جلسه ششم از دوره چهلوچهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی کاسپین، با استادی مسافر راهنما حمید، نگهبانی مسافر میثم و دبیری مسافر محسن، با دستور جلسه «وادی هشتم با حرکت راه نمایان می شود»، روز پنجشنبه 24 مهرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۴۵ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
در نوشتارها گفته میشود: «سلام دوستان، حمید هستم، یک مسافر.» یعنی در حال سفرم؛ چه در سفر اول، چه دوم، یا حتی بیرون از کنگره. هر زمان در ذهنمان جرقهای میخورد و با مانعی روبهرو میشویم و میخواهیم آن را برطرف کنیم، سفری تازه آغاز میشود؛ سفری از نادانی به دانایی، از ترس به شجاعت، از حقارت به سرافرازی، از نفرت به عشق. ما، مسافران رهایی از دام اعتیاد، در مسیر عبور از تاریکی به روشنایی هستیم.
وقتی وارد اتاقی تاریک میشویم، اول به دنبال کلید برق میگردیم تا مانع جریان نور را برداریم. در زندگی هم، موانع با آگاهی برطرف میشوند و برای حرکت از ظلمت به نور باید آگاهتر شویم. جهان در حرکت است و همهچیز پیوسته در حال تغییر. اکنون در نیمه وادیها هستیم؛ تا وادی هشتم رسیدهایم که میگوید «با حرکت، راه نمایان میشود.» حتی در سکوت هم حرکت وجود دارد؛ حرکتی ذهنی برای رسیدن به خواستههایمان.
در وادی چهاردهم میخوانیم: عشق، رفتن و رسیدن است، رسیدن و دوباره رفتن؛ یعنی حرکت پایانی ندارد. نیروهای بازدارنده وظیفه دارند حرکت را متوقف کنند و ما باید با افزایش نور در زندگی، از تاریکی دور شویم.
وادی هشتم درباره پیمان است: تصمیم گرفتهای، تفکر کردهای، نظم و احترام را آموختهای و میدانی بیهوده نیامدهای. حالا وقت آن است با خداوند عهد ببندی، چون این عهد قویترین نیروی حرکت است. وقتی تصمیم به حرکت میگیری، نیروهای منفی هم فعال میشوند تا مانعت شوند؛ اما اگر بر هدف خود متمرکز بمانی، خداوند راه را نشان میدهد.

در بخش دوم دستور جلسه: با اجازه ایجنت محترم، اینجا نشستم چون آقا حمیدرضا، رهجوی گروه مرزبانی، سفر جدیدی را آغاز کردهاند. این روز را به آقای مهندس، آقا کورش، آقا رضا ترابخانی، ایجنت و کل گروه مرزبانی و شعبه تبریک میگویم. همچنین به مادر، پدر و راهنمای همسفر ایشان تبریک میگویم.
من حضور خدا را در وجود بعضی از مسافران حس میکنم. اگر لطف خدا نبود، حمیدرضا به درمان نمیرسید. او با تخریب بسیار وارد شد، تا دو ماه اول حتی بیدار نمیشد، اما با گوشبهفرمانی و ایمان مسیرش را یافت. امروز، او درسی است برای تازهواردان؛ انسانی مهربان و خوشقلب که از ته دل برایش خوشحالم و شکرگزار خداوند هستم.

اعلام سفر:
سلام دوستان حمید هستم مسافر آنتی ایکس مصرفی متادون شیشه قرص، مدت سفر 11 ماه و 6 روز، راهنما حمید آقا محبی، مدت رهایی 17 ماه و 10 روز، در ضمن سفر سیگار کردم راهنما آقا مصطفی نگهدار زاده مدت رهایی 8 ماه
.jpg)
آرزوی مسافر حمید:
آرزو میکنم تمام مصرفکنندگانی که هنوز بیرون از کنگره هستند، وارد کنگره شوند و به حال خوش برسند.
.jpg)
آرزوی خانم عقدس:
آرزو میکنم مسافرم سال آینده در آزمون قبول شود و شال راهنمایی بگیرد.
.jpg)
سلام دوستان، حمید هستم مسافر.
خدای خودم را شکر میکنم که در این جایگاه قرار دارم. از همسفرم، مادرم، تشکر میکنم که همیشه همراه و پشتیبان من بوده است. همچنین از آقا مهندس و خانواده محترمشان سپاسگزارم که روش درمان اعتیاد را در اختیار همه ما گذاشتند تا من هم عضوی کوچک از خانواده بزرگ کنگره ۶۰ باشم.
از راهنمای عزیزم، آقا حمید، صمیمانه تشکر میکنم؛ خیلی مرا تحمل کردند و با صبوری کمک کردند تا به درمان برسم. سالها آرزو داشتم بتوانم بدون مواد، مخصوصاً بدون متادون، زندگی کنم و امروز این آرزو محقق شده است.
حرفی برای سفر اولیها دارم: اگر سر خود را با سر راهنما عوض کنید، حتماً به رهایی میرسید. همانطور که راهنمایم گفت، درمان اعتیاد کاملاً ممکن است؛ فقط باید باور و حرکت کنید. دعا میکنم همه دوستان این جایگاه را تجربه کنند. واقعاً نمیدانم اگر کنگره نبود، امروز کجا بودم.
از راهنمای درمان سیگارم، آقا مصطفی، تشکر ویژه میکنم؛ امیدوارم هرجا هستند حال دلشان خوب باشد. از آقا احسان، راهنمای تازهواردین، از لژیون مرزبانی، از حسین آقا ایجنت محترم و از همه خدمتگزاران کنگره ۶۰، بهویژه لژیون دوم و آقا هادی مقدم، سپاسگزارم.
در ادامه از راهنمای همسفرم، خانم شهربانو، تشکر میکنم که زحمات زیادی برای همسفرم کشیدند، و از خانم فرزانه نیز بابت حضورشان سپاسگزارم.
از اینکه به صحبتهایم گوش دادید، ممنونم.

سلام دوستان شهربانو هستم همسفر :
خداوند را شکر میکنم بابت این بستر که فراهم شد. از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان سپاسگزارم که زحمت بسیاری برای احیا این بنای عظیم و آباد کشیدند. از راهنمای خودم همسفر محدثه تشکر میکنم که هر حس و حال خوبی را دارم مدیون زحمات و آموزشهای خوب ایشان هستم، امیدوارم هر کجا که هستند سلامت باشند.
این روز را به راهنما مسافر حمید تبریک میگویم که واقعاً شایسته و لایق هر جایگاهی که تجربه میکنند، هستند؛ چون واقعاً برای احیا انسانها زحمت میکشند، امیدوارم موفق و سربلند باشند. به مسافر حمیدرضا تبریک عرض میکنم، انشاءالله که در ادامه شالهایی با رنگهای متفاوت دریافت کنند.
هر یک از ما که اینجا هستیم و در هر جایگاهی قدم میگذاریم بار آموزشی بسیاری دارد و درهای زیادی را به روی ما باز میکند. در جایگاههایی که قرار میگیریم؛ باید آگاهی و اطلاعات داشته باشیم و با تجربه وارد جایگاههای بعدی شویم.
به همسفر اقدس تبریک میگویم، مادرها همیشه دغدغههایی دارند حتی اگر بچههای آنها مصرفکننده نباشند باز هم عذاب و درد را تحمل میکنند. خوشحالم برای مادرانی که مسیر کنگره۶۰ برای آنها باز شد، انشاءالله افرادی که هنوز پیام کنگره۶۰ به آنها نرسیده به زودی راه برای آنها نمایان شود. همسفر اقدس رهجوی فرمانبرداری است ایشان در لژیون راهنما همسفر فرزانه بودند و بعد از تجلیل ایشان وارد لژیون من شدند. همسفر اقدس ایمان کامل داشت به اینکه کنگره۶۰ اولین راه است، ماندگار شد و با فرمانبرداری از آموزشها توانست این روز و حال خوش را ببیند. برای ایشان و مسافرشان آرزو میکنم که شال نارنجی نصیب آنها شود و خدمتگزار باشند.

سلام دوستان اقدس هستم همسفر :
بابت این معجزه بزرگ خداوند را شکر میکنم و سلامتی و آرامشی که در زندگی من اتفاق افتاده را مدیون آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان هستم، آرزوی سلامتی برای ایشان میکنم. از راهنما مسافر حمید تشکر میکنم، انشاءالله که بهترین اتفاقات در زندگی ایشان رقم بخورد.
بسیار خوشحالم که مسافرم با حال خوب این جایگاه را تجربه میکند. شما مسافران قبل از کنگره۶۰ سختیهایی داشتید، من نیز داشتم، زندگی به سختی میگذشت و هر جایی که میرفتیم نتیجهای نمیگرفتیم تا اینکه راه کنگره۶۰ برای مسافرم باز شد. مسافرم اوایل، سفر سختی داشت. از راهنما مسافر احسان تشکر میکنم که باعث ورود مسافرم به کنگره۶۰ شدند. از راهنما مسافر مصطفی راهنمای ویلیام مسافرم و راهنما همسفر فرزانه تشکر میکنم که باعث حضور من در کنگره۶۰ شدند. از راهنما همسفر شهربانو تشکر میکنم، انشاءالله که در مسیر زندگی بهترین اتفاقات برای ایشان نمایان شود.
از ایجنت همسفران و مرزبانان تشکر میکنم که محیط امن و آرامی برای ما فراهم میکنند تا بتوانیم آموزش بگیریم. از لژیون دوازدهم و مسافرم تشکر میکنم که با درست سفر کردن همه سختیها را جبران کرد.

مرزبان کشیک: مسافر مرتضی
عکاس: مسافر امیر
تایپ: مسافر سعید ل 5
تنظیم: مسافر سعید ل ۲۳
تهیه شده در سایت مسافران کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
240