English Version
This Site Is Available In English

ما یا می‌بریم یا می‌آموزیم

ما یا می‌بریم یا می‌آموزیم

دهمین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی راهنمای محترم مسافر فرزاد، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر حسین، با دستور جلسه «جهان‌بینی در ورزش» در تاریخ ۲۷ مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان، فرزاد هستم یک مسافر؛ 

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه می‌دهد یک‌بار دیگر در کنگره ۶۰ در کنار هم خدمت کنیم و آموزش بگیریم. پیام وادی چهاردهم در ذهنم هست که می‌گوید: «آنچه باور است محبت است و آنچه نیست، ظروف تهی است. من که می‌گویم، کلام خود نیست؛ بلکه فردی است در جمع بیکران هستی که باورش کار هرکس نیست؛ مگر معنای آن بداند که آن چیست. ارابه‌ها را در بیکران به حرکت درآورید که نگهبانان ماوراء به آنچه در زمین می‌گذرد، نیازمندند. بشکافید آنچه شکافتنی نیست، در دل سنگ بروید و ترکیب‌ها را جدا نمایید.»

  همان‌گونه که دوستان می‌دانند، اساس کار کنگره ۶۰ بر مبنای درمان اعتیاد است. درمان در کنگره ۶۰ بر اساس سه ضلع: جسم، روان و جهان‌بینی صورت می‌گیرد. بحث درمان جسم با داروی OT و به روش DST، طبق فرمایشات جناب آقای مهندس، زیر نظر راهنما در پله‌های ۲۱ روزه و در بازه حدوداً ۱۰ تا ۱۲ ماه تیپر می‌شود و کاهش می‌یابد و درمان انجام می‌گیرد.

اما این درمان یک‌سری ابزار و لوازم دیگر هم نیاز دارد. یادم هست چند سال پیش راهنمای محترم آقای محمدجواد فرمودند: اگر درمان اعتیاد را از ۳ تا ۷ نمره در نظر بگیریم که جمع آن ۲۱ بشود، ۷ نمره مربوط به داروست؛ یعنی اگر فردی طبق نظر راهنما دارو را مصرف کند، نمره‌اش ۷ می‌شود. اما با نمره ۷ کسی پاس نمی‌شود؛ اگر بخواهیم با نمره ۷ پاس شویم، همان شخصیت روز اولی خواهیم بود که مواد مصرف کردیم. انسانی که جسمش سالم است ولی افکار و روانش مشکل دارد و معنا و مفهوم زندگی و انسانیت را درک نمی‌کند.

وقتی در کنگره ۶۰ مطرح می‌شود که ما به دنبال درمان هستیم، یک‌سوم درمان مربوط به جسم است و دو‌سوم دیگر مربوط به روان و جهان‌بینی. جهان‌بینی چیست؟ در جزوه‌های جهان‌بینی، استاد امین فرمودند: «آنچه ما نسبت به جهان اطراف خود برداشت، دریافت، ادراک و احساس می‌نماییم را جهان‌بینی می‌گویند.» یا ساده‌تر: نوع نگاه ما به زندگی یعنی جهان‌بینی. اگر من با همان نگاه افیونی، خودخواهانه و زهرآگین دوران اعتیاد وارد کنگره ۶۰ شوم و رهایی هم بگیرم، در واقع کاری انجام نداده‌ام. زمانی می‌توان اسم حرکت من را درمان گذاشت که آن انسان با آن تفکرات تبدیل به خاکستر شود و انسانی جدید با تفکراتی بهتر از گذشته به وجود آید. در کنگره ۶۰ این تغییرات توسط جهان‌بینی به ما آموزش داده می‌شود. زمانی‌که جسم و جهان‌بینی رو به سلامت حرکت کنند، روان هم ارتقاء پیدا خواهد کرد و انسان متعادل شکل خواهد گرفت.

و اما دستور جلسه جهان‌بینی در ورزش؛ من فکر می‌کنم آموزش‌های کنگره ۶۰ زمانی به درد می‌خورد که انسان در لحظه‌ای قرار گرفته که قرار است از تعادل خارج شود. در حالت‌های عادی و حس‌های خوب، خیلی فرق نمی‌کند که آموزش‌ها را آموخته باشیم یا نه؛ زیرا شرایط عادی است. تفاوت‌ها کجا به وجود می‌آیند؟ آنجایی که قرار است ما در بی‌تعادلی تصمیم درست بگیریم. همه‌ی این آموزش‌ها فقط اگر در آن لحظه درست استفاده شوند ارزشمندند، وگرنه انسان فقط زمان را از دست داده و این بار سنگینی است که با خود به دوش می‌کشد.

در ورزش هم دقیقاً همین‌ها را تمرین می‌کنیم. ورزش در کنگره ۶۰ بستری فراهم کرده که اولاً جسمی که درمان شده، ۱۰ درصد از درمان باقی می‌ماند؛ یعنی اگر سفر خوبی داشته باشیم، ۹۰ درصد از جسم درمان می‌شود و ۱۰ درصد باقی‌مانده باید با خدمت و ورزش در کنگره کامل شود. البته آنچه کنگره به عنوان ورزش مطرح می‌کند، نه آنچه من فکر می‌کنم ورزش است. ورزش‌های سنگین مثل وزنه‌برداری، بدن‌سازی، کوهنوردی و امثال این‌ها برای ما آسیب‌زا هستند و اصلاً مناسب نیستند. ورزش ما مشخص است و در حین انجام آن‌ها باید آموزش‌های جهان‌بینی را هم تجربه کنیم.

آیا من حاضرم در ورزش جایم را با دیگری عوض کنم و فرصت بازی را در اختیار او بگذارم؟ آیا آن‌قدر صبوری و از خودگذشتگی دارم که این کار را انجام دهم؟ آیا آن‌قدر تحمل، ایثار و فداکاری دارم که وقتی خودم دوست دارم بازی کنم، فرصت را به دیگری بدهم و بگویم او بیشتر از من نیازمند بازی است؟ تمام ورزش کنگره ۶۰ می‌خواهد این را به ما آموزش دهد که پهلوانی مهم‌تر از قهرمانی است. ما یا می‌بریم یا می‌آموزیم؛ آموزش چه چیزی؟ اینکه نسبت به گذشته، خودِ انسان کامل‌تر و بهتری شویم.

در آخر این را بگویم: کنگره ۶۰ یک فرصت است، یک لحظه است، به اندازه‌ی یک چشم بر هم زدن. خوشا به حال کسانی‌که می‌آیند در این سیستم، کوله‌بارشان را پر می‌کنند و می‌روند؛ زیرا در نهایت باید رفت. امیدوارم خداوند کمک کند همه‌ی ما در کنار هم بتوانیم در کنگره ۶۰ خدمتگزار باشیم.

نگارنده: مسافر مجتبی لژیون ۵

تنظیم: مسافر مهدی لژیون ۶

ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید

نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .