر نرگس، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر مهناز با دستور جلسه «وادی نهم (وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود) و تاثیر آن روی من » روز یکشنبه ۱۱ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، دستور جلسه امروز وادی نهم است. که من را به این فکر واداشت که چه خوب است وقتی میخواهم به شعبه بیایم، به دستور جلسه نگاه کنم و از خودم بپرسم: امروز، مثلاً در روز یکشنبه یا پنجشنبه یا دوشنبه، چقدر در این وادی مهارت پیدا کردهام؟ چقدر توانستهام نقطه تحملم را بالا ببرم؟ چند سال یا چند ماه است که در کنگره حضور دارم؟ چقدر تغییر کردهام و چقدر دیگر باید تغییر کنم؟
اگر در هر دستور جلسهای، منِ همسفر بتوانم ببینم در مسیر آموزش و عمل چقدر پیشرفت کردهام و تا چه اندازه توانستهام آموزشهای کنگره را کاربردی کنم، آنگاه از دستاوردهایی که به دست آوردهام، لذت میبرم. وقتی دستور جلسه وادی نهم را دیدم، به یاد آوردم که در گذشته حتی نمیتوانستم روی صندلی بنشینم، نمیتوانستم یک آدرس را کامل به کسی بگویم، نمیتوانستم پای صحبت دیگران بنشینم، یا با مسافرم با گفتوگو مشکلی را حل کنم. اما امروز میدانم که همه این تواناییها با بالا رفتن نقطه تحمل در من به وجود آمده است.نقطه تحمل در بسیاری از جنبههای زندگی نقش دارد، در واقع در تمام مراحل زندگی تأثیرگذار است.
مهندس در سخنان روز چهارشنبه فرمودند: دانشمندان گفتهاند میخواهند موشها را الکلی کنند تا روی آنها آزمایش انجام دهند، اما ۴۰ درصد آنها میمیرند؛ زیرا هنوز به این نقطه از تفکر نرسیدهاند که اگر الکل را ذرهذره و پلهای به آنها بدهند، هیچ موشی نخواهد مرد. یعنی هنوز مفهوم «نقطه تحمل» را درک نکردهاند. اگر من بخواهم پیادهروی کنم و نقطه تحمل داشته باشم، روز اول یک ساعت کامل پیادهروی نمیکنم تا پاهایم درد بگیرد و از پیادهروی زده شوم. اگر بخواهم رانندگی یاد بگیرم، از روز اول بیش از حد رانندگی نمیکنم تا خسته شوم.
هر کاری در زندگی و هستی، نیاز به نقطه تحمل دارد. مثلاً همین رانندگی؛ بعضیها نمیتوانند پشت چراغ قرمز بایستند، در ترافیک صبر کنند، یا در ورزش، در عصبانی شدن و حتی در قضاوت کردن، کمتحمل هستند. تمام این موارد به نقطه تحمل نیاز دارد و تنها جایی که به ما آموزش میدهد چگونه نقطه تحمل خود را بالا ببریم، کنگره ۶۰ است. کنگره میگوید نقطه تحمل ذرهذره بالا میرود و برای رسیدن به آن باید تمرین و تکرار کرد.
برای مثال، اگر تصمیم بگیرم دیگر جوش نیاورم و عصبی نشوم، باید برای حل این مسئله فکر کنم؛ شاید لازم باشد ساعتها بیندیشم که چه کار کنم تا عصبی نشوم.دمهندس در سیدی «دعانویس» فرمودند: برای حل هر مشکل باید فکر کنیم، زمان بگذاریم و ببینیم چگونه میتوانیم از نقطه تحمل در زندگی استفاده کنیم تا به نتیجه مطلوب برسیم. هر کدام از ما انسانها خواستهها، گره ها و اشتباهاتی داریم و حتی در دوست داشتن هم به نقطه تحمل نیاز داریم. وقتی به گذشته خودم فکر میکنم، میبینم که من اصلاً مادرشوهرم را دوست نداشتم، و این خیلی زشت است که بگویم از کسی بدم میآید؛ چون این یعنی نقطه تحمل من در دوست داشتن انسانها کم است. برای اصلاح هر صفت ناپسندی باید تلاش کرد و به آن اندیشید.
ما باید به دستور جلسهها فکر کنیم؛ مثلاً در وادی اول، تفکر را بررسی کنیم و ببینیم چقدر در روز تفکر میکنیم، و در وادی نهم، بسنجیم چقدر نقطه تحمل خود را نسبت به بخشیدن بالا بردهایم. اگر همان انسان دیروز یا پارسال باشیم، به درد کائنات و هستی نمیخوریم. اگر از کسی پارسال ناراحت میشدیم و امسال هم همانطور هستیم، یعنی هیچ پیشرفتی نکردهایم، یعنی نقطه تحملی در ما به وجود نیامده و چیزی نیاموختهایم.
هدف از آمدن به کنگره، یاد گرفتن است. نباید به دنبال خدمت باشیم یا آموزشهای متنوع، زیرا خدمت خود بهخود میآید. مهم این است که بدانیم «برای چه به کنگره آمدهایم؟» بعضی از همسفران میگویند: من یک سال است که به کنگره میآیم ولی هنوز خدمت نگرفتهام. سؤال اینجاست که چقدر توانستهایم ببخشیم؟ چقدر از وقت خود را برای دیگران بخشیدهایم؟ چقدر برای باز کردن گره از کار دیگران قدم برداشتهایم؟
آن فردی که هر روز کنار خیابان بساط میکند و بساطش خالی است، چقدر به او فکر کردهایم؟شاید فقط چند جفت جوراب دارد و زندگیش نمیچرخد. وظیفه ما چیست؟ چقدر به حال و روز او اندیشیدهایم و از حال خودمان بخشیدهایم؟ حتی در بخشیدن هم باید نقطه تحمل داشته باشیم.ددستور جلسه هفته آینده گلریزان است. چقدر میتوانیم در بخشیدن مالمان که اضافه است، نقطه تحمل داشته باشیم؟ آیا میتوانیم آن را ببخشیم و همچنان زندگی کنیم و حتی زندگیمان از قبل بهتر شود؟ قرار نیست زندگی ما با بخشیدن بدتر شود. وقتی میبخشیم، در واقع کمک میکنیم به درمان انسانها، درمان نرگسها، درمان چاقیها، و کمک به درمان اعتیاد. دیگران کیستند؟ «دیگران» همین ما هستیم که روی صندلیهای کنگره نشستهایم. کنگره فقط درمان اعتیاد نیست؛ درمان اعصاب است، درمان حسهاست، درمان عشق است و درمان تمام آن چیزهایی است که در ذهن و دل ما وجود دارد و آرزوی بهبودیشان را داریم.

مرزبانان کشیک: همسفر مریم و مسافر حسن
تایپیست: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون سوم)
عکاس: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر طیبه (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سنایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
92