حالا که قلم در دست گرفته و مینویسم، ۸ سال و اندی است که از حضورم در کنگره۶۰ میگذرد. باید اعتراف کنم خودم هم متوجه نشدم، چطور این سالها اینقدر سریع گذشت... اما گذشت؛ و چه گذشتنی! کنگره برای من سراسر آموزش، تجربه بود، و پر از حسهای گوناگون بود. در کنگره افراد زیادی را دیدم؛ شاهد خندهها و گریههای بسیاری بودم. خودم هم گاهی گریستم و گاهی خندیدم.
آموزشهای کنگره برای من معنا و مفهومی خاص دارند. کنگره یعنی امید، محبت، دلگرمی، آموزش و آرامش. کنگره یعنی دوباره زیستن و دوباره خندیدن. باید بگویم که خدمت گرفتن و خدمت کردن در کنگره هم بیتأثیر نبوده؛ نه تنها بیتأثیر نبوده، بلکه تأثیری عمیق و ماندگار بر من گذاشته است. خدمت، اتصال من را با کنگره محکمتر و عمیقتر کرده است.
خدا را شکر میکنم که امروز این افتخار نصیبم شده تا به عنوان نگهبان جلسه در شعبه حضور داشته باشم و خدمت کنم. این خدمت، بار دیگر و عمیقتر من را به کنگره وصل کرده است. امیدوارم هر همسفر و مسافری که خواهان چنین حس زیبا و افتخار بزرگی است، هر چه زودتر در فضای امن و پر محبت کنگره۶۰، این حس قشنگ را تجربه کند.
نویسنده: همسفر شبنم رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر آزاده رهجوی راهنما همسفر اشرف ( لژیون هشتم)
عکاس: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فرنگیس (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر اشرف (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران شعبه ابنسینا
- تعداد بازدید از این مطلب :
59