سومین جلسه از دوره دوم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی امیر اراک به استادی راهنما همسفر نسیم، نگهبانی همسفر نصیبه و دبیری همسفر فرانک با دستور جلسه «DST ،OT» روز دوشنبه ۵ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد؛
سلام خدا را شکر میکنم که یک بار دیگر در نمایندگی امیر در خدمت دوستان و همکاران قدیمی هستم، انشاءالله همگی موفق باشید و بتوانیم جلسه خوبی را در کنار هم داشته باشیم. از همسفر نصیبه تشکر میکنم که امروز وسیلهای شدند که من بتوانم در اینجا حضور پیدا کنم.
دستور جلسه «DST ،OT» است که من خیلی در مورد آن صحبت نمیکنم؛ چون در آستانه گلریزان هستیم و بیشتر سعی میکنم درباره مسائل مالی صحبت کنم. در مورد سخنان دکتر امین دژاکام در لژیون موسیقی، بهخاطر اینکه صحبت ایشان در سایت گذاشته نمیشود، گفتن آن خالی از لطف نیست؛ ایشان فرمودند ما بخشندگی و گذشت را در تمام قسمتهای کنگره۶۰ داریم، بزرگترین و مهمترین قسمت بخشندگی که منجر به رهایی و درمان یک مسافر میشود وقتی است که پلههای مسافر عوض شده و هر دفعه بخشی از داروی OT خود را ببخشد، واگذار کند، کمتر استفاده کند و بعد به سراغ پله بعدی برود تا اینکه بتواند از مصرف ۱۶/۵ سیسی به دیلی ۰/۳ سیسی برسد و بعد به رهایی برود.
رهایی و درمان دقیقاً برای مسافری اتفاق میافتد که تابع قوانین، ضوابط و حرفهای راهنمای خود است و پلهپله همانطور که در اوایل سفر خویش OT میخورد و افزایش میدهد از یک جایی به بعد متوجه میشود؛ باید این شربت را واگذار کند و ببخشد و ذرهذره به مرحلهای برسد که با سرنگ انسولین یک قطره OT را در گلوی خود بچکاند و آن موقع زمان رهایی است؛ اما در مقابل آنها مسافرانی به رهایی نمیرسند که مخالف این مسیر عمل میکنند؛ یعنی هر چهقدر در روزهای اول داروی OT را در مقدار بالا مصرف میکنند؛ زمانیکه در مرحله کاهش قرار میگیرند شهامت کم کردن را ندارند و ترجیح میدهند همچنان در قسمت افزایش باشند. بعضی از آنها گریزشان در حدی است که نهتنها مقدار را کم نمیکنند؛ بلکه ماده مخدر قوی استفاده میکنند، دیگر OT برایشان اکتفاء نمیکند و این افراد در کنگره با متد DST به درمان نمیرسند.
در مسائل مالی هم اتفاقی که در لژیون سردار میافتد و حمایت مالی که از طرف اعضاء رخ میدهد این است که فردی میتواند تابع حمایت مالی در این مکان امن باشد که بتواند آن بخشش و گذشت را در عملکرد خویش نشان بدهد و از خودش شروع کند و آن ۱۰ یا ۱۱ ماه که به کنگره۶۰ میآمده و از همه قسمتها بهرهمند میشده بعد از رهایی به مرحلهای برسد که در کنار آموزشهایی که میگیرد یک بازپرداخت بدهی داشته باشد و شروع به خدمت کردن در بخش فیزیکی یا مالی کند.
یک جای دیگر ایشان در صحبتهایشان گفتند: «آدمها زمانی به رهایی و نیکی میرسند که بتوانند از آنچه دوست دارند ببخشند». دقیقاً داستان لژیون سردار همین است، ما در لژیون سردار به جیب پر پول نیاز نداریم، به یک دل بزرگ نیاز داریم. کسانی که در لژیون سردار عضو هستند هر کدام به نسبت آن مالی که به کنگره بخشیدند و کنگره را مورد حمایت مالی قرار دادند؛ حتماً به همان اندازه در خانه و شرایط زندگیشان طبیعتاً مشکل مالی دارند یا بعداً در طول حضورشان در لژیون سردار برای آنان پیش میآید؛ اما اتفاقی که میافتد که فرد خود را مجاب میداند که بتواند بحث مالی خود را پیش ببرد؛ اگر تعهدی دارد با چنگ و دندان میخواهد آن را تسویه کند؛ چون با دل خویش پا در این مسیر گذاشته نه با جیب پر پول.
مسافر که با بخشیدن یک مقداری از دارو خود به رهایی میرسد و همسفر یک بخشی از انرژی خویش را به صرف حضور در جایگاه خدمتی و بخشی از مال خود را در بخش مالی میبخشد، میتواند حمایت مالی را به شکل کاربردی اجراء کند.
در این مکان مقدس یاد گرفتیم؛ انسان زمانی میتواند ۵۰ درصد نیروهای منفی را شکست دهد که بتواند از ماده و مادیات بگذرد. ماده و مادیات یک قسمتی از آن پول است که در کنگره آموزش گرفتیم معادل انرژی بوده و اگر انسانها بتوانند از آن انرژی به دیگران ببخشند در راستای: رهایی، ایجاد حال خوب، برای اینکه چراغی روشن بماند، سقفی باقی بماند و فضایی باشد که افراد بعدی بیایند، آن حال خوب و نیکی پیدا میشود.
گاهی اوقات ما بین اینکه برای اموال خود نگهبان دانا یا نگهبان نادان باشیم، دچار تزلزل میشویم. آقای مهندس حسین دژاکام در یکی از سیدیها فرمودند: «آدمها زمانی میتوانند برای اموال خود نگهبان دانا باشند که خودشان تسلط اموال خود را به دست بگیرند». کسی که میتواند از ماده و مادیات بگذرد و در کنگره به فکر رهایی و نیکی باشد، قدر مسلم این فرد میتواند نیروهای منفی را شکست بدهد و بعد در ادامه نگهبان اموال خویش باشد.
فردی که نگهبان اموالش باشد، خود تسلط و مدیریت اموال خویش را به دست میگیرد؛ وقتیکه به کنگره۶۰ میآید، بر این مسئله آگاه است قانون یازدهم را اجراء کند؛ اگر دوشنبه این قانون را انجام میدهد، پنجشنبه هم خود را موظف میداند از این قانون حمایت کند. روزهای جمعه کنار قمقمه، لباسورزشی و کرم ضدآفتاب که استفاده میکند باید از سبد پول حمایت کند؛ حتی اگر تجهیزات پارک استفاده نمیکند. به این مسئله واقف است که ساختمان و زمینی از خود ندارد و نمایندگی که در آن حضور دارد، استیجاری است و ماهیانه تلاش میکند؛ حتی اگر راهنما به او تذکر ندهد، حامی زمین را پرداخت کند تا بتواند به اندازه سهم خویش در خرید نمایندگی که بعداً قرار است ایجاد بشود، شرکت داشته باشد.
این موضوع را میداند زمانیکه نزدیک به گلریزان است؛ نباید همه داشتهها و نداشتههای خود را برای شب گلریزان بگذارد؛ چون ما سالها پیش از دیدهبان محترم آقای زرکش یاد گرفتیم؛ اگر هر فردی واقعاً مشتاق باشد که عضو لژیون سردار باشد با گذاشتن روزی ۱۷ یا ۱۸ هزار تومن یا با یک برنامهریزی مالی میتواند خود را عضو لژیون سردار بکند؛ منتها وقتیکه من نسیم میآیم شب گلریزان، شور من را میگیرد، بهخاطر اینکه کنار هم لژیونی خود باشم و از او کم نیاورم، حرف راهنمایم روی زمین نماند و بتوانم یک گوشه از زحمات او را جبران کنم، میآیم تعهد سرداری و دنوری میدهم و زمانیکه موقع پرداخت تعهد میشود، یادم میافتد یکسری اتفاقات غیرقابل پیشبینی افتاده، نمیتوانم تعهد خود را پرداخت کنم و فراموش میکنم؛ اصلاً زندگی یعنی ایجاد اتفاقات غیر منتظره، ما صبح تا شب این اتفاقات را میبینیم و با آنها دست و پنجه گرم میکنیم؛ ولی وقتی بحث مالی پیش میآید، اینجا یک خورده برای ما سخت میشود که دلیل آن صحبت آقای مهندس حسین دژاکام است که میفرمایند: «گاهی اوقات ما تسلط و مدیریت اموالمان را به دست داریم؛ اما گاهی اوقات اموالمان تسلط ما را بر عهده دارند». در اینجا افراد نگهبان نادان هستند.
استاد امین دژاکام در سخنان خود گفتند: «خداوند به دو گروه ثروت میدهد؛ ۱_ یکسری افراد، مدیر و در واقع مدبّر اموال خود هستند. ۲_ یک گروه هم افرادی هستند که تحث تأثیر اموال خود بوده و این افراد فکر میکنند پول روی پول میگذارند، خداوند از آنان خوششان میآید در حالی که خدا به نوعی آنها را تنبیه میکند. کسی که روزبهروز دارد ارتقاء مالی پیدا میکند؛ اما نمیتواند از آن ارتقاء سهمی به دیگران ببخشد، آن اضافه پول که دارد از هستی میگیرد تنبیه او به حساب میآید». در کنگره آموزش گرفتیم زندگی ما از نظر مالی یا معنوی مثل زنجیر به هم وصل است؛ وقتی فردی در این مکان امن میخواهد به رهایی برسد از راهنما، واحد مرزبانی، واحدOT، مبصر کلینیک و از افرادی تشکر میکند که به نوعی به کنگره میآیند و برای حفظ آن تلاش میکنند؛ حالا اینکه آن فرد در آن جایگاه خدمتی از نظر من نسیم موفق است یا نه، موضوعی است که در حیطه نظر دادن من نیست و این بین خود شخص، خداوند و وجدان آن است. مهم این است آن جایگاه برای آن فرد ایجاد شده، در آن جایگاه قرار گرفته، خدمت میکند و من نسیم را رهبری میکند تا بتوانم به سمت رهایی و آن حال خوب بروم.
طبق فرمایش آقای مهندس حسین دژاکام که فرمودند: «لژیون سردار مهمترین، بهترین و تنهاترین چیزی است که در یک نمایندگی، افراد را به سمت و سویی میبرد که بتوانند انرژی و بخشیدن خودشان را در عرصه ظهور بگذارند». من فکر میکنم اگر لژیون سردار نبود خدمت کردن افراد در کنگره، معنا و ارزش آن به شکل الان نبود.
آقای مهندس حسین دژاکام در سیدی انسان و اختیار میگویند: «تفاوت انسانها در کلام و بیانشان نیست؛ بلکه تفاوت انسانها در عملکرد آنها است و عملکرد انسانها تجلی افکار و اندیشه درونی آنان است». اینکه من نسیم بگویم؛ عاشق شال پهلوانی هستم، خوشبهحال فلان پهلوان که پیش آقای مهندس حسین دژاکام رفته و اجازه پهلوانی گرفته است، این در افکار و اندیشه من است که به زبان میآید؛ منتها اینکه من نسیم چقدر برای چیزی که در ذهن من است و به زبان میآورم دارم قدم بر میدارم و تلاش میکنم تفاوت من را با بقیه نشان میدهد.
لذت بخشیدن این است که من ندارم یا اندک دارم، برنامهریزی مالی میکنم که من هم یک نقشی را ایفا کنم. اینکه بنشینم در آینده شرایط مالی، فیزیکی و خانوادگی من تغییر کند که من، در فلان جایگاه خدمت کنم یا در بخش مالی خدمت کنم آن فرصت هیچوقت برای من ایجاد نمیشود؛ چون آقای مهندس حسین دژاکام بارها از خداوند در قرآن برای ما نقل قول کردند: «قشنگی بخشندگی به این است که شما ندارید و میبخشید»
ممنون از اینکه به صحبتهای من توجه کردید.


تایپیست: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر نجمه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر نجمه (لژیون پنجم)
ویرایش و ارسال: همسفر محدثه رهجو راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
1205