آقای مهندس در سیدی رب(1) فرمودند: گماردن اشخاصی لایق، دلسوز، صالح و افرادی که مصلحت و خیرشان، خیرِ کنگره است و دنبال منافع شخصی نیستند، برای ساختن و دوباره زنده نمودن کنگره و همچنین برای حفظ و نگهداری آن، بسیار مهم است، که کنگره را بر اساس فرمان، یعنی آنچه که در صراطمستقیم است، بنا نهیم. کار کنگره از همان ابتدا، بر مبنای تحقیقات بوده و تمامی اسناد از قبیل دستور جلسات، خزانه، دفاتر دبیری، فالوآپهای به درمان رسیدگان و... برای کار تحقیقاتی آیندگان موجود است و اینگونه نیست که ما منتظر چاپ مقالات خارجی باشیم تا از آن مطالب استفاده کنیم؛ بلکه در این سطح، با تحقیقات در حال پیشرفت هستیم و مرتباً مقالات کنگرهای به چاپ میرسند، مخصوصاً در رابطه با سه مشکل بزرگ بشریت؛ یعنی اعتیاد، چاقی و سرطان که سالها است که کسی نتوانسته برای درمان آنها کاری کند. حقیقتِ راستی و درستی علم، چهرهٔ خود را به آنهایی که خواهان انجام اعمال الهی، اعمال صالح و به نفع بشریت و انسانیت هستند، نشان خواهد داد. نفس؛ نفس آن چیزی است که تعیین موجودیت میکند، در ظاهر و باطن و خواستههایی دارد.
در جهان همهچیز به سه شکل است: جامد که جسمیت دارد و قابل دید است، مایع که روان است، گاز که بیرنگ، بیبو و غیر قابل دید؛ مثل اکسیژن و هیدروژن که در هوا است و قابل دیدن نیست؛ چون قابل دیدن نیست، نمیتوانیم بگوییم وجود ندارد. میتوانیم بگوییم که نفس مثل گاز، قابل رویت نیست و فوقِ ماده است. تمامی موجوداتی که در سطح و اندازهٔ خودشان، بخواهند تعیین موجودیت کنند؛ دارای نفس هستند. از قبیل گیاهان، حیوانات، بوتهٔ بیابانی، موشخرمایی، کرم، مگس و میکروب. بعضی افراد میگویند: ما فقط آن چیزی که ماده است را قبول داریم و غیر از آن چیزی وجود ندارد؛ ولی همانگونه که از قبل گفتیم، ما در سهجهان زندگی میکنیم، جهان فیزیکی که در آن زندگی میکنیم و جهان ذهنی که حتی وقتی در حال استراحت هستیم، به افکار دیگر میرود و باز دوباره بر میگردد. ما در جهان ذهنی، افکار مثبت یا منفی را مدام تکرار کرده و از ذهن میگذرانیم و پرورش میدهیم و وارد جهان فیزیکی میکنیم و جهان خواب که جهان دیگر را به ما نمایش میدهد.
پس جهان دیگری جز این جهان است هر شب که میخوابیم به آن جهان میرویم و باز میگردیم. وقتی مردگان را در خواب میبینیم؛ یعنی آنها را در جهان دیگری که وجود دارد، دیدهایم. همچنین در خواب حرف میزنیم، لمس میکنیم، گوش میکنیم، حرکت میکنیم؛ اما نه با چشم و گوش و زبان فیزیکی، با جسم و مادهای دیگر، در جهان دیگر که تعیین موجودیت میکند و آن هم نفس است؛ اما نفسِ ما نیست، پیکرهٔ دیگری از ما است.
نفس؛ از نظر علم، آگاهی و تکامل دارای مراتب و درجاتی است؛ مرغ خانگی در یکدرجهای از آگاهی است و عقاب در درجهٔ دیگری از آگاهی. مراتب نفس در انسان به ترتیب: نفساماره (امرکننده)، نفسلوامه (سرزنشگر) و نفسمطمئنه است. حیوانات در مرتبهٔ نفس اماره هستند؛ بز علف را ببیند، میخورد و نگاه نمیکند مال چه کسی است. انسانی که در مرتبهٔ نفساماره است، همین رفتار را نشان میدهد؛ از چیزی خوشش میآید، آن را برمیدارد و کاری به این ندارد که صاحب دارد یا ندارد چون، نفساش امر میکند که آن را بردار، امر میکند که دروغ بگو، تهمت بزن، قضاوت کن، جسم و روانت را از بین ببر.
انسانی که در مرتبهٔ نفسلوامه است، وقتی نفسش امر میکند، اجرا نمیکند و پشیمان میشود. در مرتبهٔ نفسمطمئنه، انسان کاملاً ایمان دارد و کارهایش بر مبنا عقل و ایمان است. مراتب نفس فقط در انسان کامل میشود که به علت وجود روح در انسان است و فقط انسان دارای روح است. روح الهی است، منفی نیست و مسائل مثبت را به ما میگوید. از گذشته تا کنون، حیوانات هیچ تغییری از نظر آگاهی نکردهاند و تغییر هم نخواهند کرد، درندگان همچنان درندهاند؛ ولی انسانها تغییر کردهاند. این نشان میدهد که فقط انسان است که روح دارد و علت وجود روح در انسان این است که؛ به تکامل برسد و چون حیوانات نیازی به تکامل ندارند، پس روح ندارند. روح در انسان، باید به مرحلهٔ فرمان برسد تا انسان بتواند خود؛ یعنی صورآشکار و پنهان خود را بشناسد تا بتواند بیماریها را درمان کند.
منبع: سیدی رب (1)
نویسنده: همسفر سها رهجوی راهنما همسفر زهرا ( لژیون پنجم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم) دبیر اول سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
89