مسئله روح که تنها در انسان وجود دارد، اگر بخواهیم کاری را انجام دهیم، باید کاملاً آن را بشناسیم. برای مثال، اگر ماشین خراب باشد، باید کاملاً با اجزای آن آشنا باشیم. ما مدتی است در بعضی مسائل راکد ماندهایم؛ مانند بیماریهایی چون اعتیاد، پارکینسون و اسکیزوفرنی. دلیل این رکود این است که انسان را بهطور کامل نشناختهایم. ما معتقدیم انسان دارای صور آشکار و صور پنهان است. آیا صور آشکار را فهمیدهایم؟ خیر. اگر فهمیده بودیم، میتوانستیم اعتیاد را درمان کنیم و بسیاری از بیماریهای دیگر بهطور طبیعی کاهش مییافت، زیرا اعتیاد جسم، روح و روان را درگیر میکند. ما تنها بخشی از جسم را شناختهایم و توانستهایم اعتیاد را درمان کنیم؛ این حرکت، اگر بهدرستی شناخته شود، دستاورد بزرگی برای بشریت است.
ریشه بسیاری از بیماریها در سطح سلولی و مولکولی است و آزمایشها و تحقیقات نشان داده است که اختلال در تنظیم ژنها میتواند باعث بیماری شود. حال اگر بخواهیم به صور پنهان مثل نفس، روح و حسها بپردازیم، نیاز به یک منبع معتبر داریم؛ آن منبع، کتاب آسمانی است که درباره روح بسیار صحبت کرده است. من بیش از ۳۰ سال روی مفهوم روح فکر و مطالعه کردهام، زیرا کتاب آسمانی به آن اشاره کرده است. برخی میپرسند چرا رسول خدا آخرین پیامبر است. ۲ دلیل وجود دارد: ۱ _ بشر به سطحی از رشد علوم رسیده است. ۲ _ هنوز نتوانستهایم قرآن را بهطور کامل درک کنیم. بسیاری از بزرگان و عرفا، روح را با نفس اشتباه میگیرند، اما این دو با هم تفاوت دارند. ۱۵۰۰ سال پیش قرآن میگوید: «آسمان شکافته میشود.» ۴۰۰ سال پیش تصور میشد زمین مرکز عالم است، اما قرآن چنین تصوری ندارد و به مفاهیم عمیقتری اشاره میکند: آسمان، برجهای بلند دارد، خورشید در هم پیچیده میشود و … .
قرآن میگوید: «ما شما را خلق کردهایم با نفس واحده. شما با مرگ از بین نمیروید؛ فرشتگان مرگ، نفس شما را تحویل میگیرند.» پس نمیتوان گفت پس از مرگ چیزی باقی نمیماند. وقتی روح، نفس و جان را بفهمیم، میتوانیم بسیاری از مسائل و بیماریها را درک و حتی درمان کنیم. انسان ۵ حس دارد: شنوایی، بینایی، لامسه، بویایی و چشایی. بینایی و شنوایی از راه دور عمل میکنند، اما سایر حسها نیاز به ارتباط نزدیک دارند؛ بویایی بین این دو قرار دارد. در حیوانات تکامل واقعی وجود ندارد. اگر تکامل جزئی دیده میشود، تنها در ظاهر است. هیچ ببر یا حیوان دیگری نمیتواند نقاشی کند یا خواندن و نوشتن یاد بگیرد.
مراتب نفس تنها در انسان کامل میشود، و آن هم به دلیل وجود روح است. هیچ فسادی رخ نمیدهد مگر آنکه انسان لباس تقوا بر تن کند. روح نقش شمس وزیر را در بدن دارد و هدایتگر انسان است. روح، شیطانی یا منفی نیست؛ همیشه مثبت است. اگر نفس کامل نشود، روح کاری نمیتواند انجام دهد. حتی افراد برجسته و صاحب مقام نیز اگر روح در وجودشان نباشد، نمیتوانند پیشرفت واقعی داشته باشند. ارزش روح با هیچچیز قابلمقایسه نیست، همانند ارزش یک معلم یا مربی. نیروهای منفی و موانع پیشرفت انسان، مانند قمر وزیر، آرامآرام زمان و مسیر ما را میگیرند و بدون اینکه متوجه شویم، در تاریکی فرو میرویم. اگر نفس کامل باشد، روح از آن تاثیر میپذیرد و مکمل آن میشود، اما روح و نفس کاملاً جدا هستند؛ مانند قلب که از مغز فرمان نمیگیرد، اما در صورت کمبود تغذیه، از کار میایستد. همه انسانها دارای روح هستند، اما از نظر تکامل نفس با هم برابر نیستند و در مراتب مختلف قرار میگیرند. همه انسانها نمیتوانند به نقطهای برسند که نفس آنها به کمال برسد.
منبع: سیدی رب ۲
نویسنده و رابط خبری: راهنمای لژیون هفتم همسفر زهرا
ویرایش: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون اول)
ارسال: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر مرضیه ( لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
67