اگر بخواهم درباره لژیون سردار صحبت کنم باید بگویم در دل این لژیون، جایی وجود دارد که عشق و اراده هم قدم و هم پا هستند. هر لحظهام، پر از حسرتی است که تبدیل به امید میشود، هر نفسم سرشار از خاطرهای است که به آینده روشن چشم دوخته است. لژیون سردار، نه فقط یک جمعیت، بلکه یک خانواده است؛ خانوادهای که در تاریکی اعتیاد، چراغ راه هم بودند و امروز با نور دانایی و خدمت، راه را برای هزاران هم سفر روشن میکنند.
وقتی در جلسات لژیون سردار حضور پیدا میکنم، حس میکنم هر کلمه گفتهشده، هر لبخند و حتی هر بغض پشتِ این دیوارها، داستانی از پیروزی بر تاریکی است. حس و حال این لژیون، طوفانی از امید و اراده است که هیچگاه نمیخوابد. در اینجا، رفاقتها عمیقتر از هر پیوند خونی است و هر فرد، نه فقط یک رهجو بلکه یک ستون از ساختمان عظیم رهایی است.
در لژیون سردار، معنای واقعی قدرت را میفهمیم؛ قدرتی که از دل شکستها و سقوطها به پا میخیزد و به وسیله خدمت به دیگران و بخشش، معنا پیدا میکند. هر کلمه، هر دستور جلسه، یک پل است میان گذشته تاریک و آیندهای که با تلاش و ایمان ساخته میشود. اینجا، عشق به زندگی، به رهایی و به همنوع، سر لوحه تمام تلاشها است.
ما در لژیون سردار یاد میگیریم که «سردار» بودن، نه صرفاً داشتن عنوانی است، بلکه به معنای پاسداری از ارزشها، صداقت و ایمان به مسیر است. سردار یعنی کسی که در سختترین لحظات، پشت دیگران میایستد، کسی که رنجها را به جان میخرد تا دیگران کمتر آسیب ببینند. این لژیون، محل تولد چنین افرادی است؛ افرادی که از خاکستر خویش، پرواز میکنند و بالهایشان را به سمت خدمت و مهربانی گستردهاند.
در هر جلسه، زمانی که دستهایمان را در هم میگذاریم و کلمات را با صداقت و آرامش بیان میکنیم، میبینیم چگونه دلها به هم نزدیکتر میشوند و نیروی درونی در ما زنده میشود که به ما اجازه میدهد، پا پس نکشیم و در برابر سختیها بایستیم. حس و حال لژیون سردار یعنی تجربه همدلی، مسئولیتپذیری و درک عمیق از مفهوم رهایی و بخشش.
من هر بار که به لژیون سردار میروم، حس میکنم بار دیگر متولد میشوم؛ در جهانی که در آن امید زنده است، در جهانی که هر انسان، صرفنظر از خطاهای گذشتهاش، شایسته فرصتی دوباره برای ساختن زندگی است. لژیون سردار حس و حالی است که نمیتوان با کلمات کامل بیان کرد؛ حس و حالی که باید در دل تجربه شود، حس و حالی که هر کدام از ما، نگهبانان آن هستیم.
اینجا جایی است که عشق، اراده و خدمت به هم پیوند خوردهاند و هر روز، لحظهای نو برای ساختن فردایی بهتر است. هر انسانی که از تاریکی رهایی مییابد، نوری میشود که راه را برای دیگران روشن میکند. سردار واقعی کسی است که در مسیر خدمت، از خستگی نمیترسد و با دل پر از امید میتپد. بخشش یک قدم نیست، یک مسیر است که با همت و عشق پیموده میشود. امیدوارم خداوند توان و امید ما را افزون کند تا در مسیر خدمت به همنوعان، هیچگاه از پا نیفتیم. دلهایمان را پر از مهربانی و صداقت گردد، تا چراغ راهی باشیم برای کسانی که هنوز در تاریکیاند.
نویسنده و تایپ: راهنمای تازه واردین همسفر الناز
ارسال: همسفر فرنوش رهجوی راهنما همسفر مهین( لژیون ششم ) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
291