دوازدهمین جلسه از دوره یازدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهانبین شهرکرد؛ به استادی مسافر حسین، نگهبانی مسافر آرش و دبیری مسافر سعید، با دستور جلسه «وادی هشتم؛ با حرکت راه نمایان میشود» پنجشنبه ۲۴ مهر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان، حسین هستم یک مسافر؛ خدا را شکر میکنم که اجازه و لیاقت داد در کنگره حضور داشته باشم و از همه شما انرژی و آموزش بگیرم. تشکر میکنم از نگهبان جلسه، ایجنت، گروه مرزبانی و پیشکسوتان که اجازه دادند در این جایگاه باشم و از محضر همه شما آموزش بگیرم.
دستور جلسه این هفته، وادی هشتم «با حرکت راه نمایان میشود» میباشد. اما قبل از اینکه در مورد دستور جلسه صحبت کنم، گریز بزنم به صحبتهای آقای مهندس در مورد تشکیل لژیون یا شعبه برای خانمهای مسافر در شهرکرد. این شاید آرزوی چندین مصرفکننده باشد که در فامیل و محله داریم و همه درگیر و درمانده در مسیر اعتیاد هستند. ما میدانیم که راهشان کنگره ۶۰ است. این اتفاق در استان ما در حال رخ دادن است. انشاءالله با حمایتهای مالی خودمان، این اتفاق هرچه زودتر بیفتد و اعتماد آقای مهندس به شهرکرد و استان بیش از پیش افزایش پیدا کند.
تبریک میگویم به همه همسفران و مسافران که در بحث راهنمایی و راهنمای تازهواردین، موفق به دریافت شال شدند.
قبل از اینکه به وادی هشتم برسیم، هفت وادی را در کولهبار خودمان داریم. در وادی هفتم راه را پیدا کردیم. اگر راه را پیدا کنی ولی بنشینی، انگار هیچ کاری نکردهای؛ در اصل باید حرکت کنی. راه درمان اعتیاد مصرفکنندگان و راه منِ مصرفکننده، کنگره ۶۰ بود که خدا را شکر من این راه را پیدا کردم. حالا تنها باید در این مسیر حرکت کنم.
یکی از نیازهای حرکت کردن، دریافت آموزش است. ما تا یک جایی حرکت میکنیم اما نیروهای اهریمن بسیار هوشیارند و دستبهکار میشوند و در حین حرکت ما، یواشیواش و بهآرامی بیراههها یا سرابهایی سر راه ما قرار میدهند تا بتوانند نظرمان را جلب کنند. اگر بهواسطهی عدم وجود دانایی و عدم دریافت آموزشها، شخص به سمت این بیراههها و سرابها حرکت کند، در ادامه حتماً از مسیر خارج میشود و از گردباد سبزی که آقای مهندس به آن اشاره کردند و از گردونهی کنگره ۶۰ و مسیر درمان بیرون میافتد.
حرکت کردن یعنی سکون نداشته باشیم. اگر سکون داشته باشیم، هیچ اتفاق خوبی برای ما رقم نخواهد خورد و در سکون، زایشی وجود ندارد. ما در زمان مصرف، تفکر میکردیم، حرکت هم میکردیم، اما بهترین حرکتمان شاید کمپ، سمزدایی و ترکهای ناموفق بود که هیچگاه به نتیجه نرسید. همهی مصرفکنندگان معمولاً این تجربههای تلخ را داشتهاند. آقای مهندس نیز تجربهی ترکهای مختلف و ناکامی در این مسیر را داشتهاند که البته همان ترکهای ناموفق باعث شد ایشان در ماه مبارک رمضان، روش DST را کشف کنند و امروز شاهد شکوفایی این متد در سراسر کشور هستیم.
خدا را شکر میکنم و سپاسگزارم از بستری که فراهم شده و فقط حرکت میخواهد؛ حرکت در مسیر کنگره و در صراط مستقیم. صراط مستقیم در عین حال که یک اتوبان علامتگذاری شده، خوب و صاف است و مسیر آمادهای برای حرکت میباشد، ولی از طرفی هم بسیار پیچوخم و دستانداز دارد. اگر مسیر خیلی صاف باشد، یک اتوبان چند صد کیلومتری بدون فراز و نشیب و پیچ باشد، شخص در چند کیلومتر اول مطمئناً به خواب خواهد رفت. پس همان پیچوخمهای صراط مستقیم برای شخص مفید است و گویی زیبایی حرکت در صراط مستقیم، همان پیچوخم هاست. اما این موضوع گوشزد میکند که حرکت در صراط مستقیم نیاز به هوشیاری بالا دارد.
کسی که با کنگره ۶۰ آشنا شده و پا در مسیر درمان و صراط مستقیم گذاشته، باید با هوشیاری کامل و با نهایت تلاش خود در این مسیر حرکت کند. این امر نیاز به خواستهی قوی، دریافت آموزشهای کنگره، گوش بهفرمان بودن راهنما، نظم در ساعت حضور در جلسات و ساعت خوردن دارو، حرکت مستحکم و استمرار دارد. همهی اینها در کنار آموزشهای کنگره، یک پکیج میشود که در نهایت به درمان اعتیاد و رهایی میرسد.
بنده مطمئنم که اعتیاد چیزی کمتر از بیماری سرطان نیست. کجای دنیا درمان کامل و رهایی مثل کنگره ۶۰ دارد؟ آقای مهندس با قاطعیت میگوید: هر جای دنیا، هر کسی هست، اعلام کند؛ در واقع در هیچ جای دنیا اعتیاد درمان نمیشود. اما در کنگره ۶۰ حدود صد هزار نفر به درمان قطعی اعتیاد رسیدهاند. باید بابت این مسیر، بابت وجود آقای مهندس، راهنماها و کنگره ۶۰ به خودمان ببالیم و شاکر خداوند باشیم.
یک بحث در مورد اجرای پیمان برای سفر دومیهای کنگره وجود دارد. افراد بعد از مدت زمانی که از رهاییشان گذشته باشد، میتوانند پیمان را اجرا کنند. از نظر بنده، این یک نقطهی عطف است؛ جایی که من با خدای خود عهد و پیمان میبندم که ذرهذره تغییر کنم تا تبدیل شوم. این پیمان من را در مسیر تغییر قرار میدهد و بعد از آن تبدیل و نهایتاً ترخیص خواهم شد.
من طبق دستور ایجنت محترم، چند جمله در مورد گلریزان خدمتتان عرض میکنم. شاید کمتر از سه هفته تا جشن گلریزان زمان باقی مانده باشد. یکی از جشنهای کنگره ۶۰، جشن گلریزان است که بسیار در رشد و شکوفایی کنگره ۶۰ مؤثر است و باعث گسترش آن در کشور و در آینده، در خارج از مرزهای کشور خواهد شد. به قول راهنمای محترمم، آقای حسین: «گلریزان نوبت ماست». اگر حرکتی کردم و توانستم بگذرم، حالا هر چقدر در توان دارم، در واقع از نوبت و فرصت خود به خوبی استفاده کردهام. این عمل در بسیاری از مواقع نیاز به پول زیاد یا دارایی کنار گذاشتهشده ندارد؛ بلکه برای لژیون سردار و این حرکت، دل بزرگ لازمهی کار است. حالا هر کس به هر مقداری که در توان دارد، میتواند مشارکت کند.
من معتقدم باید یک حرکت و یک عمل را انجام بدهم. چیزی که از من برای من و در این بُعد و بُعدهای بعدی باقی میماند، قطعاً یکی دانایی است و دیگری عشق و محبت. بخشش، صفت بزرگ خداوند است که در وجود همه انسانها نیز وجود دارد و هر کس باید تلاش کند این صفت را در وجود خود شکوفا کرده و از آن استفاده کند.
چند روز پیش، آقای یاسر، پهلوان محترم، شال پهلوانی را از دستان آقای مهندس دریافت کردند و واقعاً نقشی ماندگار زدند. ما هم تصویرسازی کنیم و در حد توان خود بخواهیم تا این اتفاق برای ما نیز رخ دهد.
از اینکه به صحبتهای من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده: مسافر هوشنگ لژیون ۹
تنظیم: مسافر مهدی لژیون ۶
ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید
نمایندگی جهانبین شهرکرد مسافران/همسفران
- تعداد بازدید از این مطلب :
1067