وقتی وارد کنگره شدم فکر میکردم درمان اعتیاد فقط به دارو و جسم مربوط است. اما به مرور زمان فهمیدم تا زمانی که نگاه و تفکر انسان تغییر نکند، هیچ درمان پایداری اتفاق نخواهد افتاد.جهانبینی یعنی نوع نگاه من به خود، زندگی و دیگران است. تغییر در جهانبینی یعنی تغییر در نگرش و برداشت من از رویدادهای زندگی. در ابتدا تصور میکردم ورزش در کنگره فقط فعالیتی جانبی است؛ اما بهتدریج دریافتم که ورزش، آموزشی عمیق دربارهی نظم، انضباط، عشق و مشارکت است.در ورزش یاد گرفتم اگر میخواهم قوی باشم باید از درون قوی شوم. این قدرت درونی بدون جهانبینیِ درست به دست نمیآید. وقتی نگاهم به زندگی مثبت میشود انرژی بیشتری برای حرکت دارم. اگر شکست را پایان راه ندانم، حتی پس از زمین خوردن با لبخند برمیخیزم. ورزش به من صبر، تداوم و تلاش را آموخته است. همان چیزهایی که در مسیر درمان نیز ضروریاند. در آموزشهای جهانبینی فهمیدم که تمام اجزای هستی در نظمی خاص در حرکتاند. وقتی من هم با ورزش، جسم خود را منظم میکنم، در واقع با قوانین هستی هماهنگ میشوم. بدنم بخشی از جهان است. وقتی آن را در تعادل نگه میدارم، ذهن و احساساتم نیز در تعادل قرار میگیرند.
در ورزش همسفران وقتی همه با لباس سفید و لبخند در کنار هم هستیم احساس میکنم در جهانی پر از عشق و پاکی حرکت میکنم. آن لحظهها به من یادآوری میکنند که ما آمدهایم تا با همکاری تاریکیها را به نور تبدیل کنیم. پیش از ورود به کنگره، ورزش برایم فقط راهی برای لاغری و زیبایی بود اما اکنون میدانم که ورزش یعنی احترام به جسم و قدردانی از نعمت سلامتی. ورزش برای من فرصتی است برای شکرگزاری از خداوند. در کنگره آموختم که جهانبینی فقط در گفتار و کتابها نیست بلکه در عمل روزانه و رفتار من نمود پیدا میکند. وقتی صبح زود برای ورزش بیدار میشوم یعنی با نظمِ هستی هماهنگ شدهام. وقتی با عشق در کنار دیگران حرکت میکنم یعنی جهانبینیام رشد کرده است. اگر در برابر خستگی یا شکست ناامید نمیشوم یعنی نگاهم به زندگی تغییر کرده است.
ورزش باعث میشود روح من شادتر و افکار منفیام کمتر شود. وقتی جسمم پرانرژی است ذهنم آرامتر و رابطهام با مسافرم نیز بهتر میشود. در کنگره آموختم جسم، روان و جهانبینی سه ضلع مثلث درمان هستند. اگر یکی از آنها ضعیف شود تعادل از بین میرود. ورزش جسم را تقویت میکند، آموزشها جهانبینی را رشد میدهند و نتیجهی آن آرامش روان است. به تجربه دریافتم که آموزش بدون ورزش پیشرفت را دشوار میکند؛ زیرا حرکت جسم انرژی لازم برای درک آموزشها را فراهم میسازد. روزهایی که ورزش میکنم تمرکزم برای نوشتن سیدیها بیشتر است و ذهنم شفافتر کار میکند. ورزش فقط عضلات را نمیسازد بلکه اندیشه را نیز منظم میکند. در پارک کنار همسفران انرژی مثبت میگیرم و احساس رشد و شادمانی دارم.فهمیدهام که ورزش محدود به سن یا شرایط نیست تا زمانی که زندهام میتوانم در هر سطحی حرکت کنم. در وادی هشتم آموختم که با حرکت، راه نمایان میشود و در دستور جلسهی «جهانبینی و ورزش» یاد گرفتم که با حرکت آگاهانه راه جسم، ذهن و روح نیز بازمیشود. در پایان از جناب مهندس دژاکام بنیانگزار محترم کنگره ۶۰ و از تمام راهنمایان و خدمتگزاران سپاسگزارم که مسیر رشد و تعادل جسم و روح را برای ما فراهم کردهاند.
نویسنده: همسفر مهتاب رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
رابط خبری :همسفر شهناز رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر ملک دبیر سایت
نمایتدگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
115