این صبری که من میکنم از بهرِ خدا نیست؛ صبر آن است که دل از درد، شکایت نکند.
خدا را سپاسگزارم؛ که این اجازه را به من داد تا در مسیر خدمت، قدمی هرچند کوچک بردارم. هر وادی؛ پیامی در دل دارد، وادی نهم برای من چراغی شد در مسیر درونیام؛ چراغی که راه صبر، استمرار و رشد را روشن کرد. وادی نهم؛ با جملهای ساده اما عمیق آغاز میشود، وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد نقطه تحمل پیدا میشود. در نگاه نخست؛ شاید این جمله تنها درباره قدرت و استقامت باشد، اما در عمق خود حقیقتی از سیر تکامل انسان را بیان میکند. من فهمیدم؛ که هیچ قدرت ناگهانی در وجود ما پدید نمیآید، همانگونه که دانهای کوچک، آهسته و با صبر در دل خاک رشد میکند تا روزی درختی تناور شود روح انسان نیز باید از کم آغاز کند تا بتواند به شکوفایی برسد.
در مسیر زندگی، بارها خواستم سریع به مقصد برسم، میخواستم یکباره آرام و قوی شوم و تغییر کنم اما زندگی با زبان تجربه به من آموخت که تغییر واقعی، تدریجی است. هربار که خواستم بپرم، زمین یادم داد که باید اول راه رفتن را یاد بگیرم، نقطه تحمل برای من همان نقطه پایداری روح است؛ جایی که در سختیها نمیشکنم بلکه خم میشوم تا نلغزم. یاد گرفتم که درد همیشه دشمن نیست، بلکه معلمی است که آمده تا ظرفیت مرا وسعت دهد. وقتی در برابر دشواریها ایستادم و به جای فرار، ادامه دادم متوجه شدم که هربار اندکی قویتر شدم. نقطه تحمل یعنی اینکه بمانی حتی وقتی شرایط علیه توست، سکوت کنی حتی وقتی درونت غوغا میکند؛ عشق بورزی حتی وقتی درک نمیشوی و همچنین یعنی لبخند بزنی وقتی اشک در چشمانت حلقه زده است. هر بار که چنین میکنی، در واقع در حال ساختن روحی مقاومتر هستی؛ وادی نهم به من یاد داد که قدرت واقعی در آرامش است نه در هیجان؛ در ماندن است و نه در شتاب. فهمیدم که رشد صدای بلندی ندارد؛ آرام و پیوسته است مانند صدای قطرههایی که سنگ را سوراخ میکنند.
گاهی فکر میکردم؛ که برای قوی شدن باید کارهای بزرگ انجام دهم؛ اما امروز میدانم قدرت واقعی در چیزهای کوچک نهفته است، در هر بار گذشت، بخشش وبازگشت به مسیر پس از لغزش. اینها همان لحظات کوچک اما بزرگیاند که نقطه تحمل مرا بالا میبرند. زندگی میدان تمرین است؛ هیچکس در نخستین گام کامل نیست همانطور که کودک برای راه رفتن بارها زمین میخورد، من هم باید زمین بخورم، برخیزم و دوباره تلاش کنم. هر سختی در مسیر، بخشی از آموزش من است؛ هر شکست پیامی برای صبر بیشتر دارد. اکنون میدانم که صبر یعنی اعتماد به زمانِ خدا، گاهی چیزی را میخواهم، اما خدا آن را دیرتر میدهد تا من در این فاصله ظرفیت دریافتش را پیدا کنم بنابراین اگر زودتر به من میداد شاید آن را از دست میدادم.
هرچه نقطه تحمل بالاتر میرود؛ آرامش بیشتری را تجربه میکنم، دیگر از طوفانهای بیرونی نمیهراسم، چون میدانم ریشهام در درون محکمتر شده است. وادی نهم؛ به من آموخت که مسیر رشد با صبر و استمرار، فروتنی و باور به حکمت الهی ساخته میشود،امروز میدانم که هرچه از کم شروع شود و به آرامی رشد کند ماندگارتر است بنابراین برای رسیدن دیگر عجله ندارم. میخواهم مسیر را؛ زندگی کنم نه فقط مقصد را، زیرا در هر گام کوچک، نوری از رشد درون من زنده میشود. وادی نهم، برای من نه فقط یک آموزش بلکه یک بیداری است؛ بیداری از این حقیقت که انسانِ آرام، همان انسانی است که نقطه تحملش را با عشق و صبر ساخته است.
منبع: وادی نهم
نگارش: همسفر عسل، رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون هشتم)
ویرایش: رابط خبری همسفر پروین، رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر مژگان رهجوی راهنما همسفر زینب(لژیون هشتم) دبیر دوم سایت
همسفران نمایندگی خلیجفارس بوشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
41