English Version
This Site Is Available In English

برای درمان به حرمت‌های کنگره و قوانین کنگره احترام بگذارم

برای درمان به حرمت‌های کنگره و قوانین کنگره احترام بگذارم

چهاردهمین جلسه از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی مسافر،مهدی، نگهبانی مسافر صادق و دبیری مسافر علیرضا با دستورجلسه "وادی نهم: وقتی نیرویی از کم شروع بشود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطه تحمل پیدا می‌شود" یکشنبه 11 آبان ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان، مهدی هستم، مسافر. خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک‌بار دیگر فرصت داد تا در مسیر کنگره قرار بگیرم و خدمت کنم. از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای عزیزم آقا مالک تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه درباره وادی نهم است: «وقتی نیرویی از کم شروع شود و به درجه بالا و بالاتری برسد، نقطهٔ تحمل پیدا می‌شود.»

وقتی من به طبیعت نگاه می‌کنم، می‌بینم همه چیز به‌صورت ذره‌ذره انجام می‌شود. به طور مثال، این هستی که به وجود آمد، یک‌دفعه شکل نگرفت؛ بلکه ذره‌ذره به وجود آمد. برای اینکه ما بتوانیم در کرهٔ زمین زندگی کنیم، دوره‌های مختلفی را پشت سر گذاشته‌ایم. ابتدا زمین یک کرهٔ یخی بود، که آرام‌آرام تبدیل به عصر دایناسورها شد. این کرهٔ یخی کم‌کم آب شد، دایناسورها آمدند و زندگی کردند، سپس کم‌کم انسان‌های اولیه به وجود آمدند و در ادامه انسان‌های مدرن شکل گرفتند.

هر فلزی در این دنیا یک نقطهٔ تحملی دارد؛ مثلاً آهن در دمای ۱۵۳۰ درجه نقطهٔ تحمل دارد. مس، شیشه و سایر مواد نیز هرکدام نقطهٔ تحمل خاص خود را دارند. ما هم نمی‌توانیم یک‌دفعه بذری را بکاریم و انتظار برداشت آن را داشته باشیم؛ باید ذره‌ذره این اتفاق بیفتد. زمانی که من به کنگره می‌آیم، مانند یک نهال هستم. اگر بخواهم به درختی تنومند تبدیل شوم، باید آموزش ببینم و هم روی جسم، هم روی روان، و هم روی جهان‌بینی خود کار کنم تا هر سه قوی شوند. در ابتدای کار باید جسم و روان را قوی کنم؛ جسم و روان در مدت یازده ماه درمان می‌شوند. اما برای جهان‌بینی باید سی‌دی‌ها را بنویسم تا به درک و شناخت جهان‌بینی برسم.

اگر سی‌دی‌هایم را درست بنویسم، داروهایم را سرِ وقت مصرف کنم و یک پارامتر زمانی را بگذرانم، می‌توانم به آن رهایی برسم. هرچقدر این کارها را بهتر انجام دهم، به رهایی بهتر و پایدارتری خواهم رسید.

گاهی اوقات من خواسته‌ای از خودم دارم و برای خدا مشخص می‌کنم که دقیقاً از این راه باید آن خواسته را به من بدهد، در حالی‌ که ارادهٔ خدا با ارادهٔ من متفاوت است. مثلاً می‌گویم: «درمان اعتیاد از این راه انجام شود، همه‌چیز گل و بلبل باشد تا من هم به خواسته‌ام برسم.» اما ارادهٔ خدا با من فرق می‌کند. ممکن است در مسیر درمان، وقتی به کنگره می‌آیم، اتفاق‌هایی برایم بیفتد که در ظاهر خوشایند نباشد، اما در مسیر رشد و آموزش من است.

در این مسیر باید صبر داشته باشم. صبر با تحمل فرق می‌کند. صبر یعنی اینکه حالم را خوب کنم و از زاویه‌ای به زندگی نگاه کنم که به من حال بهتر بدهد؛ اما تحمل یعنی فقط فشار را تاب بیاورم بدون اینکه حال خوبی داشته باشم.

گاهی رهجویی را می‌بینیم که سفر می‌کند؛ چهار ماه اول را با شور و اشتیاق می‌آید، اما بعد از مدتی به مشکلی برمی‌خورد. در اینجا خودش با توجهِ بیش از حد به مشکلات، آنها را بزرگ‌تر می‌کند. هر چیزی که روی آن حساس شویم، تبدیل به تضاد می‌شود و در زندگی‌مان پررنگ‌تر ظاهر می‌شود.

به قول معروف، این تضادها می‌خواهند ما را از چرخهٔ درمان دور کنند. نگاه ما به مشکل تعیین‌کننده است؛ باید از زاویه‌ای به آن نگاه کنیم که به ما حس بهتری بدهد و در مسیر بمانیم. به نظر من، بسیاری از رهجوهایی که وارد سفر دوم می‌شوند، چون در سفر اول روی مشکلات‌شان بیش از حد تمرکز کرده‌اند، دوباره همان مشکلات را برای خودشان می‌سازند. در صورتی که می‌توانند با تغییر زاویهٔ دید، به‌تدریج مشکلات‌شان را حل کنند.

من روز اولی که به کنگره آمدم، راهنمای تازه‌واردین به من گفت: باید برای درمان به حرمت‌های کنگره و قوانین کنگره احترام بگذارم و من همان روز اول، اولویتم را برای درمان گذاشتم و با خودم گفتم این مهم‌ترین کاری است که باید انجام دهم. کار و خانواده را در حد لازم نگه داشتم و تمام تمرکزم را گذاشتم روی درمان اعتیاد.

درمان اعتیاد مثل ذره‌بینی است که جلوی نور خورشید گرفته‌ای. اگر آن را متمرکز نگه داری، در عرض چند ثانیه می‌تواند اثر بگذارد، اما اگر آن را پراکنده بگیری، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. اگر بخواهم هر خواسته‌ای به وقوع بپیوندد، باید صددرصد تمرکزم را روی آن بگذارم. در غیر این صورت، هیچ اتفاق خوبی برایم نمی‌افتد.

در تمام موضوعات زندگی همین‌طور است؛ من باید روی خودم کار کنم، آموزش‌ها را بیاموزم و آنها را عملی کنم. وقتی وارد کنگره می‌شوم، ابتدا باید جسم و روانم را به تعادل برسانم، تا بعد بتوانم در مسیر جهان‌بینی رشد کنم و به آرامش و رهایی واقعی برسم. ممنونم که با سکوت زیبایتان به صحبت‌های من گوش دادید

تایپ:مسافر احمد لژیون چهارم
ویرایش: مسافر علی لژیون سوم
عکاس: مسافر محمد لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر محمد لژیون پانزدهم  تاییدخبر :مسافر جلال لژیون پنجم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .