English Version
This Site Is Available In English

آنچه به آن رسیدم با هیچ مبلغی نمیتوان جبران کنم

آنچه به آن رسیدم با هیچ مبلغی نمیتوان جبران کنم

جلسه اول از دوره نهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی پرند، با استادی پهلوان محترم مسافر حسین ، نگهبانی همسفر علی نقی و دبیری مسافر نیما با دستور جلسه "جهانبینی در ورزش " شنبه 26مهرماه 1404 ساعت 17:00آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حسین هستم مسافر در مرحله اول خدا را شاکرم که این روزی نصیب من شد که در این جایگاه آموزش بگیرم و خدمت کنم از ایجنت محترم و لژیون مرزبانی که به بنده این فرصت را دادند که در این جایگاه قرار بگیرم.حال چرا آقای مهندس و دیده‌بانان این موضوع را جزو دستور جلسات کنگره مطرح کرده و آن را در میان ۵۲ دستور جلسه قرار داده‌اند؟ زیرا اگر انسان‌ها بخواهند در کنار یکدیگر آموزش ببینند و در این مسیر به تکامل برسند، باید قوانین و حرمت‌هایی را رعایت کنند.

همان‌طور که می‌دانیم، در کنگره، جهان‌بینی یکی از اضلاع مثلث درمان ماست. اگر جهان‌بینی وجود نداشته باشد، ممکن است فرد یا مسافر دوباره دچار برگشت شود. استاد امین عزیز جهان‌بینی را مطرح کردند و آن را در زندگی خود به کار بردند. یعنی منِ مسافر و منِ همسفر باید قوانین بازی را بلد باشیم.

چرا مسافری که وارد کنگره می‌شود، پس از دو یا سه ماه می‌تواند در پارک ها و جایگاه‌های ورزشی حضور پیدا کند؟ چون هنوز با آن مسائل و موضوعات آشنا نیست. من خودم مثال می‌زنم: قبل از ورود به کنگره، در زمان مصرف، حتی ۵ دقیقه نمی‌توانستم جایی بنشینم؛ اما امروز چه اتفاقی افتاده است؟ ساعت‌ها می‌نشینم و به صحبت‌های آقای مهندس، اساتید و بزرگواران کنگره ۶۰ و دیده‌بانان گوش می‌دهم و با تمام وجود حس می‌کنم. وقتی وارد سایت کنگره می‌شوم، واقعاً لذت می‌برم. پیام کنگره ۶۰ و اتفاقاتی که در کنگره می‌افتد، واقعاً در دنیا نظیر ندارد.

روز چهارشنبه، آقای مهندس به صراحت فرمودند: «ما بالای ۹۰ هزار نفر درمان‌شده داریم  درمان‌شده‌هایی که واقعاً از مواد بی‌نیاز هستند نمونهٔ چنین چیزی را در هیچ‌کجای دنیا نمی‌توانیم پیدا کنیم. هیچ‌کس جرئت ندارد از درمان حرف بزند؛ اما اینجا، کنگره به من فرصتی می‌دهد و جایگاهی در اختیارم قرار می‌دهد. من باید از این فرصت به درستی استفاده کنم و آن را از دست ندهم.

امروز اگر منِ مسافر را به این جایگاه دعوت می‌شوم، باید تمام توان و آنچه را که یاد گرفته‌ام، به کار بگیرم. چند وقت پیش، همسفرم را به شعبه علی‌خان کرمان دعوت کردم. او تمایلی نداشت، اما من با کمال میل گفتم که می‌برمش. چرا؟ چون روزی خودم حال بسیار بدی داشتم. امروز، تک‌تک این اعضا به من اجازه دادند روی این صندلی بنشینم. باید قدر این صندلی‌ها و جایگاهی که داریم را بدانیم و از آموزش‌های کنگره به بهترین شکل استفاده کنیم.

همه ما خوب می‌دانیم که آقای مهندس بارها در کنگره به سه موضوع اصلی اشاره کرده‌اند: دانش و علم که آقای مهندس در اختیار تک‌تک ما قرار داده‌اند، نیروهای متخصص و خوب مانند دیده‌بانان، راهنماها، ایجنت ها، مرزبانان و تمام خدمتگزاران که واقعاً متخصص کار خود هستند. وقتی فردی وارد این مجموعه می‌شود، این سیستم بلد است چگونه با آغوش باز از او استقبال کند — نمونه‌ای که در هیچ‌ کجای دنیا یافت نمی‌شود. راهنمایان کنگره ۶۰ به درستی اعتیاد و مقوله اعتیاد را می‌شناسند.

موضوع دیگر، مسئله مالی است. اگر امروز از نظر مالی مشکل داشته باشیم، نمی‌توانیم قدم از قدم برداریم. من در سال ۹۸–۹۹ وارد شعبه البرز شدم. استان البرزِ کرج فقط یک نمایندگی داشت و نزدیک به ۱۵ سال در همان فرهنگسرا بودیم. اما بچه‌ها به بیداری و هوشیاری لازم رسیدند و امروز بالای ۷–۸ نمایندگی در استان البرز داریم. این‌ها نتیجه تلاش آقای مهندس، دیده‌بانان و عزیزانی است که به افرادی مثل من خدمت می‌کنند.

اگر امروز در کنگره قدمی برمی‌دارم، امیدوارم به اندازه درک و فهم خودم قدم بردارم. آنچه به آن رسیده‌ام را با هیچ مبلغی نمی‌توانم جبران کنم، اما هرکس به اندازه توان خود می‌داند چه می‌کند. نیاز نیست به خودمان فشار بیاوریم؛ همین که اعلام حضور و آمادگی کنیم، کافی است. اگر امروز کاری از دستم برمی‌آید انجام ندهم، فردا این فرصت دیگر به من داده نخواهد شد. تک‌تک عزیزان در جایگاه خود پهلوان، سردار و دنور هستند فرقی نمی‌کند. مهم این است که من سهم خود را ادا کنم و کوتاهی نکنم.
 امیدوارم جشن گلریزان خوبی در پیش داشته باشیم و اعضا با تمام وجود در آن شرکت کنند. مطمئن باشید که حال خوبش قطعاً به خودشان بازمی‌گردد  من این را تجربه کرده‌ام و این حس را به همسفرم نیز انتقال داده‌ام. سال گذشته، با اجازه آقای مهندس، همسفرم نیز در این جایگاه حضور یافت و پرداختش را انجام داد. امسال هم اگر خدا بخواهد، پسری دارم و اگر آقای مهندس اجازه دهند، دوست دارم او نیز عنوان جایگاهی داشته باشد.

من مطمئنم پولی که هزینه می‌کنم، در جای درستی خرج می‌شود. کسانی که این حس را تجربه کرده‌اند، کاملاً درک می‌کنند. امیدوارم تک‌تک عزیزان از جایگاه خود بهرهٔ لازم و کافی را ببرند و در کنار هم بتوانیم نمایندگی‌ها و شعبات بیشتری راه‌اندازی کنیم. چون افراد زیادی بیرون از اینجا درگیر این مشکلات هستند. هرچقدر هم شعبه اضافه کنیم، باز هم کم است. از یک سو، ما تلاش می‌کنیم افراد به رهایی برسند و از سوی دیگر، عده‌ای سعی می‌کنند افراد را به تاریکی بکشانند.

امیدوارم بتوانم در کنار آقای مهندس، دیده‌بانان و خدمتگزاران عزیز در تهران، ذره‌ای از محبت‌های این بزرگواران را جبران کنم. بسیار ممنونم که با سکوت زیباتان به مشارکت من گوش دادید.

 

تایپ: همسفر فرامرز لژیون 

بارگزاری و ویراستاری مسافر نیما لژیون چهارم 

مرزبان خبری: مسافر مجید
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .