مادر ورزشکار، الگوی فرزند خود است

پنجمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر مسعود کرج به استادی راهنمای تازه‌واردین همسفر آیدا، نگهبانی همسفر ستاره و دبیری همسفر یوکابد با دستور جلسه «جهان‌بینی در ورزش» روز دوشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

از ایجنت شعبه و مرزبانان تشکر می‌کنم که به من این اجازه را دادند تا در این جایگاه خدمت کنم. درمورد جهان بینی ورزش من یک‌سری مطالب را به صورت دیکته‌وار درآوردم که اگر بگویم ورزش چه فوایدی دارد؛ خیلی چیزها را، خیلی جاها می‌خوانیم و می‌بینیم، این‌که ورزش باعث شادابی پوست می‌شود و باعث سلامت جسم می‌شود، عملکرد حافظه را بالا می‌برد، به خواب ما بهبود می‌دهد و باعث پیشگیری از سرطان می‌شود، از فرسایش قد جلوگیری می‌کند زیرا هر چه سن بالا برود قد کوتاه‌تر می‌شود به نسبت چون بدن ماهیچه‌سوزی می‌کند؛ تنها کاری که می‌تواند جلوی این روند را بگیرد ورزش کردن می‌باشد و اینکه خانم‌ها از یک سنی تقریباً ۳۰ به بعد عضله‌سوزی در بدن دارند و عضلات آن‌ها می‌سوزد یعنی رشد عضله ندارند و معکوس عمل می‌کند مگر این‌که ورزش بکنیم؛ ورزش هم عموماً این نیست که از صبح که از خواب بیدار می‌شویم و یک سری فعالیت های روزمره انجام می دهیم ورزش نام داشته باشد، اتفاقاً این‌ها فرسایشی می باشد و بدن را نابود می‌کند حتی اگر کوچکترین حرکت ورزشی نداشته باشیم و بدن به همین منوال بماند بعد از مدتی خطرناک می‌باشد؛ ما هر بار ورزش می‌کنیم تا دوازده ساعت چربی سوزی داریم و این‌که در لژیون جونز اجباری است که حتماً پیاده روی بکنیم تا به وزن ایده آل خود برسیم. یک مقدار هم در مورد زنان می‌خواهم صحبت کنم، درباره‌ی ورزش و اینکه زنان چگونه موجوداتی هستند؟ ما زنان در کلام اللّه خواندم که به کشتزارهایی تشبیه شده‌اند که هر چه در آن زمین بکاری می‌توانی کشت کنی؛ هر چیزی که از یک نطفه گرفته شده است نوزاد تحویل می‌دهد و از مواد غذایی یک غذای خوب می‌سازد. اصولاً زن شخصیت سازندگی دارد و حال اینکه من به عنوان یک زن فقط خدمت کنم و به وجود خودم فکر نکنم به چه صورت می‌توانم از این جسم نگهداری کنم؟ به نظر من یک نقص می‌باشد؛ من از بچگی ورزش کرده‌ام ولیکن این نکته را در کنگره آموختم: اینکه به خودم هم باید توجه کنم. ورزش می‌کردم، رقابت می‌کردم، لذت می‌بردم ولی توجه به وجود خودم نداشتم، به اینکه چرا دارم ورزش می‌کنم؟ فقط لذت می‌بردم، سلامتی هم داشتم ولی یک جایی بیماری سخت گرفتم با این که ورزشکار هم بودم و صبح تا شب در استخر بودم ولی بیماری سختی گرفتم و یک جایی در کنگره متوجه شدم که مشکل از جای دیگری می‌باشد و آن تفکر است که مشکل دارد. مثلث درمان، جسم را، رأس مثلث قرار داده است: جسم، روان و جهان‌بینی یعنی اگر این جسم نقص داشته باشد، تفکر درست عمل نمی‌کند، روان درست عمل نمی‌کند، من مفاهیم را درست متوجه نمی‌شوم یعنی مفاهیم برای من باز نمی‌شود تا وقتی که مغز من در حالت نرمال نباشد و هورمون‌ها در مغز درست ترشح نشود این مفاهیم برای من باز نمی‌شود و طول می‌کشد تا من متوجه شوم. یکی از مسائلی که ورزش آن را تنظیم می‌کند مسئله‌ی خواب می‌باشد، چون خواب خیلی مسئله‌ی مهمی می‌باشد؛ من مادرم را تقریباً بیست سال می‌شود که از دست داده‌ام، زن خیلی قوی بود، خیلی کار می‌کرد، ولی سر همین خواب که خواب خیلی کمی داشت عمر کوتاهی داشت و این برای من درس بزرگی بود من قبلاً هم که ورزشکار بودم و بیمار شدم ممکن است دوباره این اتفاق برای من بیفتد؛ این‌که من ظاهر آراسته داشته باشم نمی‌تواند من را تأمین بکند و من را پوشش بدهد، تنها چیزی که می‌تواند تا آخر عمر مرا پوشش بدهد جسم سالم می‌باشد و این به جز ورزش کردن به دست من نمی‌آید.
اگر روتین من یک‌سری فعالیت های ورزشی باشد من به عنوان یک الگو در خانه حداقل گوشه‌ی ذهن فرزند من این می‌تواند باشد که مادر من ورزش می‌کند و نیازی هم به گفتن نیست، وقتی مشاهده می‌کند که من این کار را انجام می‌دهم مطمئناً در ذهنش می‌ماند و نیازی نیست که بگویم بچه برو ورزش کن! بچه‌هایی که مادر ورزشکاری دارند لذت می‌برند و خیلی جاها افتخار می‌کنند‌ چون مادر الگوی خیلی بزرگی می‌باشد و مادر نقش خیلی مهمی دارد. نکته دیگر این‌که در قدیم افراد زیادی نماز‌خوان بودند؛ این نماز خواندن یک سری حرکات که صبح و ظهر و شب بود خودش یک تمرین بود و الان که بی‌نمازی بیشتر شده است، کمر درد و زانو درد و عمل‌های زانو خیلی زیاد شده است. مادربزرگ مسافرم که سن بالایی دارد وقتی پارک می‌رود تمام وسیله‌های ورزشی پارک را استفاده می‌کند و این به خاطر روتین سالم زندگی‌شان می‌باشد و یکی دیگر همین روش الگویی در کنگره۶۰ می‌باشد که آقای مهندس دژاکام خودشان تا عملی را انجام ندهند به کسی توصیه نمی‌کند که خوب است یا بد! آقای مهندس از ورودم به کنگره بزرگترین الگوی من شده است و دارم می‌بینم از زمانی که تخریب موادشان کنار رفته است و ورزش شنا را که به شکل روتین انجام می‌دهد جوان‌تر شده‌اند و این‌که شنا چقدر ورزش خوبی برای خانم‌ها است، این‌که بدن در آب بی‌وزن می‌باشد و آسیبی نمی‌بیند، تحرک می‌کنید و عرق می‌کنید بیشتر از هر ورزشی و خیلی خوب است که اگر شنا کردن و استخر رفتن را گوشه کارهای‌ خودمان جا دهیم. نکته دیگری که خواستم در مورد ورزش بگویم این حالت رقابتی آن می‌باشد در کنگره و یا بیرون از کنگره! امسال هم توفیق شد که ما مقام اول در ورزش شنا را بیاوریم ولی این شعار نه باخت داریم نه برد داریم بلکه آموزش می‌گیریم، این خودش یک جهان بینی دارد که استاد امین در سی‌دی آسیب های ورزش هم اشاره می‌کند که قهرمان پروری، من اول شوم، اینکه من برتر شوم و نشان دهم که برتر از همه هستم چه در ورزش چه در همه ی کارهایمان چون حس منفی را در ما پرورش می‌دهد و باعث بروز احساسات منفی دیگری می‌شود که برای خود من یک حس کوچک منفی در زمین بسکتبال به وجود آمد که بچه ها داشتند تمرین می‌کردند، من یک مرتبه دلم خواست که وارد بازی شوم و یک خودنمایی کنم یعنی این حس در آن لحظه در من ایجاد شد که بروم و یک نمایشی از خودم نشان داده باشم که شاید خوششان بیاید ولی کمتر از یک دقیقه پای من آسیب دید و تازه بعد از نه ماه من تازه بهبود پیدا کردم و می‌توانم بسکتبال را ادامه بدهم و بازی کنم، این آسیب های ورزشی مستقیماً از افکار ما بیرون می آید حتی در کارهای روزمره هم برای ما پیش می‌آید؛ زمانی که آسیب می‌بینیم ممکن است از یک فکر غلط که یک‌دفعه سراغ ما می‌آید و بدون تفکر انجام می‌دهیم آسیب ببینیم و بدون تفکر یک‌دفعه یک حرکت هیجانی انجام دهیم و آسیب ببینیم و سالها شاید درگیر آن آسیب دیدگی باشیم به خاطر این‌که تعادل فیزیکی در فیزیولوژی باعث ناهماهنگی جسم و حس می‌شود؛ حس یک چیزی می‌گوید و جسم یک چیز دیگر و درگیری ایجاد می‌شود و در آن لحظه نمیدانی که چه عملی انجام میدهی و با یک حرکت نادرست کوچک که خیلی مسخره است حتی شاید یک سنگ‌ریزه، زیر پایت را بگیرد و آسیب دیدگی ایجاد شود و ماه‌ها درگیرش شوی. امیدوارم که توانسته باشم مفهوم ورزش را برای خانم ها در کنگره برسانم مخصوصاً این‌که با ورزش اعتماد به نفس ما بالا می‌رود، سالم می‌مانیم، قوی می‌شویم پس من باید قوی باشم چون وظیفه دارم که جسمم را سالم نگه دارم.

"مرزبانان کشیک: همسفر مرضیه و مسافر سینا
تایپیست: همسفر فیروزه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
ویرایش و ارسال: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر مسعود کرج"