کنگره 60، مسیری روشن و علامت گذاری شده

دهمین جلسه از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی رازی، با استادی مسافر حسین، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه « وادی هشتم و تاثیر آن روی من » روز چهارشنبه بیست و سوم مهرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، خدا را شکر می کنم که این فرصت به من داده شد تا این جایگاه را تجربه کنم برای آموزش گرفتن و خدمت کردن، در مورد این دستور جلسه < با حرکت راه نمایان می‌شود> می‌خواهم از تجربیات خودم سخن بگویم، به لطف خدا و با کمک یکی از دوستان با مسیر کنگره 60 آشنا شدم و سفر خودم را شروع کردم، این مسیر برای من مسیری روشن بود و علامت گذاری شده بود، در این مسیر الگو ها را می دیدم ، کسانی که حتی یک قدم از من جلو تر بودند، من با تخریب بالا و با مشکلات خیلی زیاد حرکت خود را آغاز کردم، فقط راهنمای خودم بود که من می توانستم از ایشان کمک بگیرم و از من حمایت صد در صد می کرد، همه راهنماها در مسیر درمان خیلی خوب یک رهجو را کمک می کنند،

من در شرایط سخت جسمانی بودم تخریب خیلی زیادی داشتم، با راهنما که صحبت می کردم ایشان همیشه با راهنمایی های خوب خودشان من را کمک می کردند، البته من در اوایل سفرم زیاد به صحبت های راهنما اهمیت نمی دادم، چون در شرایط سختی بودم، ولی چون باور داشتم و الگوها را مشاهده می کردم سفر خود را ادامه دادم، راهنماها هیچگاه حرکت یا صحبتی را که خودشان تجربه نکرده بودند را از من رهجو نمی خواستند، حرکت‌های که خودشان انجام داده بودند و جواب گرفته بودند را به من مسافر می گفتند، حتی گاهی این حرکت‌ها سخت بود، در این سفر باید به فکر خودت باشی، نباید با کسی کاری داشته باشی، البته ایراد من این است که حتما باید خودم تجربه کنم، از تجربه دیگران استفاده نمی کنم، من خودم دوپای لنگ داشتم در سفرمی خواستم به دیگران کمک کنم، با این کار بدتر کارشان را سخت تر میکردم، مهمترین مسأله ای که وجود دارد این است که هر حال بدی که بیرون از کنگره  دارم را پشت در دبگذارم و با حال خوب وارد شعبه شوم، سعی می‌کنم بتوانم الگوی خوبی برای یک سفر اولی باشم تا با دیدن الگوه های خوب تشویق به درست سفر کردن بشود، از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما  سپاسگزارم.

تایپ و عکس: مسافر حمید

بارگذاری: مسافر احسان

مرزبان کشیک: مسافر یداله