سلام دوستان مصطفی هستم یک مسافر
در کنگره ۶۰، جناب مهندس دژاکام، درمان اعتیاد را صرفاً کنارگذاشتن مصرف نمیدانند؛ بلکه آن را یک صعود سهضلعی تعریف میکنند که بر پایههای جسم، روان و جهانبینی استوار است. در این میان، ضلع جهانبینی که نقش تعیینکنندهای در تغییر نگرش فرد نسبت به خود، هستی و اعتیاد دارد، گاهی نیاز به یک میدان عمل واقعی دارد تا آنچه در ذهن است، به یک واقعیت تبدیل شود. جناب مهندس که راه درمان را به روش dst پیدا کرده بودند، برای نشاندادن توان درمان به دنیا از «ورزش» استفاده کردند. ورزش؛ نه بهعنوان یک تفریح جانبی، بلکه بهعنوان یک واجب حیاتی و یک آزمایشگاه عملی برای پیادهسازی تمام اصول درمان و جهانبینی. یکی از ظریفترین طعنههای کنگره به نگاههای قدیمی و درمانهای دیگر این بود که میگفتند “تا وقتی جسم ترمیم نشود، جهانبینی لنگ میزند؛ اما کنگره روی این باور و نگاه غلط خط بطلان کشید و به دنیا ثابت کرد اضلاع مثلث درمان باید در کنار هم تکمیل شوند، و جهانبینی درست است که کمک میکند تا یک مسافر به درمان و تعادل برسد. جهانبینی کنگره، به ما میگوید که؛ جسم ما حرمت دارد و این حرمت با مصرف مواد مخدر و درجازدن در یک بیتحرکی، شکسته شده است. سیستم X یا سیستم تولیدکننده مواد شبه افیونی بدن که دچار تخریب شده، باید بازسازی شود؛ و این بازسازی در کنار شربت ot که برای درمان جسم و روان است، نیاز به درمان جهانبینی ما دارد و اگر قرار باشد جهانبینی را فقط در کلاسها یاد بگیریم و در خانه بمانیم، مثل آن است که بخواهیم با خواندن کتاب و دستورالعمل، خلبان یا راننده شویم! پس بدن بیحرکت، نشانه یک جهانبینی ناقص است. ورزش به پروسه درمان با OT کمک میکند تا بدن، مواد شبه افیونی موردنیاز خود را بهتر و سریعتر تولید کند. جهانبینی در اینجا به جسم، دستور حرکت و خروج از رخوت و تنبلی را میدهد. در میدان ورزش مثلث دانایی که شامل: تفکر، تجربه و آموزش است محک زده میشوند؛ زیرا ورزش مملو از قوانین است؛ و یک فوتبالیست باید بداند که آفساید و یا دیگر قوانین چیست و چرا باید به آنها احترام بگذارد. این احترام به قانون، بازتابی از درک جهانبینی در زندگی است که میگوید: جهان بر اساس قوانین بدون نقص اداره میشود. ورزشکار کنگره یاد میگیرد که بدون قانون، هرجومرج است؛ چه در زمین ورزشی و چه در زندگی. یک ورزشکار حرفهای یا حتی آماتوری با دید کنگره نیاز به برنامهریزی دقیق برای تغذیه، تمرین و خواب دارد و یاد میگیرد که موفقیت، نتیجهٔ شانس نیست، بلکه ثمرهٔ تفکر و اجرای دقیق برنامه است و هیچ قهرمانی یکشبه متولد نشده است؛ بلکه زمینخوردن، درد کشیدن و دوباره بلندشدن که جوهرهٔ ورزش و موفقیت است را پشت سر گذاشته. یکی از زیباترین جلوههای جهانبینی در ورزش کنگره، در بحث «اخلاق ورزشی و نبر با نفس» است. ورزشکار کنگره، در حین بازی، با نفس امارهٔ خود مواجه میشود: وسوسهٔ خطاکردن، زیر پا گذاشتن قوانین برای پیروزی، یا توهین به حریف، اما جهانبینی به او میآموزد که “پیروزی واقعی، پیروزی بر نفس است” و اگر بازی را باختی، مهم این است که در برابر نفس اماره بازنده نباشی، و این جاست که در واقع برندهای. یک مسافر کنگره در زمینبازی یاد میگیرد که چگونه در برابر ناملایمات، صبور، در برابر داوریها، تسلیم و در برابر حریف، محترم باشد. در نهایت باید گفت که ورزش در کنگره ۶۰ صرفاً یک فعالیت فیزیکی برای سوزاندن کالری یا بهدستآوردن مدال و مقام نیست. بلکه یک بخش جداییناپذیر از فرایند درمان است که جهانبینی آموختهشده را در عمل پیاده میکند و به فرد کمک میکند که در نهایت به تعادل جسمی و روانی دست یابد. یک مسافر در کنگره نهتنها سیستم X خود را بازسازی میکند، بلکه ساختار درونی و جهانبینی خود را هم به شکلی محکم، ترمیم میکند تا دیگر در برابر طوفانهای زندگی و وسوسههای ضد ارزشی، خم نشود و کم نیاورد. خلاصه داستان کسی که قوانین بازی در ورزش را بیاموزد و اجرا، کند میتواند قوانین بازی در زندگی را هم بیاموزد و اجرا کند، این یعنی رسیدن به تعادل و تبدیلشدن به نسخه جدید و یک انسان محکم که آمادهٔ موفقیتها و صعودهای بزرگتر است. در اینجاست که به عظمت این جمله زیبای جناب مهندس پی میبریم که میگویند: درمان، فوق ترک و تعادل فوق درمان است.
نگارش : مسافر مصطفی
ارسال خبر : مسافر محمد
مرزبان خبری : مسافر صادق
بوستان بهار مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
234