هفتمین جلسه از دور پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه؛ «وادی هشتم با حرکت راه نمایان میشود» با استادی؛ مسافر محمد، نگهبانی؛ مسافر علی، دبیری موقت؛مسافر علیرضا در روز سهشنبه مورخ ۱۴۰۴/۰۷/۲۲ راس ساعت ۱۷ برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر مرا در این جمع دوستان قرار داد تا از همگی شما آموزش بگیرم و خدمت کنم. از آقای مهندس و خانواده محترمشان و همچنین از استاد عزیزم آقا سعید و تمام خدمتگزاران و اعضای محترم کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان تشکر میکنم که حال خوش امروزم را مدیون همگی عزیزان هستم. همچنین از علی آقا، نگهبان جلسه که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار نمود، سپاسگزارم.
موضوع جلسه امروز در مورد وادی هشتم است که میگوید: «با حرکت، راه نمایان میشود». به گفته آقای مهندس، برای حل مشکل باید حرکت کرد و در سکون هیچچیز به وجود نمیآید و زایشی صورت نمیگیرد. همچنین در این سیدی آقای مهندس میفرمایند که همه چیز از حرکت شکل میگیرد و ساختارها پدیدار و موجودات خلق و صفت در حلقهها افزایش و آغاز ادامه دارد تا به پایان میرسد.
دوستان، وقتی که من میخواهم حرکت کنم، باید اول با سعی و تلاش خودم اطلاعات و دانش کافی در مورد آن را کسب کنم و برنامهریزی کامل داشته باشم. در آن موقع نباید از هیچچیز بترسم، چون با حرکت، راه من نمایان میشود. در این وادی به من یادآوری میشود که بافکر خالی و خواسته خالی، مشکل من حل نمیشود. در هنگام حرکت، هدف و خواسته من باید مشخص باشد و با تمام وجود بخواهم تا خواستهام برآورده شود.
در مسیر هر حرکتی، گاهی من با مشکلات مختلف روبرو میشوم، به گفته راهنمای عزیزم، مشکلات همیشه با انسانها هستند و همیشه در مسیر راه افراد قرار میگیرند تا از سختیها بگذرد و قدر سلامتی و داشتههای خود را بدانند. شما تصور کنید؛ اگر انسانها هیچ مشکلی نداشتند، زندگیکردن آنها هیچ معنایی نداشت و همیشه یک زندگی یکنواخت و تکراری داشتند و به هیچ لذتی از آن نمیبردند. در زندگی آنها هیچ آگاهی و معلومات و پیشرفتی وجود نداشت و مثل انسانهای نخستین زندگی میکردند؛ پس باید بدانم اگر مشکلی وجود دارد، همه برای رشد و تکامل و بهتر زندگیکردن و آرامش من محمد است.
در اینجا روی صحبتم به سفر اولیها است. حالا که کنگرهای وجود دارد برای درمان من و راه آن برای من باز شده و بهقولمعروف اذن ورود من صادر شده، با دلوجان آن را بپذیرم و از این موقعیت خدادادی استفاده کنم و در این راه گام بردارم و از هیچچیز نترسم و خواسته قوی داشته باشم. با نوشتن سی دی، گوشبهفرمان راهنما بودن، شرکت در لژیون و کارگاههای آموزشی و گرفتن خدمت، هر روز اطلاعات و دانش خودم را بالا ببرم تا بتوانم سفر خوبی داشته باشم و به درمان و آرامش و بهتر زندگیکردن برسم و بتوانم گذشته خود را جبران نمایم.
در ادامه وادی هشتم نیز به جبران خسارت اشاره شده است که شامل سه بخش است، اول؛ جبران خسارت از خود، دوم؛ جبران خسارت از خانواده و سوم؛ جبران خسارت از جامعه. جبران خسارت از خود، یعنی من محمد که در زمان مصرفکنندگی به جسم و روان و جهانبینی درون خودم ضربه زدم و ترس، ناامیدی، پنهانکاری، منیت، تصمیمگیری غیرصحیح همگی سراغ من آمده بودند. حالا با آمدن به کنگره، یواشیواش سیستم ایکس من راهاندازی شده و صفات زشت من از بین میرود و دوباره میتوانم با صلح و آرامش و سلامتی کامل به زندگی خود ادامه بدهم. سمت دوم این است که چگونه میتوانم از خانوادهام جبران خسارت نمایم. اول اینکه بدانم همینطور که من در زمان مصرف آسیب دیدهام، خانواده من هم آسیب دیدهاند. حال هر جور میتوانم، چه با خواهش چه با هر چیز که همسرم را راضی کنم، آن را نیز به کنگره بیاورم تا او نیز با کمک آموزشهای ناب کنگره، روح و روان آسیبدیده خود را درمان کند و هر دو نفرمان بعد از اینکه به کنگره آمدیم، و رفتار و کردارمان عوض شد، باعث میشود که فرزندان ما نیز یاد بگیرند که کمتر به خود و خانواده و جامعه آسیب برسانند.
و در آخر، جبران خسارت از جامعه؛ من محمد در زمان مصرف در جاهای مختلف جامعه خسارت وارد کردم، مثل مصرف زغال یا آتشکردن در جنگلها و دشتها یا مثلاً هوای محیط را آلوده کردهام و یا در جایی آشغال ریختم، بوق زدم، اعصاب خوردی ایجاد کردم، کلاه سر اینوآن گذاشتهام، به جنگلها و درختان آسیب رساندهام. برای جبران خسارت باید دیگر از آن کارهای ضد ارزشی که انجام دادهام پرهیز کنم و دیگر انجام ندهم و در کنار این، به ازاء هر سال رهایی یک درخت بکارم و همیشه از درختی که کاشتهام نگهداری کنم و به آن آب کافی در زمان مناسب بدهم تا رشد کند و هیچوقت آن درخت را رها نکنم. ممنونم که با سکوت خود به صحبتهای من گوش کردید.

ارسال: مسافر سیروس
- تعداد بازدید از این مطلب :
84