نهمین جلسه از دوره چهاردهم سری کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی رز تهران با استادی راهنما مسافر الناز، نگهبانی مسافر اکرم و دبیری مسافر رومینا، با دستور جلسه «جهانبینی در ورزش» روز یکشنبه ۲۷ مهرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۳:۴۵ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان الناز هستم یک مسافر.
دستور جلسه این هفته «جهانبینی در ورزش» است. در ادامه، تولد یک سال رهایی خانم مینا را در کنار هم جشن میگیریم. جهانبینی در ورزش، نوع نگرش ما به ورزشکردن است. در کنگره ۶۰ طبق آموزشهایی که از آقای مهندس دریافت کردهام متوجه شدم، هر موضوعی جهانبینی خاص خودش را دارد.
برای به تعادل رسیدن جسم و روان، نیاز به ورزش داریم. ورزش یکی از مکملهای مناسب برای تولید مواد شبه افیونی در بدن مخصوصاً بعد از درمان و رهایی است. تمامی اعضاء کنگره ۶۰ موظف هستند بعد از گذشت ۲ماه در پارک حاضر شوند، یکی از رشته های ورزشی موجود در کنگره را انتخاب نمایند و در حین اعلام سفر، رشته ورزشی خود را اعلام کنند.
هدف ما از انجام ورزش و نوع نگرش ما به فعالیتهای بدنی، مشخصکننده میزان حال خوش ما است؛ یعنی اینکه ما باید بدانیم چرا ورزش میکنیم. در کنگره یاد می گیریم هدف اصلی از ورزش کردن رسیدن به سلامتی جسمی و تقویت روان است که رابطه مستقیمی با هم دارند.
فرهنگ حضور در مسابقات ورزشی و برخورد با بقیه (تیم مقابل، همتیمیها، داوران و...) مهمترین آموزشی است که در کنگره به ما داده میشود.در زمان قدیم زندگی ماشینی نبود، آقایان و خانمها در مزارع کار میکردند، همچنین زندگی بهصورت آپارتماننشینی نبود، کیلومترها راه میرفتند و کارهای بدنی میکردند. امروزه همه چیز تغییر کرده است، اکثر افراد از آسانسور استفاده میکنند و از پلهها بالا نمیروند. آقای مهندس میفرمایند: جهانبینی موضوعی است که در تمام فعالیتهای کنگره اهمیت خاص خود را دارد و فقط به امور درمان مربوط نمیشود.
دستیابی به جهانبینی صحیح بهیکباره اتفاق نمیافتد؛ بلکه گامبهگام و ذره به ذره از طریق آموزشهای کنگره و با کسب معرفت و آگاهی حاصل میشود. هدف اصلی ما در ورزش، قهرمان شدن نیست هر چند اگر به قهرمانی برسیم بسیار ارزشمند است، بلکه هدف، رشد، یادگیری و تکامل است.جناب مهندس میفرمایند: یا میبریم یا میآموزیم! بسیاری از بیماریهای انسانها به دلیل کمتحرکی و ورزشنکردن است که با ورزش منظم و تغذیه سالم، جسم ما سلامت خود را حفظ میکند همانطور که از گذشته گفتهاند؛ عقل سالم در بدن سالم است.
پیام تولد:
خشنودیم که به زیبایی در تمامی امور خوب پیش میروید؛ زیرا انجام راه درست، انسان را به انوار الهی نزدیک میکند. یک سال رهاییتان پر شگون
سخنان استاد در خصوص تولد یک سال رهایی مسافر مینا:
این تولد را به آقای مهندس، خانم مونا و همینطور به خود خانم مینا و همسفران ایشان که امروز در کنار خانم مینا حضور دارند، تبریک و شادباش میگویم. خانم مینا ابتدای سفرشان در لژیون خانم بیتا بودند، به ایشان خداقوت میگویم. خانم مینا روزهای اول پر از استرس، تشویش و نگرانی بودند؛ اما یکی از خصوصیات خوبی که دارند، فرمانبردار بودن ایشان است. هر کاری که به ایشان سپرده میشود، اطمینان دارید که بهخوبی انجام میشود.
خانم مینا مدت طولانی دبیر لژیون بودند، مسئول صدور کارت شعبه رز، عضو لژیون سردار و در حال حاضر هم در قسمت نمایندگی مرکز مشغول به خدمت هستند. همیشه یک الگو خوب برای هم لژیونیهای خود هستند. امیدوارم حافظ رهایی و حال خوب خود باشند و در مسیر خدمت باقی بمانند. ز اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
اعلام سفر:
راهنما: مسافر الناز - آخرین آنتی ایکس مصرفی: شیره و تریاک کشیدنی - روش درمان: DST- داروی درمان: OT- مدت سفر: ۱۰ ماه و ۲۰ روز - مدت رهایی: ۱ سال و ۲ ماه و ۱۵ روز - ورزش در کنگره شنا -
صحبتهای مسافر مینا:
سلام دوستان مینا هستم یک مسافر
اصلاً باورم نمیشود و هیچ موقع فکر نمیکردم بتوانم به این روز برسم. در تازهواردین به من گفتند؛ مدت سفر، حدود ۱۰ تا ۱۲ ماه طول میکشد؛ ولی من باورم نمیشد، بتوانم بهراحتی این مدت را طی کنم. دستور جلسه امروز «جهانبینی در ورزش» است. در سفر میگفتم؛ درمان چه ربطی به ورزش و حضور در پارک دارد؟ وقتی برای اولینبار به پارک رفتم، دیدم قبل از من بسیاری دیگر از رهجوها در آنجا حضور دارند.از جناب مهندس و خانم الناز تشکر میکنم. از بچههای خود بسیار ممنون هستم. شاید مادر خوبی برای آنها نبودم؛ ولی میخواهم از این به بعد برای فرزندانم جبران کنم.
خواستهها:
خواسته اول: از خدا میخواهم هر جوانی، چه خانم و چه آقا اگر به این راه کشیده شدهاند، راه کنگره را پیدا کنند و به رهایی و حال خوش برسند.
خواسته دوم: در دل بیان شد.
صحبتهای همسفر هلیا:
سلام دوستان هلیا هستم یک همسفر
این روز را به مادربزرگ عزیزم تبریک میگویم و خیلی خوشحالم که در تولدشان هستم.
صحبتهای همسفر ملیکا:
سلام دوستان ملیکا هستم یک همسفر
مادرم گریه کرد کمی حال من دگرگون شد، عذرخواهی میکنم. همیشه به مادرم افتخار کردم، فرقی نمی کند ،چه زمانی که مصرف کننده بودند و چه الان که درمان شده اند، مادرم همیشه در زندگی برای من الگو بوده است.
این روز را به مادرم خیلی تبریک میگویم. ما برای درمان مادر هیچ اصراری نداشتیم، خواستهٔ خودشان بود که به این حال خوش رسیدهاند. امیدوارم راه خود را ادامه دهد. از همه تشکر میکنم.ببخشید من اسامی را بلد نیستم که بخواهم تکتک نام ببرم، مرسی از همه که در این راه کنار مادرم بودید.
صحبتهای همسفر علیرضا:
سلام دوستان علیرضا هستم یک همسفر
از همه کسانی که در این سفر به مادرم کمک کردند تا به این پلهای که الان ایستاده است برسد، تشکر میکنم و اینکه خوشحالم در این جشن کنارشان هستم.
تایپ: مسافر لیلا - لژیون دوازدهم - نمایندگی رز تهران
ویرایش: مسافر سمیرا - نمایندگی رز تهران
بازبینی: همسفر فاطمه
ارسال: همسفر سولماز
عکس: مرزبان خبری مسافر رویا
- تعداد بازدید از این مطلب :
35