جلسه هشتم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی گلمکان با استادی، مسافر علی، نگهبانی ، مسافر جلیل و دبیری، مسافر رضا، با دستور جلسه "وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا میشود" یکشنبه 11 آبان 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. در آغاز از ایجنت محترم، راهنمای عزیزم آقای درودگر، مرزبانها، نگهبان، دبیر و همه شما عزیزان که اجازه دادید در این جایگاه خدمت کنم، صمیمانه سپاسگزارم.
دستور جلسه امروز، وادی نهم است. از دیشب ذهنم درگیر بود و خیلی دربارهاش فکر کردم که چرا باید در مورد وادی نهم استاد جلسه باشم.
مضمون این وادی درباره نقطه تحمل است؛ نیرویی که از کم شروع میشود و کمکم رشد میکند تا به درجات بالاتر برسد و نقطه تحمل به وجود آید.
بعد از آقای درودگر پرسیدم چرا این وادی باید به من بخورد؟
ایشان گفتند: وقتی وادی به شما میخورد، یا در آن وادی ضعف داری یا در آن بسیار قوی هستی. خودت بررسی کن کجای کار قرار گرفتی
واقعاً هم همینطور است. خیلی از ما پیش از ورود به کنگره، نقطه تحمل نداشتیم و همین نداشتن، برایمان مشکلات زیادی ایجاد میکرد. آن زمان نقطه تحمل ما تقریباً صفر بود.
اما کمکم وارد کنگره شدیم، آموزش دیدیم و روی جهانبینی خود کار کردیم. من به جایی رسیدم که با خودم گفتم: «الان دیگر نقطه تحمل دارم، تغییر کردهام.»
اما بعدها متوجه شدم هنوز راه زیادی در پیش دارم.

یکبار اتفاقی افتاد؛ در چند دقیقه اول توانستم خودم را کنترل کنم، اما ناگهان وارد نقطه آشوب شدم و نقطه تحمل از بین رفت. واکنشی نشان دادم که از رفتارهای قبل از کنگره هم بدتر بود.
قبلاً شاید از ترس، کاری انجام نمیدادم؛ اما آنبار کاری کردم که خودم هم از آن متعجب شدم.
در وادی نهم آمده است: کسی که میخواهد روی نقطه تحملش کار کند، باید حتماً از وادی هشتم و وادی پیمان عبور کرده باشد.
من رها شده بودم و فکر میکردم تغییر کردهام، چون در شرایط واقعی قرار نگرفته بودم. اما وقتی در موقعیت واقعی قرار گرفتم، فهمیدم هنوز فاصله زیادی تا تغییر واقعی دارم.
آقای مهندس برنامهای طراحی کردهاند که اگر آن را درست انجام دهیم، میتوانیم در تمام مراحل زندگی تغییر کنیم و سطح زندگی خود را بالا ببریم.
اگر بخواهم انسان موفقی باشم و در زندگی پیشرفت کنم، باید در همه مراحل، نقطه تحمل خود را افزایش دهم.
دوستان در مشارکتها نکات خوبی گفتند.
در لژیون ویلیام وقتی برای درمان سیگار مینشینی و یک هفته یا دو هفته نمیکشی، نیروهای منفی یکی پس از دیگری حمله میکنند.
من خودم وارد لژیون سیگار شدم. دو ماه سیگار کشیدم و حتی در جلسات هم مینشستم. از جلسه که بیرون میآمدم، با خود میگفتم: «من که امروز سیگار نکشیدم، بگذار یک نخ بکشم؛ مگر چه میشود؟»
اما آخر هفته میدیدم یک پاکت کامل کشیدهام! آدامس هم میخوردم و دوگانهسوز شده بودم، چون تحمل نداشتم یک هفته صبر کنم تا سازگاری انجام شود.
تا اینکه فهمیدم دیگر سیگار هیچ چیزی به من نمیدهد.
در دو سه هفته اول، نیروهای منفی حسابی برایم صحنهسازی کردند. در مغازه بودم و همه اطرافیانم سیگار روشن میکردند؛ از درون داشتم منفجر میشدم!
اما فقط همان سه هفته سخت بود.
خدا را شکر، بعد از آن نه سیگار کشیدم و نه قلیان. یاد گرفتم روی نقطه تحملم کار کنم.
اگر میخواهید حالت خوب باشد، باید روی تمام نقاط خودت کار کنی. نمیشود بگویی دروغ نمیگویم اما غیبت کنی. این قابل اجرا نیست. پس باید در همه زمینهها نقطه تحمل خود را بالا ببریم. به این نتیجه رسیدم که هیچجا نمیتواند مرا تغییر دهد مگر کنگره ۶۰ و حضور در جلسات آن.
حتی اگر خودم هم بخواهم، باز هم تنها جایی که آرامش پیدا میکنم و میتوانم روی نقطه تحملم کار کنم، همینجاست.
در کنگره، جهانبینی آنقدر نیرومند است که این تغییرات بهسرعت در انسان اتفاق میافتد.
یاد مطلبی هم افتادم، اولین لژیون، برای درمان مواد است؛ دومی، لژیون ویلیام برای درمان سیگار و سومی، لژیون جونز برای درمان چاقی و لاغری؛ اما همیشه برایم سؤال بود: لژیون سردار برای چیست؟
بعد فهمیدم لژیون سردار برای رها شدن از مسائل مالی است. فکر میکردم این لژیون مخصوص افراد پولدار است، اما در واقع برای کسانی است که میخواهند از بند بیپولی رها شوند و بخشیدن را یاد بگیرند.
امیدوارم لژیون سردار همیشه پرشکوه باشد. حمایت کنید تا دوستانی که حال خرابی دارند، بعد از ما بیایند، درمان شوند و حال خوش را تجربه کنند.
انشاءالله همه ما به توانِ بخشش برسیم و هفته آینده در گلریزان، از دل و جان حمایت کنیم.
گروه سایت گلمکان
مرزبان خبری : مسافر یامین
تایپ: مسافر مهدی لژیون یکم
ویراستار: مسافر وحید لژیون یکم
عکاس: مسافرجواد لژیون دوم
تنظیم برای سایت: مسافر وحید لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
464