جلسهٔ یازدهم از دور سیودوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگرهٔ ۶۰ ویژهٔ مسافران و همسفران شعبهٔ دانیال اهواز، با استادی پهلوان ایمان، نگهبانی مسافر ناصر و دبیری مسافر مصطفی، با دستور جلسهٔ OT و DST، در روز پنجشنبه مورخ هشتم آبانماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان؛ ایمان هستم، مسافر. بسیار خوشحالم که امروز فرصتی فراهم شد تا آموزش بگیرم و در کنار دوستان و یاران خوب باشم. از ایجنت محترم آقا امین سپاسگزارم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و از تیم مرزبانی شعبهٔ دانیال اهواز، چه در بخش مسافران و چه در بخش همسفران نیز قدردانی میکنم. همواره عرض کردهام که بر همهٔ ما واجب است از این عزیزان تقدیر کنیم؛ زیرا وقتی ما از منزل خارج میشویم، کسی پیشتر آمده، درِ مکان را گشوده و فضا را آماده کرده است تا ما با خیال آسوده بیاییم و آموزش ببینیم. آنان این مکان را حتی برای کسانی آماده میکنند که هنوز نام کنگره را نشنیدهاند، و حضور همهٔ ما در این جلسه بهنوعی برای آمادهسازی همین فضاست برای کسانی که به تعبیر اساتید قدیمی هنوز درگیر مصرفاند و دلخوش به همان مقدار؛ همانگونه که روزگاری ما از وجود کنگره بیخبر بودیم و راه خود را میرفتیم و عدهای بودند که این فضا را آماده میکردند؛ چه در بخش مسافران و چه در بخش همسفران. این هفته، هفتهٔ اوتی و روش دیاِستی است؛ بهنظر من هفتهٔ «بخشش» است. میاندیشیدم زمانی که آقای مهندس روش دیاِستی را کشف کردند، واقعاً بر سر دو راهی قرار داشتند؛ میتوانستند این روش را برای خود نگه دارند و حتی آن را به بازار عرضه کنند. شربت OT از قبل بود، اما به نظر من دارویی «راهگمکرده» بود تا اینکه روش DST آمد و چراغ این راه شد. امروز، چه در بخش مسافران آقا و چه در بخش مسافران خانم، و نیز در حوزهٔ درمان بیماریها، این دو عامل، شربت OT و روش DST بهصورت توأمان محور پژوهش و درماناند؛ زیرا اگر روش DST در کنار شربت OT نباشد، اتفاقی رخ نخواهد داد. بسیاری از تازهواردان که شاید از خانوادهٔ خود ما باشند وقتی در بخش تازهواردین میپرسم «آنتیایکس مصرفی شما چیست؟» میگویند «شربت OT». یعنی آن را صرفاً «دارو» میبینند؛ حال آنکه روش DST میآید و به این دارو جان میدهد و مسیر را روشن میکند تا به درمان بسیاری از بیماریها و درمان اعتیاد بینجامد. ما که امروز اینجاییم چه درمانشدگانِ سفر دوم، چه سفر اولیها و چه جلسهاولیها—همه با امید آمدهایم و همه با شربت اوتی و روش دیاِستی به درمان رسیدهایم. در واقع، روش دیاِستی جان تازهای به شربت اوتی بخشید و روشی عرضه کرد که کنگره را به جهان معرفی نمود. در مقالات و نشستهایی که آقای مهندس ارائه و سخنرانی میکنند، روش DST در کنار شربت OT بهکار گرفته میشود و نشان داده شده که در بسیاری از بیماریهای سرطانی، عفونی و التهابی، و بههمریختگیهای جسمیِ زمینهساز بیماریها، نقش درمانی دارد. وظیفهٔ من بهعنوان یک مسافر در این هفته چیست؟ اگر در حال سفرم، قدر بدانم. «قدر» یعنی اندازه؛ راهنما اندازه و زمانی برای مصرف تعیین کرده و گفته است با همین زمانبندی و اندازه، آرامآرام به درمان میرسی. نباید به فتوای خود عمل کنم و آنچه را که میپندارم لذتبخشتر است پیش ببرم؛ باید حرمت «روش» و «دارو» را نگه دارم. آقا شاهرود همواره میگفت: «من بدون وضو دست به داروی اوتی نمیزنم.» آنقدر برایش مقدس بود؛ زیرا بسیار راه رفته و مسیرها را آزموده بود و سرانجام تنها داروی اوتی و روش دیاِستی او را درمان کرد. من اصلاً نمیدانستم جهانبینی چیست؛ اگر در هفتههای اول پشت درِ کنگره با من از جهانبینی سخن میگفتند، شاید میرفتم. دو سه ماه بعد فهمیدم جهانبینی یعنی چه؛ من به امید آن دارو و آن روش آمدم.
.jpg)
حمایت داروییای که در کنگره ۶۰ هست در بسیاری از NGOها نیست؛ فردی مدتی میماند و بعد میرود—واقعاً هم سخت است. انسجام امروز کنگره ۶۰ بهدلیل آن است که افرادِ مصرفکننده و آسیبدیده میآیند و حمایت دارویی میشوند؛ خواب و بیداری و ارتباطاتشان—چه در خانواده و چه در کار—تا حدی کنترل میشود و از دردها و غصهها کاسته میگردد. فردِ خمار نمیتواند سرِ کار برود؛ تعارفی هم نداریم. آقای مهندس میگویند: «فردِ خمار حتی پولهای جیبش را نمیتواند بشمارد.» روزهای یکشنبه روزهای خوبی برای سفر اولیهاست؛ برگِ زرد را که میگیرند، حقیقتاً مانند گرفتن کارنامهٔ قبولی است؛ دلخوشِ همین دارو هستند و وقتی میبینند کسی مثل من با همین دارو درمان شده، مطمئن میشوند که روش دیاِستی در کنار این دارو آنان را درمان خواهد کرد.نزدیک گلریزان هم هستیم. میاندیشیدم آقای مهندس با روش دیاِستی چقدر میتوانست سودِ شخصی ببرد؟ شاید اصلاً قیمت نداشته باشد؛ اما ایشان آبروی خود را وسط گذاشت. زمانی که بردن نام «تریاک» جرم بود، در برنامهای در ماه رمضان آمدند و اعلام کردند که «مصرفکننده بودند و با این روش درمان شدند» و توضیحات فراوانی دادند؛ این شجاعت، گذشت و بخشش بود، گذشت از آبرو، گذشت از مال و وقت. واقعاً هم نمیدانستند پایان این مسیر چگونه خواهد شد؛ اما آمدند و تلاش کردند و این ساختار بزرگ را پدید آوردند. ساختارهای بزرگ، تلاش بزرگ میخواهد؛ خرابکاریهای بزرگ شاید با تلنگری رخ دهد مثل آتشسوزی عظیمی که با یک کبریت بخشی از جنگل را میسوزاند اما ساختن ساختارهای بزرگ زحمت بسیار میخواهد. رفتن به تهران برای همهٔ بچهها لازم است تا ببینند چه تیمی آنجا با چه تلاشی در حال خدمت است. ما فقط در روزهای زوج که میرویم آنان را میبینیم؛ روزهای فرد، خودشان اغلب راهنما هستند و لژیون دارند و مانند همینجا کارگاه آموزشی خودشان برپاست؛ و در روزهای زوج در آکادمی، ساختمان سیمرغ و… خدمت میکنند. همهٔ اینها را باید قدر بدانیم. همچنین تبریک میگویم؛ شنبه بچهها برای دریافت شال سبزِ «راهنمای تازهواردین» میروند؛ برایشان آرزوی موفقیت دارم. آقای امین مروانی اجازهٔ «پهلوانی» را از آقای مهندس گرفتند، آقا یاور سیدیها را تحویل دادند و انگشتر «دنوری» گرفتند؛ همهٔ این اتفاقات خوب حاصل همین نشستها و آمدنهاست. امروز نوبت یاور بود؛ فردا نوبت علیرضاست؛ پسفردا نوبت رستم و امید؛ خانوادههایشان و راهنماهایشان نیز به نوبت نشستهاند تا در روز موعود، در کنار هم به رهایی برسند. انشاءالله رهاییها ادامهدار باشد و برای همهٔ شما آرزوی موفقیت میکنم. امیدوارم در جشن گلریزان با حس و انرژی بالا کنار هم اتفاق خوبی رقم بزنیم. بسیار امیدوارم از دل این شعبه، شعبهای تازه در نقطهای دیگر از شهر شکل بگیرد؛ زیرا هنوز بسیاری نام کنگره را نشنیدهاند و بر ما واجب است به اندازهٔ توان، تلاش کنیم. جشن گلریزان بهترین فرصت است که هرکدام از ما هر کاری از دستمان برمیآید نخست برای رشد و ارتقای خودمان و سپس برای کمک به سایر انسانها انجام دهیم. متشکرم که به صحبتهای من توجه کردید.
سایت نمایندگی دانیال اهواز
عکس و تایپ: مسافر محمدامین
ارسال خبر: همسفر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
54