جلسه اول از دور سوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی کارون اهواز با استادی مسافر احسان، نگهبانی مسافر صادق و دبیری مسافر صادق با دستور جلسه «OT,DST» در روز یکشنبه مورخ ششم آبان ماه ۱۴۰۴ در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز بکار نمود.

سخنان استاد؛
سلامدوستان احسان هستم یک مسافر. خدا را شکر میکنم امروز در نمایندگی کارون هستم، در جایی به این قشنگی، به این زیبایی، کنار شما که زیبایی و خوبیش را صدچندان میکند.
نمیشود با تقدیر و قدردانی از آقای مهندس شروع نکرد. هر وقت در این جایگاه وارد میشوم، واقعاً اولین چیزی که به ذهنم میآید، همیشه تشکر کردن از آقای مهندس و خانوادهشان است که این بستر را برپا کردند و شروع نمودند. واقعاً خدا را شکر میکنم که در کنگره حضور دارم.
قبل از هر چیز خدا قوت میگویم به خدمتگزاران نمایندگی کارون، ایجنت محترم آقا اکبر عزیز، مرزبانهای محترم، راهنمایان عزیز، دوستان خوب، راهنمای تازهوارد و همه خدمتگزارانی که در نمایندگی کارون حضور دارند. برای سفر اولیها آرزوی توفیق دارم که این سفر را بهسلامت و زیبایی به پایان برسانید و لذت رهایی را بچشید، و همینطور برای دوستان سفر دومی آرزوی توفیق و ادامهٔ راه دارم.
واقعاً بهتر از خانهٔ کنگره ۶۰ ما، جای دیگری نداریم. وقتی وارد کنگره میشوم، با خودم میگویم اگر اینجا نبودم، کجا میخواستم بروم؟ کجا میتوانستم بروم که جایی باشد تا با آن وضعیت مصرف و حال خراب بیایم و حالم خوب شود؟ از اول همهچیز خوب نبود، قطعاً از اول همهچیز خوب نبود، ولی وقتی در کنگرهای هستی که نامش «راه درمان اعتیاد» است، راه را نشان میدهد، الگوهای زیبا و خوب به ما نشان میدهد، دیگر نه ترسی از راه داری و نه ترسی از ادامه؛ بلکه تا دلت بخواهد تصویر داری برای اینکه تو هم به آن حال و آن حس برسی و همیشه دوستانی که سفر دوم هستند، الگوی پایان مسیر برای دوستان سفر اول هستند، و این مسیر همینطور ادامه دارد. بینقصترین حضور ما در کنگره، حضور آقای مهندس است؛ بعد از آن دیدهبانها و راهنماها، تا زمانی که به مرحلهای میرسیم که کنگره میگوید حالا در سفر عملی با چشمانت نگاه کن و پیدا کن. همه میتوانیم.
در کنگره مثالی هست که میگوید «عقاب را پیدا کن، با عقاب پرواز میکنیم.»
غیر از عقاب رفتن، عاقبت خوبی ندارد. واقعاً باید تشکر کرد که چنین حس و حالی در کنگره هست.
من با کمی نگاه به گذشته میبینم که اکنون مکانی داریم، مال خودمان است، به نام کنگره. این مکان توسط خود اعضای کنگره ۶۰، بعد از دوازده سیزده سال، قران به قران پول پرداخت کردن، زکاتِ حال خوب دادن، از مال گذاشتن و بخشیدن، خریداری و ساخته شد. خود کنگره قدر جایش را دانست.
کنگره همیشه پیام داده: ما باید بیغولهها را آباد کنیم، و با مکان هم شروع میکند؛ مکان را ببینیم. حتی اگر جایی در شهر نباشد، میشود ویرانهها را آباد کرد. چون بزرگترین و مهمترین کاری که کنگره انجام میدهد، آباد کردن یک انسان است که بههمریخته بود. خود من! دیگر چه هنری از این بالاتر؟ چه پیامی از این عمیقتر؟
کنگره تصویری از دنیای درون انسان نشان میدهد؛ هم وضعیت خراب گذشته را و هم حال خوب و مسیر آباد شدن را.
نمیخواهم از موضوع جلسه فاصله بگیرم؛ دستور جلسه «هفتهٔ اوتی» است. واقعاً تبریک میگویم به بنیان کنگره، جناب آقای مهندس. زمانی که دستور جلسهٔ اوتی نوشته شد، درگذشت هفتهای بود که همهٔ صحبتها از شکرگزاری شروع شد.

واقعاً شکرگزار خداوندم. این هفته که به نام هفتهٔ اوتی است، هفتهای است که گزارش کنگره به همهٔ اعضاست. تبریک میگویم به دیدهبان محترم و نگهبان اوتی کنگره، جناب آقای بابک لطفی. خیلی تبریک میگویم به همهٔ خدمتگزاران بخش اوتی که امسال ۲۰۲۴ نفر خدمتگزار داریم، فقط در بخش اوتی.
ببینید عدد چیست: بیش از صد هزار نفر در کنگره به رهایی رسیدهاند. آقای مهندس عددها را آنقدر بزرگ کردهاند که ذهن من دیگر درک نمیکند! دو هزار و بیستوچهار نفر خدمتگزار فقط در یک بخش، در ۱۵۰ نمایندگی! بدون مزد، بدون منت، با عشق.
این هفته را واقعاً به این عزیزان تبریک میگویم، به ویژه به دوستان نمایندگی کارون. بسیار قدردان تلاش و زحماتشان هستم. و من هم این افتخار را دارم که در یک سال گذشته، در بخش اوتی در شورای اوتی، کنار بابک عزیز خدمت میکنم و مسئول دوازده نمایندگی در جنوب کشور هستم. در این مسیر بسیار آموختهام و خدمت کردن را به شکلی دیگر تجربه کردهام.
زمانی که تازهوارد بودم و در اوایل سفر دوم، همیشه از پایین به بالا نگاه میکردم و میگفتم: آقای مهندس، دیدهبانها چه لذتی دارند! چه خدمتی! چقدر ارزشمند!
اما حالا که نزدیکتر نگاه میکنم، میبینم همین دیدهبانها هم نگاهشان به پایین است، به تازهواردها و میگویند: منی که بیست سال در کنگره بودهام، چه کار میتوانم بکنم که حالِ حتی یک سفر اولی بهتر شود؟ اگر بتوانم ذرهای کمک کنم تا نگاهش عوض شود و بداند میتواند به رهایی برسد، همین یعنی خدمت واقعی.
در کنگره «نتوانستن» نداریم. کسی که به رهایی نمیرسد، فقط «نخواسته» است. اگر بخواهی، دنیا مال توست. همهٔ حالهای خوب کنگره برای توست، فقط باید بخواهی. الگوی خواستن در کنگره بسیار زیاد است؛ فقط بخواه و طلب کن برای ادامه.
خیلی صحبت کردم؛ به تشکر بسنده میکنم. واقعاً آرزوی رهایی دارم برای همهٔ سفر اولیها. این هفته را قدردانی کنیم از کسانی که باعث شدند امروز اوتی باشد.
اگر اوتی نبود، باید اپیوم میبود. آقای مهندس میگفتند در گذشته از اپیوم (تریاک خوراکی) استفاده میکردیم. هر کسی با هر مصرفی میآمد، بعد باید میرفت سراغ ساقی و جنسش را میگرفت، تکهتکه میکرد و مصرف مینمود. من هم یکبار اینگونه سفر کردم، اصلاً نمیتوانستم. ولی تا دلت بخواهد الگو داریم که با همین وضعیت آمدند و به رهایی رسیدند.
وقتی اوتی آمد، نفس راحتی آمد! آقای مهندس وقتی اوتی رسید، از جا برخاستند و سجده کردند، چون راحتیِ سفر برای سفر اولیها آمد. اوتی اندازه داشت، منظم بود، درمانمحور بود، و به دارویی که «مرده» بود، در کنگره جان داده شد.
امسال فهمیدم از میان پنجاه نفری که در ابتدا برای آزمایش اوتی انتخاب شدند، خود آقای بابک هم بودند؛ از اولین الگوهای موفق اوتی در کنگره. اگر آن پنجاه نفر اول نبودند، شاید پنجهزار نفر بعدی، دههزار نفر بعدی و سیزدههزار نفری که امسال سفر میکنند، نبودند.
پشت این مسیر، شورایی است که شب و روز تلاش میکند تا اوتی بهموقع به دست سفر اولیها برسد. راهنماها، مسئولان ثبت، بچههایی که در کلابها هستند، همه زحمت میکشند.
عدد ۲۰۲۴ واقعاً بزرگ است. نمیدانم چطور میشود اینهمه انسان را در یک سالن جمع کرد و گفت: اینها خدمتگزاران اوتیاند! واقعاً دست تکتکشان را میبوسم و خوشحالم که من هم در این حلقه هستم.
امیدوارم همیشه در مسیر کنگره باشیم و از حس و حال خوب آن بهرهمند شویم.

گروه سایت نمایندگی کارون
- تعداد بازدید از این مطلب :
617