English Version
This Site Is Available In English

نمایان شدن راه: نمایان شدن راه حل یک مسئله

نمایان شدن راه: نمایان شدن راه حل یک مسئله

هشتمین جلسه از دوره دوم لژیون سردار نمایندگی صبا با استادی راهنما مسافر کامران، نگهبانی مسافر رامین و دبیری مسافر اسماعیل با دستور  جلسه «وادی هشتم (با حرکت راه نمایان می‌شود) و تاثیر آن روی‌ من» دوشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۴ ساعت ۱۹:۳۰ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان کامران هستم مسافر؛  از نگهبان لژیون سردار و دبیر تشکر می‌کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند. به احسان عزیز و لژیون همراهش هم خیر مقدم می‌گویم و باعث افتخار است که در خدمت این عزیزان در لژیون سردار هستیم. من امروز فکر می‌کردم که در وادی هشتم می‌گوییم با حرکت راه نمایان می‌شود؛ مسیری که ما در مورد آن صحبت می‌کنیم چیست؟ در هفت وادی قبل که هر کدام از ما به اندازه توانمان سپری کرده‌ایم، می‌رسیم به وادی هفتم که می‌گوید شما اگر می‌خواهی حقیقت را بیابی، اول باید راه خود را پیدا بکنی و بعد ببینی که چه چیزی می‌توانی از آن برداشت کنی. حالا در وادی هشتم می‌گوید بخواهی راه را پیدا کنی باید حرکت کنی. در اینجا در ذهن خیلی از ما می‌آید که ما خیلی حرکت‌ها کردیم، خیلی تلاش کردیم که مواد مصرف نکنیم، کمپ رفتیم، متادون درمانی کردیم، هر کاری که می‌شد کردیم ولی نشد.

پس اینکه می‌گوید "با حرکت راه نمایان می‌شود"، ما داریم در مورد یک قانون صحبت می‌کنیم. اگر من استفاده درستی از این قانون نداشته باشم خودم را درون یک لوپ می‌اندازم که انرژی و زمان را از دست می‌دهم و به هیچ مقصدی هم نمی‌رسم. پس باید ارتباط وادی هشتم با سفر اول، سفر دوم، لژیون سردار یا هر موضوع دیگر را در نظر بگیریم. نمایان شدن راه برای ما به معنای حل شدن یک مسئله است. یعنی با حرکت کردن، راه حل آن مسئله برای ما مشخص می‌شود. یعنی اگر من بنشینم که دست‌های آسمانی و این‌ها برای من کاری بکنند، هیچ اتفاقی نمی‌افتد لذا می‌گوید شما حرکت بکن. حرکت کردن هزینه می‌خواهد و هزینه برای انسانی که دچار مشکلات درونی شده است، وقت و انرژی و تفکراتش است و برای مسائل بیرونی پول و مادیات است. پس به این می‌رسیم که با هزینه کردن راه نمایان می‌شود. راه حل چی؟ راه‌حل مشکلی که من گرفتارش بودم،  خیلی‌ از آدم‌های دیگر هم گرفتارش هستند و به‌خاطر اینکه مکان مناسبی در اختیارشان نیست، شرایط مناسبی در اختیارشان نیست، نمی‌توانند مشکلشان را حل کنند. پس تکلیف من که در این سیستم آمدم و مشکلم حل شده است، چیست؟ مگر یک سری آدم برای من هزینه نکردند؟ از پول خود، از جان خود مگر در اختیار من نگذاشتند؟ مگر امروز نمی‌گوییم که اگر آن چند نفری که در لژیون مالی در کنار ساختمان آکادمی نبودند الان ما به این‌جا نرسیده بودیم. پس وظیفه من چیست؟

بطور کلی خیلی از  آدم‌ها مثل بچه‌های کوچک هستند، به اسباب بازی فروشی می‌روید و چند تا اسباب بازی برایشان می‌خری ولی اگر نیم ساعت دیگر دوباره به اسباب‌بازی فروشی بروید دو مرتبه یک اسبا‌ب‌بازی دیگر را بر‌می‌دارد.این یک قاعده است. مثلا من پول‌هایم را جمع می‌کنم که گوشی موبایلم را عوض کنم که حالم خوب بشود، این کار را می‌کنم ولی می‌بینم حال خوب دوامی نداشت یا ویلا می‌خرم، تا یک ماه حالم خوب است ولی در نهایت می‌بینم آن چیزی که دنبال آن بودم اتفاق نیفتاد.انسان دنبال این است که از تجربه لذت برخوردار بشود. تجربه کسانی که در لژیون سردار بوده‌اند این است که شما با این کار لذتی را به‌دست می‌آوری که با لذت عوض‌کردن موبایل و خریدن ماشین و امثالهم به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.

بر همه کسانی که نمک کنگره۶۰ را خورده‌اند واجب است اگر قصد کمک دارند به کنگره کمک کنند. آیا دیدید کسی در یک هیئت عزاداری کند ولی کمک نذری خود را به هیئت دیگری بدهد! ما هم همین‌طور هستیم اگر می‌خواهیم کمک کنیم در کنگره۶۰ باید کمک کنیم. قبلا در قانون یازدهم، یک "جمله اضافه‌‌تر" داشت: منابع مالی کنگره‌۶۰، کمک‌های اعضا و "حامیان مردمی آن" می‌باشد ولی الان ما هیچ حامی مردمی نداریم و بعد از خداوند، من و شما هستیم که باید حواسمان به این سیستم و این بنا باشد. چطوری؟ به این صورت که ادای کمک کردن را در نیاوریم و مثل ماشینی که چند نفر دارند آن را هل می‌دهند ما هم یک دستی بزنیم ولی هیچ زور و فشاری نیاوریم در صورتی که ما هر کدام باید به اندازه خودمان کمک کنیم و در این راه یک فشاری حس کنیم.

ما این جا آمده‌ایم که بعد از درمان اعتیاد، با جبران تخریب‌های گذشته احیا بشویم و همان‌طور که در وادی هشتم داریم تنها راه جبران تخریب‌های گذشته که بطور مستقیم قابل جبران نیستند، خدمت کردن به انسان‌ها است‌، به‌خصوص انسان‌هایی که درگیر مصرف مواد مخدر هستند که این خدمت هم از مال است و هم از جان؛ بعد از درمان اعتیاد کار ما تمام نمی‌شود بلکه بدهکارتر می‌شویم چرا که کنگره خیلی چیزها به ما داده است بعد در لژیون سردار می‌گوید یک مقدارش را بده ولی دومرتبه در بخشش آن مقدار، باز حال خوش به ما برمی‌‌گرداند. لذا اگر درست نگاه کنیم روز به روز بدهکارتر می‌شویم. امیدوارم همه به اندازه لازم ‌کمک کنیم چرا که به هر میزان که کم‌کاری کنیم به همان میزان به سقوط نزدیک می‌شویم، ان شا الله گلریزان خوبی در پیش داشته باشیم. از اینکه به حرف‌های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

تهیه و ارسال: مسافر حیدررضا
خدمتگزار سایت نمایندگی صبا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .