پنجمین جلسه از دوره نهم سری کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60 نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه: «وادی هشتم؛ با حرکت راه نمایان میشود» با استادی: مسافر ناصر، نگهبانی: مسافر سعید و دبیری: راهنما مسافر حسین در روز پنجشنبه مورخ 24/07/1404 ساعت 16 شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر. تشکر از نگهبان جلسه بهخاطر اینکه استادی جلسه امروز را به من دادن که در کنار شما باشم و آموزش بگیرم تا در مسیر کنگره خدمت نمایم، تشکر میکنم از راهنمایان خوبم علی آقا و آقا سیروس و همچنین سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم که به لطفشان این مکان فراهم شده تا من بیایم آموزش بگیرم و به درمان برسم و بهتر زندگیکردن را یاد بگیرم. دوستان وادی هشتم این است که با حرکت راه نمایان میشود. من وقتی وارد این مکان مقدس شدم بعد از سه جلسه در خدمت راهنمای تازهواردین آقای سیروس بودم. بعد وارد لژیون اول شدم و در جلسات دوستانی که در کنگره نشسته بودن و اعلام رهایی کردن قوت قلبی بود برای من چون تأکید راهنما که به من گفت شما میتوانی به درمان برسی؛ چون در کنگره کسانی هستند که با سن بالا مثل تو آمدن و حتی با مصرف مواد سنگینتری به درمان رسیدن، شما هم اگر خواسته داشته باشی و صبر کنی به درمان خواهی رسید و این انگیزهای شد برای من که وقتی رفتم خانه با خودم خیلی بالا و پایین کردم و تصمیم گرفتم که حرکت کنم تا به درمان برسم.
با خود مرور کردم منی که با ماشین راههای طولانی نرفتم حتماً سخت هست؛ ولی شدنی، چون مسیر جاده مشخصه و راهنمای من نقشه راه را بلد است و هفتهای چند بار به من نشان میدهد وبا الگوگرفتن از دوستان درمان شده در کنگره آموزش دیدم به راه درمان ادامه دادم و به درمان رسیدم. در وادی هشتم از جبران خسارت صحبت شده و برداشتم این است که من ممکنه درگذشته کارهای ضد ارزشی زیادی انجام داده باشم و بایستی حالا که درمان شدهام و به آگاهی و دانایی نسبی رسیدم سعی کنم از این به بعد کارهای ضدارزشی را انجام ندهم و دیگر به خود و دیگران خسارت نزنم و شاید درگذشته سر یک نفر کلاه گذاشتم یا مالی از کسی خوردم و یا چک برگشتی داشتم حتماً باید مال مردم رو بهشون برگردانم؛ زیرا بعضی خسارتها زندگی طرف را نابود کرده و نمیشود بگویم خدا مهربان است از گناه من میگذرد، در این شکی نیست؛ ولی باید مال مردم را به خودشان برگردانیم تا جبران خسارت واقعی انجام گردد.
در کنگره 60 مسیر حرکت و هدف مشخص است و فقط باید رهجویی که وارد این مکان میشود، به روش درمان کنگره اعتقاد کامل داشته باشد و با خواسته قوی حرکت کند، هر چند در مسیر حرکت ممکن است موانعی هم وجود داشته باشد و راهنما برای همین است که برای رهجو راه را نمایان کند تا به حاشیه و راههای انحرافی نرود و تنها شرط موفقیت در پیمودن مسیر و گذر از گذرگاههای سخت فرمانبرداری از راهنما است که رمز موفقیت من هم در همین بود و در طول سفر اول همیشه سعی کردم به حرف راهنمای خودم گوش بدهم و به توصیههای او عمل نمایم و باتوجهبه بیماری قلبی که داشتم همیشه راهنما به من امید میداد و باعث شد من ترسم را کنار بگذارم و با اطمینان خاطر بیشتر حرکت کنم و با صبر و گذر زمان لازم به رهایی برسم. ممنونم که به حرفهای من گوش دادید.

تایپ: مسافر ناصر
ارسال: مسافر ناصر
- تعداد بازدید از این مطلب :
22