همسفر ریحانه در مورد دستور جلسه «وادی هشتم: با حرکت، راه نمایان میشود.» دلنوشتهای ارائه کردند که در ادامه میخوانیم:
زمانی که وادی هشتم را خواندم، جمله آغازین آن مثل نوری در دلم نشست: «با حرکت، راه نمایان میشود.» شاید اگر سالها پیش کسی این را به من میگفت، باور نمیکردم. من منتظر بودم تا راهی باز شود تا بعد حرکت کنم؛ اما حالا فهمیدهام که باید برخاست، باید قدم برداشت، حتی اگر مسیر در مه باشد.
راه من از جایی شروع شد که برادرم و پدرم درمان شدند. من با چشمان خودم معجزه تغییر را دیدم؛ دیدم که چگونه انسانی از تاریکی بیرون میآید و به روشنایی میرسد. همانجا بود که جرقهای در دلم روشن شد، که شاید من هم باید این مسیر را بشناسم، شاید برای من هم چیزی در این وادیها نهفته است.
حرکت کردم و در همین حرکت بود که راهم را پیدا کردم. در ادامه مسیر، درهای بسیاری به رویم گشوده شد؛ راههای تازهای را دیدم و یاد گرفتم چطور درست زندگی کنم، چطور آرامش را در دل سختیها پیدا کنم و چگونه در مسیر خداوند قرار بگیرم. هر جلسه، هر آموزش، هر واژهای که شنیدم، تکهای از پازل گمشده درونم بود که حالا کنار هم قرار میگرفت.
تغییر در من آغاز شد؛ اما فقط در من نماند. اثرش در زندگیام پخش شد، تا جایی که همسرم نیز تصمیم گرفت حرکت کند. او با عشق و آگاهی تصمیم گرفت سیگار را کنار بگذارد و با روش درست و علمی، سفر نیکوتین را آغاز کند.
من هم در مسیر خودم، اذن ورود به لژیون تغذیه سالم را یافتم. یاد گرفتم که هر لقمه، اگر با آگاهی و عشق انتخاب شود، میتواند دارو باشد نه سم. راه درست و سالم زیستن را پیدا کردم؛ راهی که جسمم را آرام و روحم را سبک کرد.
امروز با تمام وجودم سپاسگزارم؛ سپاسگزار بنیان کنگره۶۰، جناب مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان که چراغ راه ما شدند. سپاسگزار خداوند که اذن ورود ما را به این مکان مقدس صادر کرد تا از تاریکیها بیرون بیاییم و به روشنایی برسیم و امید دارم تمام انسانهایی که در جستوجوی نوری هستند، بتوانند راهشان را به سوی کنگره پیدا کنند، جایی که نهتنها راه؛ بلکه خودِ زندگی نمایان میشود.
نویسنده و ارسال: همسفر ریحانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چالوس
- تعداد بازدید از این مطلب :
71